مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

خشم، کنترل، درمان و مبارزه با آن

به نظر می رسد که در میان تمام حالات روحی و روانی که مردم سعی می کنند از آن ها بگریزند خشم ناسازگار ترین آن ها است. خشم حالتی است که همه مردم در کنترل آن بسیار نا توانند . تک گفتار درونی حق به جانب که این احساس را هر چه بیشتر بر می انگیزد. متقاعد ترین استدلال ها را به ذهن جاری می کند تا آن که خشم رها شود.

ماهیت و ارزش خشم و عوامل به وجود آورنده آن :

هیجانات:حالتی در جاندار خواه خفیف ،خواه شدید که در جریان تجاربی با مایه های عاطفی نمایان می شوند و خشم یکی از رایج ترین آن ها ست.

خشم واکنشی هیجانی و دفاعی است که در مواقع ناکامی ، نادیده گرفته شدن و مورد حمله قرار گرفتن ابراز می شوند .حس در خطر بودن محرک عمومی خشم است.

اعتقاد بر این است که معمولا” توسط دیگران و یا محرک های بیرونی خشمگین و عصبانی می شویم.وقتی از کسی عصبانی می شویم ، خود به خود دیگری را مسئول احساسات ناخوشایند خود می دانیم . ولی واقعیت این است که ممکن است دیگران جرقه اول را زده باشند ولی این خود ما هستیم که می توانیم آتش آن را شعله ور تر کنیم و یا آن را خاموش کنیم.

حال راه کار های کنترل خشم چیست؟

مهارت های کنترل خشم

مهارت اول:

اولین قدم در مهار کردن خشم، غم، حسادت، تنفر، ترس، شرم و به طور کلی هر نوع احساسی آگاهی داشتن نسبت به آن است. آگاهی نداشتن به خشم باعث می شود که هیجان به وجود آورنده رفتار شود و به احتمال زیاد رفتاری که ناشی از یک احساس منفی باشد، رفتار صحیحی نخواهد بود.

مهارت دوم:

نیت فرد دیگر را توضیح دهید.

زود نتیجه گیری نکنید. نیت فرد دیگر را روشن کنید و مطمئن شوید عصبانیت شما سنجیده و به جا است تا هنگامی که موقعیت را به صورت دقیق بررسی نکرده اید ، ممکن است سو ءبرداشت شود.

مهارت سوم:

تصمیم بگیرید که با خشم تان چه کنید. آن را ابراز کنید یا پنهان نمود؟

هنگامی که خشم خود را ابراز می کنید نگران جدایی و عصبانیت فرد دیگر می شوید. ابراز مستقیم خشم از امتیازات خاصی برخوردار است. ابراز خشم احساس شما را به فرد دیگر می فهماند. در عدم ابراز خشم خطراتی وجود دارد. نخست آن که پنهان کردن خشم مشکلی را حل نمی کند و موجب افزایش ناراحتی شما می گردد. این امر محسوس نیست.خشم مخفی ممکن است موجب بیماری جسمانی گردد. نگه داشتن خشم تنها به شما و روابطتان صدمه می زند.

مهارت چهارم:

در شرایط مناسب خشمتان را به طور مستقیم ابراز نمایید. از طریق:

1- توصیف کردن رفتار فرد دیگر:

خشم خود را به عامل آن ابراز کنید. آن را تعمیم ندهید. درباره عصبانیت خود دقیق باشید.اقدامات فرد دیگر را به دقت توضیح دهید و اصل مطلب را ذکر کنید.

یک توصیف:” جمشید این سومین بارست که حرف مرا قطع می کنی.” نگویید:” جمشید واقعا” بی ادب هستی”

2- توضیح دادن احساس خشم خود:

احساسات خود را با به کار بردن جملات شخصی و مشخص نمودن احساسات از طریق نام گذاری و یا از طریق تشبیه عمل یا برخی از گفتارها بیان نمایید.

