مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

آرامشی که دستت را می گیرد . ...

دنبال آدم های باتجربه می گردی. کسی که ندانسته هایت را بداند و نا بلدی ات را جبران کند. دانستن اصول اولیه طواف و مراحل بعدی آن یک چیز است و هم دریافت ظرایف و دعاها و .... چیز دیگر، این هاست که عملت را کامل می کند و سعی ات را مقبول.
تا یک جایی محوطه بیرونی مسجد الحرام است با چشم اندازی از دیواره بیرونی مسجد و ساختمان ها و هتل های پیرامون آن برای اولین دیدار آماده ای ؟ از این پله ها که بالا بروی چه تصویری انتظارات را می کشد؟ به آخرین پله که می رسی تصویری از انسان های به سجده افتاده مهمان دیدگانت می شود. شگفت اینکه انگار در کسری از ثانیه، تصویری از همه آن هایی که حاجاتشان را برایت مرور کرده اند از مقابل دیدگانت عبور می کنند، چشمه اشکی که طالبش بودی در آستانه جوشش است. خودت را رها می کنی وقتی به یاد می آوری دراین لحظه چه خواسته ها و آرزوهایی را به همراه آورده ه ای. تو، حامل باری گران هستی که شانه هایت بر سنگینی آن خمیده است از یک سو به بی لیاقتی خودت می اندیشی و از جانبی دیگر به کرم الهی امیدواری؛ امیدی که آرامش می بخش، آرامشی که دستت را می گیرد و به مقابل کعبه می آورد شب از نیمه گذشته کعبه، غرق در نور است و حجاج پیرامون آن طواف می کنند، پرواز در کهکشان وحی.
 دست های ناظران به سوی آسمان مکه بلند است،به سجده می افتی و بر می خیزی، آرام آرام مثل جویبار کوچک وارد دریای مطاف می شوی غرق نمی شوی، خودت را بادعای طواف بالا نگه می داری، پایان دعای هر طواف به دعای فرج امام زمان (عج) متصل می شود و تو باید هر هفت باری که به این دعا می رسی از پشت همان پرده اشک سوزانی که آرزویش را داشتی به آسمان نگاه می کردی مثل نگاه همان زائری که برای اولین بار قبه الخضراء را دید و به او گفتی به آسمان نگاه کن زائر و حالا تو بودی و آسمان مکه تو بودی و طواف کعبه، تو بودی و آسمانی که پر از باران بود، تو بودی و وجود نازنین او که حاضر بود و ناظر.
 به جایی می رسی که ذکر آن «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه » است، همان ذکر آشنای قنوتت و چقدر ذوق زده می شوی که دعای قنوت هر روزت ذکر طواف بوده و حالا شاید این هم مثل صلوات کنار مسجد مدینه برایت حلاوت دیگری داشته باشد از این پس، اگر عمری بود و آبرویی...
 به چراغ سبز و حجر الاسود نزدیک می شوی، هان که به روایتی دست خدا روی زمین است. در این ازدحام دست های پر نیاز می دانی که دستت به دست خدا نمی رسد، ولی شک در لطف و کرم او آن هم در مطاف؟ هیهات! دست هایت را در برابر حجر الاسود بلند می کنی و می گذری. بانک الله اکبر حاجیان بر می خیزد، بانگی که به طرز غریبی بوی همدلی و اتحاد می دهد حس خوبی داری از شنیدن این ذکر. طواف اول به پایان می رسد و این آغاز راه است به هوش باش.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد