شادى، از مهمترین احساسها و نیازهای بشر بهشمار میرود. هر ملتی با توجه به باورهایش، به گونهای ابراز غم و شادى میکند. اسلام نه تنها این احساسات را سرکوب نمیکند، بلکه بر اساس برخی آیهها و روایتها، آن را امری ضروری میداند و البته برای آنها حد و مرزی قائل شده است تا بهصورت مثبت کنترل شوند.
تعریف شادى
شادى در لغت، به معنای خوشحالى، سلامتی و فرح آمده است.
در تعریف اصطلاحی شادى، شهید مطهری(ره) میفرماید:
سرور، حالت خوشی و لذتبخشی است که از علم و اطلاع بر اینکه یکی از اهداف و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت، به انسان دست میدهد و غم و اندوه، حالت ناگوار و دردناکی است که از اطلاع بر انجام نشدن یکی از هدفها و آرزوها به انسان دست میدهد.
دکتر مایل آیزنگ، روانشناس شادى میگوید:
شادى، عبارت است از مجموع لذتهای بدون درد. شادى، آرامش خاطر و رضایت باطن است. شادى، آن کیفیت زندگی است که همهکس آرزوی یافتنش را دارد. شادى و خرسندی، از آرامشخاطر و رضایت باطن حکایت میکند.
شادى آن شادى است کز جان رویدت
تا درون از هر ملالی شویدت
ور نه آن شادى که از سیم و زر است
آتشی دان کاخرش خاکستر است
آداب و شرایط شادى گرچه شادى از نیازهای اولیه انسان است، هر شادمانی و نشاطی در اسلام پذیرفته نیست. بعضی گمان میکنند با ثروتاندوزی از راه حرام، استفاده از موسیقیهای مبتذل، شرکت در مجالس گناه و فساد و با تمسخر و غیبت میتوانند خوشی و شادى واقعی و بیپایانی را برای خود فراهم کنند، در حالی که هرکدام از این موارد، موجب غم و اندوه درونی در دنیا و حسرت و پشیمانی در آخرت است. آنچه اسلام آن را شادى مینامد و ضروری میداند، شادمانی و نشاطی است که با رعایت آداب و موازین اسلامی و شرعی به دست آمده باشد. از جمله این آداب، میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. گناه و معصیت نباشد
2. همراه با اذیت و آزار نباشد
3. نکوهش و تمسخر نباشد
4. لهو نباشد
5. میانهروی در غم و شادى رعایت شود
هر کسی را از شادىها و غمهایش میتوان شناخت؛ یکی خوشحالیاش به عفو و گذشت است، دیگری به انتقام. یکی غصه میخورد که چرا مردم خلاف میکنند، دیگری برای این غمگین است که چرا او را از خلاف بازمیدارند. شادى وقتی مطلوب است که در مسیر کمال و سعادت فرد باشد.
شادى در دین
دین شادىهای مادی را نفی نمیکند، ولی در سلسله مراتب شادىها، اولویت را به لذتهای مانا میدهد. لذتهای شادىبخش جسمیکه در طول لذتهای اصیل واقع شوند مدال لیاقت میگیرند و لذتهای عرضی و معارض که جاودانگی را از آدم میربایند و او را بهفنا میسپارند؛ غیرحقیقی و ممنوعند.
آن یکی در کنج زندان، مست و شاد
و آن یکی در باغ، ترش و بیمراد
مولوى
بههمیندلیل، روآوردن به اموری مثل تفریح و گشتوگذار در طبیعت، شنیدن آواز خوش، مسافرت، مهمانی رفتن و مهمانی دادن، بزرگداشت برادران دینى، خوشخُلقی با خانواده، تهیه خانه وسیع، به کار بردن بوهای خوش، شانه کردن موها، نظافت بدن و صدها مورد دیگر که در شادابى جسم مؤثرند، مقدمه پندپذیری و حکمتآموزى، تجربهاندوزى، زدودن کدورتها و کینهها، انبساط خاطر و کاستن اضطراب و تشویش درون میشوند که در نهایت، یک شادى مانا و اصیل را میآفرینند.
دیدگاه پیشوایان دینی درباره شادى و غم
عبدالله بن عباس میگفت: پس از رسول خدا(ص)، از هیچ کلامیبه اندازه این سخن علی(ع) بهره نگرفتم که فرمود:
اما بعد؛ آدمیگاه برای دست یافتن به چیزی شاد میشود که درهرحال به آن میرسد و برای نرسیدن به چیزی اندوهگین میشود که هرگز به آن نمیرسد؛ پس شادمانی تو در جایی باشد که به امری از امور آخرتت دست یابی و اندوهت آنجا باشد که امری از امور آن را از دست بدهى.[1]
از امام علی(ع) روایت کردهاند که فرمود: «به اندازه خیری که پیش فرستادهاى، بر شادمانی خود بیفزا و بهاندازه نیکوییهایی که از دستت رفته غمگین باش».[2]
همچنین فرمود: «شادمانی انسان با ایمان در فرمانبرداری از پروردگارش، و غم و اندوه او نسبت به گناهانش است».[3]
از امام رضا(ع) نیز نقل شده است که فرمود:
اوقات فراغت خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت؛ بخشی را برای کار و فعالیت در راه تأمین زندگى؛ بخشی را برای همنشینی با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیبهایتان آگاه سازند و بخشی را به تفریحها و لذتهای خود اختصاص دهید و از وقتهایی که به تفریح و شادى میگذرانید، نیرو و توان برای انجام دادن دیگر وظایف خود را تأمین کنید.
پی نوشت ها:
[1] . محمد محمدی ری شهرى؛ میزان الحکمه، ترجمه: شیخى، قم، دارالحدیث، ص 2449، ح 8453.
[2] . همان، ح 8454.
[3] . همان، ح 8455.
تهیه و تنظیم:مینا طراویان
منبع:نورپورتال