نگوییم:” تو موقع راه رفتن اصلا دقت نمی کنی.” بگوییم:” به بازویم ضربه زدی “

3- هم خوان ساختن پیام های کلامی و غیر کلامی:

وقتی خشم تان را ابراز می کنید باید از مهارت های ماهرانه کلامی و غیر کلامی استفاده کنید.در ابراز احساسات پیام های غیر کلامی بهتر از کلمات عمل می کنند. حالت چهرتان باید جدی بوده و تن صدایتان حالت سرد و بی احساسی نداشته باشد.

4- تمرکز کردن بر تکلیف:

ابراز مستقیم خشم به طرف شخص مخرب تر از ابراز مستقیم آن نسبت به موضوع است.

 

5- قاطع بودن در مقابل پرخاشگر بودن :

افراد قاطع با فردی که موجب خشمش شده است گفتگو می کنند. و متناسب با اوضاع احساسات خود را بیان می دارند.

 6- ارزیابی تاثیر خشم بر دیگران:

فرصت توضیح دادن را به دیگری بدهید. با گوش دادن دقیق به آن چه دیگری می گوید خود را علاقمند نشان دهید.

7- رها کردن خشم:

خشم احساسی نیست که بخواهید آن را در خود محفوظ نگهدارید. هنگامی که خشم خود را به طور سازنده ابراز نمایید از دست آن راحت می شوید.

8- مهارت پنجم:

هنگامی که ابراز مستقیم خشم نامناسب است آن را به طور غیر مستقیم بیان دارید.

 1- ورزش:

تمرینات ورزشی انرژی جسمانی را رها می سازد و این مهمترین بخش خلاص شدن از احساس خشم است.

2- واکنش جسمانی:

این یکی رو حتما” حال می کنید و خوش تان می آید. ظروف را بشکنید، ناله کردن، فریاد کشیدن، گریه کردن، و سالم تر و کم خرج تر: زدن بالش به دیوار است. و این ها انرژی بدنتان  را می گیرد.

 3- جدایی روانشناسی:

با روش های زیر نسبت به موارد استرس زا بی اعتنا شویم:

1-3-  افکار انتقام جویانه را کنار بگذارید.

2-3- جملاتی به خود بگویید که به شما کمک می کند تا از احساسات منفی خلاصی یابید.

3-3- نگرش خود را نسبت به عصبانیت تغییر دهید.

 4- تمرین آرامش عضلانی:

این یکی رو باید از کتاب های در باره آرامش عضلانی یا ریلکسیشن مورد مطالعه دقیق قرار دهید. نمی شود که در این مختصر کل روانشناسی را شرح داد..!!!!!

 مهارت ششم:

تجزیه و تحلیل و مدیریت خشم

آگاهی شما باید به قدری باشد که تشخیص دهید :

الف- حوادث و رفتارها عامل خشم هستند.

ب- علایم درونی برانگیختگی حاکی از خشمگین شدن شما است.

 مهارت هفتم:

ارزیابی میزان تاثیر موقعیت های خشم برانگیز گذشته در کنترل رفتار فعلی ما:

 انباشته شدن احساس خشم ناشی از اتفاقات گذشته از جمله عواملی است که باعث می شود در دراز مدت قدرت تحمل ما کاهش یابد. پایین آمدن ظرفیت فرد در برابر خشم کنترل و آگاهی بر رفتار را به شدت کاهش می دهد.

 مهارت هشتم:

استفاده از روشهای تغییر مرکز توجه در کنترل خشم

حواس پرتی دقت و توجه ما را از موضوع اصلی خارج می کند و موضوعات فرعی مورد توجه قرار می گیرد.

 روش های حواس پرتی:

1- شمردن اعداد:

چه به صورت برعکس و چه عادی باعث کاهش خشم می شود . البته نه با صدای بلند ، بلکه در ذهن خود!!!

 2- خواندن شعر:

با خواندن شعر ذهن بیشترین تمرکز را بر این مورد می گذارد و صد البته باز از میزان خشم کاسته می شود.

3- به یاد آوردن یک خاطره یا تصویر خوشایند:

مانند: در روز تولد تان به چه می خندیدید.!!!

 4- فکر نکردن:

این فکر نکردن نیاز به تمرکز بالایی دارد. و باعث حواس پرتیمان از ابراز خشم می شود.

 نحوه برخورد با فرد خشمگین:

 1- خشمگین نشوید یا رفتار پرخاشگرانه نشان ندهید:

اگر کسی از شما خشمگین است ، در اولین قدم بهتر است بر احساسات خود کنترل داشته باشید.

2- به دیگری حق خشمگین شدن بدهید.

همان طور که شما به خودتان این اجازه را می دهید به دیگری نیز این احساس را بدهید که از رفتار شما خشمگین شود.

3- خشم فرد را از پرخاشگریش جدا کنید.

پرخاشگری وسیله ای است برای آسیب رساندن به فرد دیگر، اما خشم وسیله ای است برای برداشتن موانعی که بر سر راه خواسته هایمان است.

 4- توجه خودتان و فرد دیگر را بر روی موضوع متمرکز کنید.

از خشم پریشان و آشفته نشویم . و تمرکز خود را بر روی موضوع حفظ نماییم.

5- هیجانات دیگری مانند محبت و احترام را به کار بگیرید.

 6- توضیح منطقی از موقعیت ارائه دهید.

 7- الگوی برای دیگران باشید.

 8- با خودتان حرف بزنید:

بگویید:” خشم او یک ناراحتی کوچک است نه یک فاجعه بزرگ”

بخشیدن: کوتاهترین راه به سوی خدا.

هیچ وقت برای بخشیدن زود نیست . و هیچ گاه برای بخشش دیر نشده. و آن لحظه که اراده کنید ، زمان بخشیدن است...

دستیابی به سعادت، شادی و آرامش درون وقتی میسر است که هر یک از ما نسبت به رفع موانع حضور عشق در وجود خویش احساس مسوولیت کنیم و از مسیر بخشش راه ورود عشق را در عالم درون مهیا نماییم.بخشش به منزله پلی به سوی خدا ، عشق و سعادت است. بخشش تصفیه و پالایش قلب و جان است و ما را با نور معنویت آشنا و به عالم ملکوت متصل می نماید. بخشش راز هستی را بر ما می گشاید و به ما امکان می دهد که به کاری بپردازیم که برای آن به جهان هستی آمده ایم.

· قدرت عشق و بخشش در زندگی ما معجزه می آفریند .

· اراده بخشش کلید ورود به دنیای عشق است.

· بخشیدن دیگران اولین قدم برای بخشیدن خویش است.

· بخشیدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.

· در دنیای بخشش، عشق را از کسی دریغ نورز.

· بخشش تمام عالم را در بر می گیرد، و محدود به افراد مورد گزینش ما نیست.

· بخشش آسانترین راه محو کردن گذشته ی رنج آور است.

· بخشش، ما را از رنج گذشته ها رها می کند.

· بخشش ما را از حسرت فرصت های گذشته رهایی می بخشد.

· حقیقت این است که با خشم و تنفر فقط خود را محکوم می کنیم.

· هیچ گاه برای بخشیدن زود یا دیر نیست.

· بخشش ما را در زندگی سبکبار می کند.

· بخشش کوتاهترین راه به سوی خداست.

 و بدانیم که زندگی و عشق یکی است و حقیقتی است جاودان و بی پایان، و فکر نبخشیدن خلاء و شکافی در اعماق قلب ما ایجاد می کند ، که نه فقط باعث احساس اندوه و خسارت می شود، بلکه ما را از تجربه عشق و آرامش درونی نیز باز می دارد. این شکاف ، پیوندهای انسانی را می گسلد و ما را از یکدیگر جدا می کند و مانع از ارتباطات معنوی هر یک از ما با دیگری می شود.

برگرفته از کتاب بخشش ، بزرگترین شفابخش هستی،نوشته : جرالد جی، جا مپولسکی ،ترجمه : احمد موسوی

10 راه ساده برای آرامش بخشیدن به زندگی

زندگی در بهترین حالت خود، آشفته و پرهرج و مرج است. همه ما همیشه در عجله هستیم، چند کار را به طور همزمان انجام می دهیم و سعی می کنیم برای همه آدم ها همه کار بکنیم و ندرتاً وقت کافی برای خودمان می گذاریم. همه ما در جستجوی آرامشیم اما معمولاً آنچه که لازمه دستیابی به آن است را انجام نمی دهیم و دنبال راه هایی برای به دست آوردن آرامش می رویم که فقط هرج و مرج زندگیمان را بیشتر می کنند. در این مقاله راه های ساده ای برای ایجاد آرامش در زندگی به شما دوستان پیشنهاد می کنیم.

• 1. بدانید که کنترل هیچ چیز در دنیا به جز خودتان در دست کسی نیست.
خودتان تنها چیزی هستید که کنترل کامل روی آن دارید. وقتی این مسئله را درک کنید، و براساس آن دیدگاه و عملکردهایتان را تغییر دهید، زندگیتان بیش از پیش آرام خواهد شد. وقتی سعی می کنید آدم های دیگر یا موقعیت هایی که فرای کنترل شماست را کنترل کنید، فقط زمانتان را هدر می دهید و بر آشفتگی زندگیتان اضافه می کنید.

• 2. برخی روابطتان را قطع کنید و روابط جدید ایجاد کنید.
این کار چندان ساده نیست اما اگر زندگی آرامی می خواهید، باید اینکار را انجام دهید. در زندگی اکثر ما یکی دو نفر هستند (یا شاید هم بیشتر) که تاثیر چندانی روی زندگیمان ندارند. البته این به معنی پیدا کردن دوستانی که هیچ کاری برایتان نکرده اند نیست.

موضوع این نیست که این افراد چه کاری برای شما انجام داده اند. مسئله این است که از نظر احساسی چه کمکی به شما کرده اند و چقدر سطح انرژیتان را بالا برده اند. منظور ما دوستانی است که مشکلات بیشماری در زندگیشان دارند و هربار که شما را می بینند فقط در مورد آن مشکلات منفی بافی می کنند. قطع رابطه با افراد کار سختی است. در برخی موارد نمی توانید آنها را کاملاً از زندگیتان خارج کنید اما می توانید میزان رابطه تان را محدود کنید که کنترل آن کاملاً در دست خودتان است. می توانید این افراد را با دیگرانی جایگزین کنید که به رابطه و زندگیتان ارزش میدهند و مطمئن باشید که خودتان هم تعجب می کنید سطح انرژیتان، آرامش خاطرتان، خوشبختیتان و زندگیتان به طور کلی بعد از این جابجایی چه تغییر شگرفی می کند.

• 3. درهم و برهمی زندگیتان را کمتر کنید.
این به آن معنی نیست که همه وسایلتان را بیرون بریزید. نه، منظورمان این است که کمدها، طبقه ها و اثاثیه منزل و محل کارتان را مرتب کنید. در این مرتب کردن خودتان را از شر هر چیزی که به دردتان نمی خورد، لازم ندارید، استفاده نمی کنید و می توانید به راحتی بدون آن زندگی کنید خلاص کنید. می توانید این وسایل را به دیگران ببخشید، بفروشید یا در سطل آشغال بریزید.

• 4. اگر در روابط شخصیتان اختلافاتی دارید و هنوز از آن ناراحتید، رابطه تان را بهبود بخشید.
بروید و با فرد مورد نظر صحبت کنید و احساستان را با او در میان بگذارید. اگر لازم باشد، عذرخواهی کنید و بخشش بخواهید یا از طرفتان معذرت خواهی طلب کنید و او را ببخشید. اگر آن رابطه ارزش نگه داشته شدن را داشته باشد، مطمئن باشید که می توانید آن را حفظ کنید. درغیراینصورت موجب ایجاد ناسازگاری و اختلاف می شود که بعد مجبور می شوید آن را قطع کنید.

• 5. بودجه و خرج و مخارجتان را از نو ارزیابی کنید.
پول همه چیز را خیلی پیچیده می کند و برایتان آرامش نمی آورد. از قدیم گفته اند که پول خوشبختی نمی آورد اما لزوماً این جمله صحیح نیست. اگر نتوانید اجاره خانه را پرداخت کنید و صاحبخانه بیرونتان کند، خوشبت خواهید بود؟ مسلماً نه. اگر نتوانید هزینه تحصیلات فرزندانتان را فراهم کنید، خوشبخت خواهید بود؟ نه. اگر نتوانید قبض ها و مالیات ها را پرداخت کنید، سالی یکبار به مسافرت بروید یا برای فرزندانتان لباس نو بخرید خوشبخت خواهید بود؟ معلوم است که نه.

