مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

چگونه در روابط ، مرز ایجاد کنیم؟

هر نوع ارتباطی می تواند دچار پیچیدگی شود. این موضوع به خصوص وقتی که روابط سالم نباشد صادق است.
اجتماعی شدن فرایندی است که در آن هنجارها، مهارت‌ها، انگیزه‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای فرد شکل می‌گیرد تا ایفای نقش کنونی یا آتی او در جامعه مناسب و مطلوب شناخته شود. در این فرایند، اکتساب و به کارگیری مهارت‌های اجتماعی و چگونگی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، یکی از مولفه‌های اصلی رشد اجتماعی محسوب می‌شود.

بنا به تعریف، مهارت‌های اجتماعی به رفتارهای آموخته شده و مقبول جامعه اطلاق می‌شود، رفتارهایی که شخص می‌تواند با دیگران به نحوی ارتباط متقابل برقرار کند که به بروز پاسخ‌های مثبت و پرهیز از پاسخ‌های منفی بینجامد.

در این راستا، رفتار اجتماعی بر تمامی جنبه‌های زندگی افراد سایه می‌افکند و بر سلامت روانی، سازگاری و شادکامی بعدی آن‌ها تاثیر می‌گذارد. توانایی فرد از نظر کنار آمدن با دیگران و انجام رفتارهای اجتماعی مطلوب، میزان محبوبیت او را میان همسالان و نزد معلمان، والدین و دیگر بزرگسالان مشخص می‌کند.

میزان توانایی فرد در مهارت‌های اجتماعی به طور مستقیم به رشد اجتماعی فرد و کمیت و کیفیت رفتارهای اجتماعی مطلوبی که از خود نشان می‌دهد، مربوط می‌شود.

اهمیت مهارت‌های اجتماعی به عنوان مهم‌ترین عامل اجتماعی شدن و سازگاری اجتماعی را هیچگاه نمی‌توان از نظر دور داشت و بی‌شک توجه به هوش اجتماعی، رشد اجتماعی و تربیت اجتماعی در کنار دیگر ابعاد زندگی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در چشم‌انداز کنونی، در حوزه آموزش مهارت‌های اجتماعی، رویدادهای فراوانی رخ داده، پژوهش‌های بی‌شماری صورت گرفته، روش‌های آموزشی و درمانی جدیدی مطرح گردیده و افق‌های روشن‌تری آشکار شده است.

تمامی این حرکت‌ها و شناخت‌های روز افزون به انسان کمک می‌کند تا به کمیت و کیفیت زندگی اجتماعی خود و دیگران غنای بیشتری ببخشد و  بتواند در روابط مختلف خود، موفقیت بیشتری کسب کند. اما هر نوع ارتباطی می تواند دچار پیچیدگی شود. این موضوع به خصوص وقتی که روابط سالم نباشد صادق است. اگر هر یک از طرفین احساس کنند که به طریقی بیش از حد رابطه شان مختل شده، در این صورت پیوند میان آنها ادامه نخواهد یافت. لذا تنظیم و مقرر کردن مرزها می تواند به بهبود بهتر ارتباط ختم شود.



در ادامه این یادداشت چند مرحله را بیان می کنیم که به شما کمک می کند در ارتباطاتتان حد و مرز درست و منطقی ایجاد کنید:


بپذیرید رابطه ای که باعث آزارتان شده، فاقد کارایی لازم شده است: سخت ترین بخش ایجاد یک تغییر، آگاهی یافتن از وقوع ناکارآمدی رابطه و آن چه که محقق شده، می باشد. وضعیت موجود را خوش بینانه نگاه نکنید اگر واقعا ناشاد هستید تنها راه رفع آن ایجاد تغییر است.