پول برایتان امنیت و راحتی می آورد و نقش خیلی مهمی در خوشبختی کلی ما دارد. خرج و مخارج های غیرضروری را قطع کنید و پول بیشتری پس انداز کنید. دنبال شغل های پردرآمدتری باشید و مطمئن شوید که امنیت مالی خانواده فراهم باشد.

• 6. خودتان را ببخشید. به اشتباهات گذشته تان فکر کنید.
ببینید کجای کارتان غلط بوده است و خودتان را ببخشید و بعد آن را به کلی از مغزتان بیرون کنید. ما از اشتباهاتمان درس می گیریم اما این به آن معنی نیست که باید همیشه این اشتباهات را در ذهنمان نگه داریم. همه ما انسانیم و حتی باهوش ترین انسانها هم اشتباه می کنند. پس خودتان را ببخشید و به زندگی ادامه دهید.

• 7. اخبار را خاموش کنید. مطمئناً نیاز دارید از آنچه که در دنیا می گذرد مطلع باشید.
اکثر ما هر روز و گاهاً هر ساعت در پی اخبار جدید هستیم. از اینترنت استفاده کنید و از سرویس هایی مثل گوگل بخواهید که اخبار را به ایمیلتان پست کنند. فقط یک یا دو بار در هفته به سراغ این اخبار بروید و آنها را مطالعه کنید و دقت کنید که این زمان اصلاً عصرها نباشد که می خواهید خستگی آن روزتان را برطرف کنید.

• 8. برای هر هفته تان برنامه ریزی کنید.
تا آنجا که در توانتان است آن برنامه را کامل جلو ببرید اما این را هم باید بدانید که بعضی اوقات لازم است که برنامه تغییر کند. اوقات فراغتتان را مشخص کنید و برنامه ریزی کنید که در آن اوقات سرگرمی های محبوبتان را انجام دهید.

• 9. استفاده از تکنولوژی را در زندگیتان محدود کنید.
تکنولوژی آرامش نمی آورد. کامپیوتر بااینکه خیلی معصوم به نظر می رسد اما وقتی قرار باشد همه روز با انگشت روی دکمه های کیبورد بزنید چندان معصوم نیست. اگر کمی درمورد آن فکر کنید، کاری طاقت فرسا به نظر می رسد. عادت کنید که کامپیوتر، تلویزیون، و تلفن همراه را خاموش کنید و با آرامش خیال بیرون بروید و از زندگیتان لذت ببرید.

• 10. برای خودتان وقت بگذارید.
خیلی ها اهمیت این مسئله را فراموش می کنند. وقتی زمانی را فقط مخصوص خودمان کنار بگذاریم و هیچ چیز دیگری ذهنمان را به خود مشغول نکند، می توانید به رویاها و آرزوهایمان فکر کنیم و از آن لذت ببریم و ریلکس شویم. این بالاترین آرامش را نصیبتان می کند.

در هیاهوی دنیای امروز، زندگی همانقدر پیچیده می شود که خودتان بخواهید. این به خودتان بستگی دارد که چه چیزهایی را در زندگیتان قبول کنید، اینکه دنیا را چطور ببینید و درمورد کارهای خودتان چه فکری بکنید. اما باوجود همه هرج و مرج ها می توانید آرامش را به زندگیتان برگردانید.

سرگردانی در اهداف و برنامه ها

اگر به قصد مسافرت به یکی از دفتر های فروش بلیط اتوبوس، قطار یا هواپیما مراجعه کنید، نخستین سوال فروشنده بلیط از شما این است که: «مقصد شما کجاست؟» تا شما این پرسش را به درستی جواب ندهید بلیطی برای شما صادر نمی شود. و اگر با اصرار شما و بدون اعلام مقصد، بلیطی را به شما بدهد احتمال این که شما با این بلیط به مقصد مورد نظر برسید بسیار بعید است هر چند که احتمال رسیدند شما به مقصد وجود دارد ولی هیچ کسی به این شیوه بلیط درخواست نمی کند. اما متأسفانه بسیاری از انسان ها با ارزش ترین، بزرگترین و مهمترین سفر خود یعنی سفر زندگی را بدون توجه به هدف و مقصد اعلای زندگی سپری می کنند!!!
ـ هدف را با آرزوهایتان اشتباه نگیرید! برخی انسان ها، آرزوها و رؤیا های خود را با هدف اشتباه می گیرند و بدین علت در برخورد با مشکلات و حوادث ناگوار، معمولا روحیه خود را از دست می دهند و همواره از ناراحتی های پیش آمده گلایه کرده و ناله سر می دهند.
ـ هدفتان را در زندگی مشخص کنید
اگر کسی هدف مشخص داشته باشد و با انگیزه ی روشن زندگی کند، در مقابل مشکلات و حوادث نامساعد تسلیم نشده و موانع را با شهامت، تلاش فراوان و صبوری و شادابی، یکی پس از دیگری از پشت پای خود بر می دارد.
ـ طبق اهدافتان عمل کنید افراد موفق پس از تعیین هدف یا اهداف مشخص و شفاف، با عمل و پشتکار، به آرمان ها و حتی رؤیا های خود واقعیت می بخشند.
ـ هدف را همیشه در ذهن مجسم کنید در حقیقت اولین گام برای رسیدن به هدف توجه به هدف است. هدف همیشه باید در ذهن مجسم باشد و جزء باورهای در دسترس و همیشگی انسان قرار گیرد.
ـ اهدافتان کاملا روشن، مشخص و دست یافتنی باشد. گروهی از انسان ها هدف یا اهدافی برای خود در نظر گرفته اند، اما این اهداف آن قدر نامشخص، کلی و در هم هستند که به راحتی نمی توان راه رسیدن به آن را بدست آورد. این گروه آنقدر سرگرمی، مشغولیت، گرفتاری و مشکلات برای خود درست کرده اند که فرصت اندیشیدن به هدف های خود را ندارند تا جایی که گویا هدف، از ذهن و آگاهی آنان محو گردیده است.
از طرف دیگر این افراد آن قدر آرزو های دور و دراز دارند که جز خستگی روحی و جسمی چیزی عایدشان نمی شود، زیرا هدف آنان کاملاً مشخص نیست و علیرغم کار و تلاش فراوانی که انجام می دهند، نتیجه مطلوب بدست نمی آورند. گاهی چنان این خستگی در وجود آنان رخنه می کند که حتی شور و شوق و میل به زندگی را که یک امر فطری و طبیعی است، از دست می دهند.
ـ نسبت به خود و اهدافتان تفکر مثبت داشته باشید
آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز به آن می اندیشیده است. در حقیقت هر کسی نویسنده، تهیه کننده و سازنده افکار و تصاویر ذهنی خود می باشد و همواره بر این اساس عمل می کند.
ـ به توانایی و کارایی خود ایمان داشته باشید
دسته ای دیگر از انسان ها هدف مشخصی در زندگی دارند و از شور و شوق نیز برخوردارند، اما به علت آن که درباره توانایی و کارایی خود عقاید محدودی دارند، عملا اقدامی متناسب با هدف صورت نمی دهند و بنابر این خواسته های آنان تحقق نمی یابد، یعنی به هدف نمی رسند. این گروه امید دارند که بخت به آنان روی آورد و فرشته اقبال دستشان را بگیرد و آنان را به علم، ثروت، عزت و ... برساند و از یک زندگی آرام و لذتبخش بهره مند گردند و حال آن که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و اگر هم بر خلاف قانون مندی های این جهانی چنین اتفاقی رخ دهد، چون برایش زحمت نکشیده، قدر آن را نمی داند و از دست خواهد رفت.