چک کنید: تجزیه و تحلیل کنید که چه چیزی کارایی ندارد. توجه کنید که آیا تصور میکنید طرف مقابل تان پذیرای تغییرات لازم هست یا نه؟ بر اساس پاسخ به این سوال خودتان را مهیا کنید.
شما باید نسبت به آنچه می خواهید و آنچه که نمی خواهید ایجاد و مقرر کنید، محکم و راسخ باشید.ایجاد مرزهای سالم و مناسب کاری نیست که به راحتی انجام شود
در باره نیازهایتان صریح و شفاف باشید:  برای ایجاد محدودیت و حد و مرز در روابط تان لازم است که بدانید شما خواهان چه هستید. آگاهی داشتن از تغییراتی که خواهان آنها هستید عالی است اما لازم است درباره اینکه می خواهید این تغییرات چگونه باشد و چگونه رخ دهد نیز ایده و نظری داشته باشید. در صورت نیاز برای مصالحه اقدام کنید.

نه بگویید: به دلیل احساس گناه و یا در محظوریت قرار گرفتن کاری را انجام ندهید. بیش از حد مشارکت به خرج ندهید. گرفتن حقوق خود و مراقبت از خویشتن را تمرین کنید.

به طور موثر ارتباط برقرار کنید و تعامل داشته باشید:  چنانچه از وضع و حالت خود اطمینان دارید(یعنی به ثبات هیجانی خود مطمئنید) لازم است با کلامی آرام درباره آن حرف بزنید. بگذارید طرف مقابل بفهمد که شما چه احساسی دارید. موارد مد نظرتان را محکم و در عین حال با رحمت و بخشودگی مطرح کنید.

با پیامدها کنار بیایید: وقتی که در روابط تان حد و مرز قرار می دهید باید برای برخی واکنشهای شدید آماده شوید. بسیاری از مردم علاقه ای به تغییر ندارند ولی این بدان معنا نیست که باید از ادعای خود صرف نظر کنید. یک زمان معقول برای سازگاری و تطبیق اختصاص دهید. migna.ir

وقتی که محدودیتی برای سالم کردن رابطه و تعامل تان با دیگران ایجاد میکنید لازم است ثابت قدم باشید:  استواری و سازگاری یک نکته کلیدی برای افرادی است که با افراد بدون مرز و بی قید در زندگی شان سر و کار دارند. با گذشت زمان آنها استواری شما را خواهند دید.
نسبت به آنچه که برای داشتن یک ارتباط سالم و محترمانه خواهان آن هستید محکم باشید:  این مرحله ای است که محتاج استواری زیاد است. ممکن است اعضای خانواده  یا دوستان نزدیک زمانی که سعی می کنید در برابر الگوهای ناسالم شان که تلاش می کنند شما را به طرق مختلف فیزیکی، احساسی، روحی و .. جلب و جذب کنند، محکم و استوار باشید، در مقابل شما مقاومت کنند.

وقتی که در روابط تان حد و مرز قرار می دهید باید برای برخی واکنشهای شدید آماده شوید.

شما باید نسبت به آنچه می خواهید و آنچه که نمی خواهید ایجاد و مقرر کنید، محکم و راسخ باشید: ایجاد مرزهای سالم و مناسب کاری نیست که به راحتی انجام شود.

سعی کنید در مواجهه با کسانی که متوجه تلاش شما برای ایجاد یک زندگی بهتر نیستید، صبور باشید:  به باورهایتان و راهی که می خواهید زندگی کنید، و  نیز به رمزهایی که معتقدید سالم و اساسی هستند یقین داشته باشید.


چگونه بیشترین استفاده را از زندگی ببریم

برای آنها که تصمیمات مهم می‌گیرند، زندگی می‌تواند کاملاً متفاوت باشد. معنا و مفهوم زندگی شما همان چیزی است که خودتان هر روز با اعمال و افکارتان می‌سازید. زندگی از انتخاب‌های شما تشکیل می‌شود و تصمیم‌گیری اهمیت زیادی دارد زیرا هر انتخاب شما هم عواقب و هم فوایدی به دنبال دارد؛ سعی کنید همیشه قبل از هر تصمیم این دو را در نظر بگیرید.


مراحل

1. از زمان حال لذت ببرید. هر روز را طوری زندگی کنید انگار آخرین روز زندگیتان است. امروز هدیه‌ای به شماست. زندگی موقعیت‌ها و فرصت‌های زیادی را به شما هدیه می‌دهد اما زمانی می‌توانید از فرصت زندگی کردن خود بیشتری استفاده را ببرید که انتخاب‌های درستی داشته باشید. از هر لحظه زندگی لذت ببرید. هر روز می‌تواند شروعی تازه با انتخاب‌هایی پیش رویتان باشد، پس منتظر چه هستید؟

2. ماجراجو باشید. کمی به اکتشاف بپردازید و از چالش‌های تازه استقبال کنید. همراه با عزیزانتان به دیدن مکان‌های جدید بروید. راه‌هایی را انتخاب کنید که دیگران انتخاب نمی‌کنند. خودتان را اسیر عادت‌های همیشگی نکنید. زندگی با ماجراجویی بسیار هیجان‌انگیزتر خواهد بود.

3. دفترچه خاطرات داشته باشید. موفقیت‌ها و شادی‌های زندگیتان را ثبت کنید. وقت بگذارید و نوشته‌های قبلیتان را بخوانید. این می‌تواند منبع الهام خوبی برای خودتان و دیگران باشد.

4. همه را دوست بدارید.

- خودتان را دوست داشته باشید. به زیبایی بیرونی و درونی خودتان دقت کنید تا بتوانید همان را در دیگران ببینید. پذیرش از درون می‌آید. به چیزهایی از خودتان که دوست ندارید فکر نکنید. درعوض، چیزهایی را در خودتان پیدا کنید که دوست دارید.

- دیگران را دوست داشته باشید. کسانیکه با شما خوب رفتار می‌کنند را دوست بدارید. بدون اینکه انتظار دوست داشته شدن و محبت دیدن داشته باشید، دوست بدارید و محبت کنید. در برخورد با دیگران خودخواه نباشید.

5. همه آدمها را بپذیرید. مهربان و مودب باشید. از همراهی دیگران لذت ببرید. خوبی‌های آنها را ببینید نه تفاوت‌هایی که با شما دارند. دیگران را قضاوت نکنید و طوری با همه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.

6. هدف زندگی را دریابید. چیزی را پیدا کنید که به زندگیتان معنا و مفهوم دهد. وقتی چیزی پیدا کردید که برایش زندگی کنید، مطمئناً بهتر زندگی خواهید کرد. اگر روابطتان هدف اصلی زندگیتان نباشد، شغلتان یا هر چیز دیگری می‌تواند باشد. معنای زندگی شما چیزی است که خودتان تعیین می‌کنید. برای خودتان هدف تعیین کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.

7. کمک کنید. بی‌دریغ به دیگران خدمت کنید. از همسایه‌تان شروع کنید. به افراد نیازمند کمک کنید. کمک کردن نه تنها باعث می‌شود انسان بهتری باشید، بلکه به رشد دیگران نیز کمک می‌کند.

8.  واقع بین باشید. اهدافی متناسب با توانایی‌ها و استعدادهایتان تعیین کنید. هر تلاش را یک دستاورد درنظر بگیرید.

9. به دنبال تعادل باشید. روز و شب، جلو و عقب، خوب و بد را در هر چیزی بشناسید.

10. مثبت باشید. بر افکار و اتفاقات خوب تمرکز کنید. خیلی به خودتان سخت نگیرید. اذیت کردن و آزار رساندن به خودتان هیچ فایده‌ای ندارد. مثبت‌ باشید. مثبت فکر کنید، مثبت حرف بزنید و مثبت عمل کنید. همیشه نیمه پُر لیوان را ببینید.

11. کنترل خود را حفظ کنید. مسئول رفتارها و اعمال خودتان باشید. با خود صادق باشید. در هر موقعیتی یک رمز شخصی داشته باشید. به دنبال زمینه‌های مشترک باشید.

12. به قلب و روحتان گوش دهید. به ندای درونیتان گوش دهید اما برای تصمیم‌گیری آزاد باشید. از غریزه‌تان استفاده کنید. اجازه ندهید دیگران به شما بگویند چه بکنید.

13. ذهنتان را پاک کنید. دعا و راز و نیاز با خدا، تمرینات یوگا، مدیتیشن و تای‌چی روحتان را جوان و شاداب کرده و باعث می‌شود بهتر تمرکز کنید.

14. سبکبار باشید. خواسته‌ها، تمایلات و دارایی‌ها نباید مالک شما باشند. خودتان را از تکانه‌ها آزاد کنید. تصمیم بگیرید فقط به نیازهای ساده و روزمره خود فکر کنید.

15. بخندید. خنده بهترین دارو است. خندیدن در بدن اندورفین آزاد می‌کند و طول عمر شما را افزایش می‌دهد. شادی درونی واقعاً زیبا و لذت‌بخش است.

16. انعطاف‌پذیر باشید. به تغییر بعنوان چیزی مثبت در زندگی نگاه کنید. گاهی اوقات باید با جریانی که پیش از شماست پیش روید.

17. چند هدف روزانه لیست کنید. یک دوست جدید پیدا کنید، برای شنا یا پیاده‌روی بروید. برای لذت بردن از هر روزتان برنامه داشته باشید.

18. چیزهای کوچک را تحسین کنید. وقتی برای پیاده‌روی در محل همیشگی می‌روید، سعی کنید این بار با دفعات قبل متفاوت بوده و چیزهایی جدید کشف کنید. وانمود کنید که کشوری دیگر هستید و بار اول است که به آنجا آمده‌اید. با خانواده‌تان بیرون بروید و خوش بگذرانید. برای درک زیبایی‌های اطرافتان وقت بگذارید.

19. خودتان و دیگران را ببخشید. انرژی منفی که بخاطر شکست‌های قبلی احاطه‌تان کرده و شما را عقب نگه داشته را آزاد کنید. به استقبال هر چیزی بروید که زندگی برایتان پیش می‌آورد.

20. با خودتان و دیگران، مخصوصاً با خودتان، صادق باشید. اگر با خودتان صادق نباشید، استرسی پنهانی در شما ایجاد می‌شود که همه شادی و انرژی‌تان را می‌گیرد. پذیرفتن خود خیلی مهم است. صادق بودن زندگی‌تان را ساده‌تر می‌کند و باعث می‌شود آنهایی که بخاطر دیدگاه‌هایتان دوستتان ندارند از شما دور شوند. صداقت داشتن با دیگران اعتماد می‌سازد و با خودتان اعتمادبه‌نفس.

21. در انتظار فردا باشید. هر روز خاص است. هیچ روزی شبیه روز قبل نیست و هر روزی به نوبه خود زیباست. اگر همه چیز بر وفق مرادتان پیش نمی‌رود، به خاطر داشته باشید که همیشه فردایی وجود دارد. ممکن است فردا زندگیتان بهتر شود.

22. مرگ را بپذیرید. فکر کردن به مرگ باعث می‌شود قدر زندگیتان را بدانید. برای درک زیبایی زندگی و دنیا وقت بگذارید. با مرگ نجنگید یا از آن ترس نداشته باشید.

23. محیط‌ اطرافتان را تحسین کنید. هر از گاهی وقت بگذارید و به پیاده‌روی بروید. تصور کنید از سیاره‌ای دیگر آمده‌اید. به همه چیز با دیدی تازه نگاه کنید، حتی به رنگ آبی آسمان و نور خورشید. به گیاهان، درختان، برگ‌ها و گل‌ها و تکان خوردن آنها با وزش باد دقت کنید؛ به جریان آب و شکل گرفتن آن وقتی درون ظرفی ریخته می‌شود. به موجودات مختلف، حشرات، حیوانات، پرندگان و انسان‌ها نگاه کنید. این کار خاطرات مرده را از ذهنتان پاک می‌کند و روزمرگی را از زندگیتان بیرون می‌کند.

24. افکار منفی‌تان را پاک کنید. برای پاک کردن ریشه افکار منفی (عصبانیت، ترس، تردید، تنفر و ...) وارد عمل شوید. هر فکر منفی را با یک فکر مثبت جایگزین کنید. ممکن است در آن لحظه خیلی حس خوبی نداشته باشید اما وقتی به چیزهای خوب فکر کنید مطمئناً حالتان بهتر خواهد شد. به همه نعمت‌هایی که در زندگی به شما داده شده فکر کنید زیرا بااینکه ممکن است گاهی همه چیز به هم بریزد و اوضاع چندان مطلوب نباشد، اما آینده سرشار از امید است. لبخند بزنید و احساسات و افکار منفی را درون خود نگه ندارید.

25. پایه‌ای محکم برای اعتقاداتتان بسازید. اما، متواضع باشید و به عقاید دیگران احترام بگذارید. از هر چیزی که به آن اعتقاد دارید دفاع کنید و اجازه ندهید دیگران باورهایتان را سرکوب کنند. می‌توانید در عین حفظ باورها و ارزش‌های خود اما از ایده‌های دیگران نیز استقبال کنید. درگیر جزئیات نشوید. وقتی تعارضات بزرگ برایتان پیش می‌آید سعی کنید راه‌هایی خلاقانه برای زندگی با آنها پیدا کنید—کدام مهمتر است، اینکه یکی از عزیزانتان با شما مخالف است یا اینکه دوستش دارید؟

26. لیست پیش از مرگ تهیه کنید. لیستی از همه کارهایی که دوست دارید قبل از مردن انجام دهید تهیه کنید، مثل یاد گرفتن یک مهارت سخت، پیشرفت کردن در یک کار یا ورزش، بانجی‌جامپینگ، ... هر بار که کاری از لیستتان را انجام می‌دهید، جلوی آن تیک بزنید. این روند پیشرفتتان را نشان می‌دهد.

27. دوستیابی کنید. دوستانی واقعی پیدا کنید؛ دوستانی که در حضور آنها بتوانید خودتان باشید. با آنها به جاهای بیشتری بروید تا بتوانید در لذت‌هایتان با آنها شریک شوید.

28. تقدیر و قدرشناسی‌تان را ابراز کنید. هر روز چیزهایی که قدردانشان هستید را تشخیص دهید. بگذارید خانواده، دوستان و عزیزانتان ببینند تا چه اندازه برای داشتن آنها قدردان هستید.

29. الهام‌بخش خود باشید. کاری انجام دهید که الهام بخشتان باشد: پیدا کردن یک الگوی تازه برای زندگیتان یا خواندن کلامی عبرت‌آموز از بزرگی.

30. خود را درگیر گذشته نکنید. نگران اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدید نباشید، سعی کنید از آنها درس بگیرید. هر اشتباه درسی با خود دارد. نگران گذشته نباشید زیرا گذشته است. نگران آینده هم نباشید چون هنوز نیامده است. در امروز زندگی کنید.

31. هیچ چیز را نادیده نگیرید. از همه چیز و همه کس در اطرافتان تقدیر کنید—خانواده، دوستان، خانه، حیوانات، محیط و دنیا. یک روز که بیدار شوید می‌بینید که یکی از آنها را از دست داده‌اید. به همین دلیل باید وقتی آنها را دارید قدرشان را بدانید.

32. همه چیز را پیش‌رو داشته باشید. به خاطر داشته باشید که بااینکه ممکن است در حال حاضر همه چیز سخت به نظر برسد اما بدون شک یک نفر هست که اتفاقات و موقعیتی بسیار بدتر از شما دارد.

33. اجازه ندهید دارایی‌ها بر زندگیتان فرمانروایی کنند. اجازه ندهید وسایل الکترونیکی جدید، لباس‌ها و ماشینتان کنترل زندگی شما را به دست گیرند. دارایی‌های مادی فقط وسیله‌ای برای کمک به بهبودی زندگی شما هستند. خودتان ارجح هستید.

34. آرزوهایتان را دنبال کنید. لیستی از همه چیزهایی که روزی دوست داشتید داشته باشید یا انجام دهید تهیه کنید. با نشستن و نوشتن هیچ آرزویی برآورده نخواهد شد. باید بلند شوید و دست به تلاش بزنید. سخت کار کنید و سعی کنید آرزوهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. اگر واقعاً چیزی را بخواهید، راهی برای دست یافتن به آن پیدا خواهید کرد.

35. دلسرد نشوید. شکست را نپذیرید، حتی اگر به نظر برسد تنها گزینه موجود باشد. به موانعی که دیگران برای اینکه به آنچه که هستند تبدیل شوند پشت سر گذاشته‌اند نگاه کنید. آن را وارد زندگی خود کرده و از آنها درس بگیرید.

36. خودتان باشید. شجاعت لازم برای اینکه خودتان باشید را داشته باشید. خجالت نکشید! شما همانی هستید که هستید. حتی اگر اجتماع دوستتان نداشته باشید، همین هستید، پس چیزی که دیگران فکر می‌کنند را فراموش کنید و زندیگتان را بکنید.

کاری را بکنید که دوست دارید چون زندگی شما همان است که خودتان می‌سازید. زندگی شما متعلق به خود شماست. هیچکس دیگر نمی‌خواهد زندگی شما را زندگی کند، پس همه چیز به خودتان بستگی دارد.


37. هر روز یک روز تازه است! از گذشته درس بگیرید، برای آینده هدف تعیین کنید اما در حال زندگی کنید.

ویژگی بندگان خاص خدا...

بندگان خاص خدا چنین کسانی اند :
1- با تواضع در زمین حرکت می کنند؛
2- آن گاه که جاهلان اینان را به عتاب خطاب می کنند با سلامت نفس و زبان خوش جواب می دهند؛
3- شب ها را به عشق خدا و برای رضایت او به سجده وقیام سپری می کنند؛
4- دایم با دعا و تضرع می گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما دور کن که بد عذابی است و جهنم بد منزل و بد سرانجامی است.
5- در انفاق کردن اسراف نمی کنند ومیانه روی را پیشه خود می سازند؛
6- برای خدا شریک قائل نمی شوند و فقط خدای را می خوانند؛
7- از قتل و جنایت که خدا آن را حرام کرده است ، پرهیز می کنند.؛
8- هرگز گرد عمل زشت زنا نمی گردند که هر کس مرتکب این عمل زشت شود، کیفر جاودانه اش را خواهد دید و در قیامت عذابش دو چندان خواهد شد، مگر کسانی که توبه کنند اعمال نیکی انجام دهند که درآن صورت ، خداوند گناهان آنان را به ثواب مبدل خواهد کرد و هر کس توبه کند؛ البته خداوند توبه اش را می پذیرد؛
9- به ناحق شهادت نمی دهند؛
10- هر گاه به کار بیهود و زشتی از مردم هرزه بگذرند، بزرگوارانه از آن در گذرند؛
11- هر گاه متذکر آیات الهی شوند، همچون کوران و کران از کنار آن نمی گذرند؛ بلکه با دلی آگاه و چشمی بینا آن را مشاهد کرده و در آن تامل می کنند تا به مقام معرفت و ایمان شان افزوده شود؛
12- به هنگام دعا با خدای خود می گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندان ما کسانی را قرار ده که مایه روشنی چشم ما شوند و ما را سر خیل پاکان جهان و پیشوای پرهیزگاران قرار بده! پاداش صبر چنین بندگانی قصرهای بهشتی خواهد بود که در آن جا با سلام و درود و شادمانی با یکدیگر ملاقات می¬کنند و در بهشت زیبا برای ابدیت و همیشه (جاودان ) خواهند بود. ای پیامبر! به امت بگو: اگر دعا و ناله وزاری تان نبود، خدا به شما هیچ توجه و اعتنایی نداشت؛ زیرا شما در گذشته آیات خدا و پامبران الهی را تکذیب کرده اید و این تکذیب، دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد (پس با دعا آن را جدا کنید.( 207)
چه بد بنده ای است ..........
روایت شده که خدای تعالی در یکی از کتابهایش فرموده است: بنده ام! آیا این خوب و زیباست که تو درحال مناجات با من، به چپ و راست توجه نمایی و با بنده ای چون خودت، تکلم کرده، مرا رها نمایی!؟ آیا چون با یکی از برادرانت، تکلم می نمایی، از ادب به دور نیست که به کسی جز او توجه و التفات نمایی!؟ ولی تو با او چنین نمی کنی و در مقابلش ادب را نگاه می داری؛ در حالیکه ادب را در محضر من رعایت نمی کنی! پس، چه بد بنده ای است، کسی که چنین باشد!

آرامشی که دستت را می گیرد . ...

دنبال آدم های باتجربه می گردی. کسی که ندانسته هایت را بداند و نا بلدی ات را جبران کند. دانستن اصول اولیه طواف و مراحل بعدی آن یک چیز است و هم دریافت ظرایف و دعاها و .... چیز دیگر، این هاست که عملت را کامل می کند و سعی ات را مقبول.
تا یک جایی محوطه بیرونی مسجد الحرام است با چشم اندازی از دیواره بیرونی مسجد و ساختمان ها و هتل های پیرامون آن برای اولین دیدار آماده ای ؟ از این پله ها که بالا بروی چه تصویری انتظارات را می کشد؟ به آخرین پله که می رسی تصویری از انسان های به سجده افتاده مهمان دیدگانت می شود. شگفت اینکه انگار در کسری از ثانیه، تصویری از همه آن هایی که حاجاتشان را برایت مرور کرده اند از مقابل دیدگانت عبور می کنند، چشمه اشکی که طالبش بودی در آستانه جوشش است. خودت را رها می کنی وقتی به یاد می آوری دراین لحظه چه خواسته ها و آرزوهایی را به همراه آورده ه ای. تو، حامل باری گران هستی که شانه هایت بر سنگینی آن خمیده است از یک سو به بی لیاقتی خودت می اندیشی و از جانبی دیگر به کرم الهی امیدواری؛ امیدی که آرامش می بخش، آرامشی که دستت را می گیرد و به مقابل کعبه می آورد شب از نیمه گذشته کعبه، غرق در نور است و حجاج پیرامون آن طواف می کنند، پرواز در کهکشان وحی.
 دست های ناظران به سوی آسمان مکه بلند است،به سجده می افتی و بر می خیزی، آرام آرام مثل جویبار کوچک وارد دریای مطاف می شوی غرق نمی شوی، خودت را بادعای طواف بالا نگه می داری، پایان دعای هر طواف به دعای فرج امام زمان (عج) متصل می شود و تو باید هر هفت باری که به این دعا می رسی از پشت همان پرده اشک سوزانی که آرزویش را داشتی به آسمان نگاه می کردی مثل نگاه همان زائری که برای اولین بار قبه الخضراء را دید و به او گفتی به آسمان نگاه کن زائر و حالا تو بودی و آسمان مکه تو بودی و طواف کعبه، تو بودی و آسمانی که پر از باران بود، تو بودی و وجود نازنین او که حاضر بود و ناظر.
 به جایی می رسی که ذکر آن «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه » است، همان ذکر آشنای قنوتت و چقدر ذوق زده می شوی که دعای قنوت هر روزت ذکر طواف بوده و حالا شاید این هم مثل صلوات کنار مسجد مدینه برایت حلاوت دیگری داشته باشد از این پس، اگر عمری بود و آبرویی...
 به چراغ سبز و حجر الاسود نزدیک می شوی، هان که به روایتی دست خدا روی زمین است. در این ازدحام دست های پر نیاز می دانی که دستت به دست خدا نمی رسد، ولی شک در لطف و کرم او آن هم در مطاف؟ هیهات! دست هایت را در برابر حجر الاسود بلند می کنی و می گذری. بانک الله اکبر حاجیان بر می خیزد، بانگی که به طرز غریبی بوی همدلی و اتحاد می دهد حس خوبی داری از شنیدن این ذکر. طواف اول به پایان می رسد و این آغاز راه است به هوش باش.

خدایی که نمی بینم نمی پرستم !

امیر مومنان در مسجد کوفه بالای منبر خطبه می خواند . مردی برخاست که به او ذعلب می گفتند، دارای زبانی بلیغ در خطبه و قلبی شجاع بود گفت : ای امیر مومنان! آیا پروردگارت را دیده ای ؟. وای برتو ای ذعلب ! من خدایی را که نبینم نمی پرستم، پرسید: ای امیر مومنان ! پس چگونه او را دیده ای : حضرت فرمود : وای بر توای ذعلب ! دیدگان بامشاهد او را نمی بینند؛ ولی قلب ها با حقایق ایمان او را می بینند خدای من چنان عظیم است که  با عظمت وصف نمی گردد و چنان بزرگ کبریاست که با بزرگی وصف نمی شود درجلالت چنان جلیل است که با غلظت وصف  نمی شود. قبل از هر چیز ی است بعد از هر چیز است و نمی شود به او بعد گفت : اشیاء را خواسته ، اما نه با همت؛ درک کرده است اما نه با خدعه؛ درهمه اشیاست، اما با آن ها مخلوط نیست و از آن ها هم جدا نیست ، ظاهر است ، نه به شکل مباشرت. متجلی است ، نه بادیدن  دور است  نه با مسافت  قریب است، نه با نزدیک شدن  لطیف است نه با جسم داشتن، موجود است، نه بعد از عدم، فاعل است، نه به اضطرار، صاحب تقدیر است، نه با حرکت، زیاد می شود، نه با اضافه. شنواست، نه با آلتی، بیناست، نه با ائداتی. اماکن حاوی او نمی شوند و اوقات او را شامل نمی گردند، صفات او را محدود نمی کنند و خواب او را نمی گیرد. هستی او از اوقات سبقت جسته، وجودش ازعدم و ازلش، از ابتدا پیشی گرفته است. با خلق مشاعر فهمیده می شود که کسی برای اومشاعر قرار نداده و با تجهیز جواهر فهمیده می شود که جوهر ندارد و با ضد قرار دادن میان اشیا فهمیده می شود،که او ضد ندارد و با خلق تقارن میان اشیا فهمیده می شود که او قرینه ندارد. نور را ضد ظلمت قرار نداده است و خشکی را ضد تری و زبری را ضد نرمی، و سردی را ضد گری ، متباین ها را به هم جمع کرده و میان چیزهایی نزدیک ، دوری افکنده است که با تفریق ، برمفرق و با تالیف ، بر مولف دلالت می کند، و این سخن خدای تعالی است« و من کل شی ء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون ». میان قبل وبعد فاصله انداخت تا معلوم شودکه او قبل وبعدی ندارد وموجودات با غرایزشان گواه اند که آفریننده غریزه آن ها ، غریزه ندارد و با موقت بودن شان اعلام می کنند که برای قرار دهنده وقت آن ها  وقتی نیست ، میان موجودات حجاب ومانع قرار داده تا معلوم شود میان او و خلقش حجابی نیست، پروردگار است، بدون این که خود پروردگاری داشته باشد، واله است بدون این که خود الهی داشته باشد، عالم است بدون این که معلوم باشد، سمیع است بدون این که مسموع باشد. 
منبع:نشریه زائر