ـ برای دست یابی به اهدافتان تلاش و جدیت کنید. افراد موفق لزوما شایسته ترین، سالم ترین و باهوش ترین ها نیستند. بلکه کسانی هستند که با انگیزه عالی تلاش و جدیت و با استفاده از تمامی امکانات موجود و همچنین ثبات و دوام و خستگی ناپذیری در جهت تحقق اهداف مشخص شده خود، گام بر می دارند و گام به گام به هدف نزدیک می شوند و سرانجام زندگی علمی و عملی خود را به شاهکاری بزرگ تبدیل می کنند. و به صورت تصاعدی بر موفقیت های آن ها افزوده خواهد شد.
گام های دست یابی به موفقیت موفقیت یک امر تصادفی نیست بلکه برای موفقیت روش ها و شیوه های منطقی وجود دارد. این شیوه ها در دسترس همه قرار دارد به گونه ای که همه می توانند از نیروی معجزه آسا و شگفت انگیز درون خویش بهره برده و به انسان هایی موفق و برتر تبدیل شوند. این انسان ها به طریق زیر چهار مرحله یا گام را پشت سر می گذارند تا به آن چه که می خواهند، برسند.
گام اول:
هدف خود را مشخص کرده و می دانند دنبال چه چیزی هستند و چه می خواهند و نتیجه دلخواه را پیش بینی می کنند.
گام دوم: قدم های عملی بر می دارند، یعنی عملاً مشغول به کار می شوند و در راه رسیدن به هدف حرکت می کنند.
گام سوم: می دانند که فعالیت های انجام گرفته همیشه آن ها را به نتیجه مطلوب نمی رساند. لذا پیوسته راه های منتهی به هدف و نتایج را کنترل و بررسی کرده و آن چه که آن ها را از هدف دور می سازد از سر راه بر می دارند.
گام چهارم:
در تغییر رفتار انعطاف دارند و در مقابل شیوه های غلط مقاومتی از خود نشان نمی دهند. و پس از این که متوجه شدند فلان راه آنان را به مقصد مشخص شده نمی رساند، در صدد کشف راه جدید بر می آیند تا در آن مسیر حرکت کنند.
یاد آوری: 1. انسان های برتر، سرمشق و شکست خورده ها، عبرت دیگران هستند. افراد موفق می دانند که هیچ کس از شکم مادر «برنده» یا «بازنده» زاییده نمی شود. برنده یا بازنده بودن، نتیجه تفکر و کردار خود ماست.
2. عزم و اراده انسان با انگیزه او همبستگی مثبت دارد. هر چه انگیزه انسان عالی تر و مشخص تر باشد، عزم و اراده او بر انجام امور راسخ تر خواهد بود.
برای اعتلای انگیزه نیز باید نخست هدف والای زندگی را به روشنی و به طرز حکیمانه مشخص کرد.
3. حال ببینیم چه هدف هایی را دنبال می کنیم، همچنین در یابیم چه هدفهایی را باید دنبال کرد تا ضمن نجات از سرگردانی و گم گشتگی، راه موفقیت و رسیدن به اهداف از قبل تعیین یافته را پیروزمندان طی کنیم. طبعاً پیروزی، مستلزم صبر و استقامتی است که در آغاز راه و در تداوم حرکت به سوی هدف و پس از آن در پاسداری از ارزش های متعالی به کار می بندیم. اما این که هدف والای ما در زندگی چیست مقوله دیگری است که در فرصت مناسبتری باید به آن پرداخت.
نکته: روانشناسان مهارت هدف گزاری و تعیین هدف را امروزه جز مباحث مهارت های زندگی به افراد مشتاق موفقیت آموزش می دهند.

رموز تحصیل، کار و موفقیت

بر اساس تجربه و گزارش، افراد موفق برخی از قواعد تحصیل، کار و موفقیتشان به قرار زیر است:
1. به گذر سریع زمان معتقد باشید، گوش به زنگ و امیدوار باشید، به یاد داشته باشید که گذر زمان هم فرصت های جدیدی را فراهم می آورد و هم با گذشت زمان بسیاری از مشکلات حل می شود.
2. با ترس های خود روبرو شوید، آن ها را تحلیل کنید و تلاش کنید آن ها را به کنترل خود در آورید.
3. برای زندگی کردن فلسفه ای داشته باشید و خود را با شرائط فردی، اجتماعی، مادی و معنوی زندگی هماهنگ کنید.
4. در گرداب نگرانی ها غوطه ور نشوید (دست و پا نزنید). هر چه زودتر از افراد متخصص کمک بخواهید. آن ها آماده نجات شما هستند.
5. میان واقعیات و تخیلات خود تعادل برقرار کنید. هم اهل رؤیا باشید و هم اهل عمل، هم اهل آرزو باشید و هم سازنده، هم تخیل قوی داشته باشید و هم با واقعیتها روبرو شوید.
6. دوست نامناسب و غرق شدن در مادیات از پناهگاه های ناامن هستند، پس چشمان خود را باز کنید تا به دام نیفتید و به عبارت واضح تر خود را به دام نیندازید.
7. اگر شرایط موجود با اهداف شما سازگار نیست، سعی کنید تا شرایط کاری و تحصیلی را به سلیقه خود عوض کنید.
8. شیوه ناموفق قبلی را برای کار جدید دوباره نیازمایید.
9. اعتماد به نفس داشته باشید، مطمئن باشید که ضعیف نخواهید شد.
10. معتدل باشید، از افراط و تفریط بپرهیزید.
11. اصول انجام کار و تحصیل را از راه های مختلف باید بیاموزید.
12. هرگز مگذارید که به شکست عادت کنید.
13. برای خود سرگرمی و تفریح داشته باشید. سرگرمی هایی که علاقه شما را به خود جلب می کنند. به نظر ما ورزش و طبیعت از همه بهترند.
14. هم عاشق باشید و هم عاقل. امیال درونی انسان اگر به خوبی هدایت شوند، مشعل ابدیت را روشن می کنند.
15. انسان باید نیروی خود را بکار گیرد، نه این که نیرو، او را بکار گیرد.
16. انسان باید بر ساعات و روزهای خود حاکم باشد، نه بنده لحظات.
17. باید یاد بگیریم که هر کاری را به سرانجام برسانیم.
18. اگر می خواهیم به چیزی دست یابیم باید عمیقا و با جدیت تمام خواستار آن باشیم.
19. نظرات خود را با اهل فن در میان بگذارید، به آن ها اعتماد کنید و در احساس و اندیشه آن ها شریک شوید.
20. هر روز چیزی بیاموزید و مهارت و دانش خود را افزایش دهید.
21. از زندگی یکنواخت بپرهیزید.
22. به توان خود توجه داشته باشید و به مقدار توان خود تلاش کنید.
23. خدمات خود را به دیگران معرفی کنید.
24. آن چه را آموخته اید به دیگران هم انتقال دهید.
25. در عین حالی که به امور جزیی هم توجه دارید، نگران آن ها نباشید.
26. چارچوب تصمیم های خود را به سرعت و در اولین فرصت روشن کنید.
27. ورزش بویژه شنا و پیاده روی را که از نیازهای اساسی عضلات است به آن ها تقدیم کنید.
28. موفقیت را مهم تر از سرگرمی بدانید.
29. به شخصیت خود اهمیت دهید.
30. به یاری خداوند متعال امیدوار باشید.
- چند پیام مهم کاربردی:
ـ در هر چیز، جنبه روشن آن را ببین.
ـ از موفقیت دیگران همانقدر خوشحال باش که از موفقیت خودت خوشحال می شوی.
ـ چنان قوی باش که هیچ عاملی آرامش فکر تو را بر هم نزند.
ـ آن قدر بزرگ باش که نگران نشوی، آن قدر نجیب و موقر باش که خشمگین نشوی.
ـ منظم باش، قدمهای خود را یکی یکی بردار.
ـ اهل عمل باش، شغلت را بیشتر بشناس.
ـ اهل علم باش، مغز خود را بیش از جسم خود به کار گیر.
ـ پشتکار داشته باش، مسیر خود را از دست مده.
ـ در هر عملی که انجام می دهی هرگز جلب رضایت خالق را فراموش مکن. 

مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی