یکی از مهارت های مهم انسان، «مهارت درک زیبایی های زندگی» است. با داشتن چنین
مهارتی، زندگی با تمام ابعاد آن زیبا و لحظه لحظه زیستن در آن لذت بخش می شود.
افرادی که از درک زیبایی های زندگی بی بهره اند، زندگی در نظرشان تیره و تار و پوچ
می نماید و نه تنها از لحظات زندگی خود لذتی نمی برند، بلکه زیستن در این دنیا را
غیر قابل تحمل فرض می کنند. مهم درک صحیح از زندگی و رویداد های آن است؛ پس بیایید
این مهارت با ارزش را با تمرین کردن راهکار های زیر در خود شکوفا سازیم:
1.
زندگی زیباتر از آن است که می بینیید، مهم چگونگی نگرش و زاویه دید شما به زندگی
است. عینک سبز زندگی را به چشمانتان بزنید و آن را آنگونه که هست بنگرید؛ با واقع
نگری ریشه خیلی از به ظاهر بدی ها و مشکلات به راحتی خشکیده می شود.
2. سعی
کنید فلسفه درست آفرینش و هدف صحیح از زندگی را بیاموزید. اهداف کوتاه مدت و دراز
مدت خود را مشخص کنید و طبق آن گام های استوار بردارید.
3. با درونگری افکار
خود را مورد بررسی قرار دهید و عینک بدبینی را ازچشمانتان بیرون بیاورید. بدانید که
ریشه درک نادرست از زیبایی های زندگی خیالبافی ها، سوء ظنها و افکار منفی و نادرست
می باشد؛ پس سعی کنید خود را از شر این گونه افکار و تخیلات رهایی بخشید.
4. با
خود قرار بگذارید تا همیشه فکر و احساس مثبت داشته باشید. با تمرین و تلقین به نفس
بر روی احساسات و افکار مثبت تمرکز داشته باشید. هرگاه تفکر منفی یا احساس غلط
سراغتان آمد، سریع فضا را عوضکرده و زیبایی های زندگی و موفقیت ها و نقاط روشن
زندگی خود یا دیگران را یادآوری کنید.
5. یک قدم جلوتر از زندگی باشید. نگذارید
رویداد ها و اتفاقات زندگی برای شما تصمیم بگیرد و مسیر زندگی شما را تعیین کند؛
بلکه خود برای خودتان تصمیم بگیرید و مسیر زندگیتان را با توجه به توانمندی ها و
انگیزه ها به دلخواه مشخص کنید.
6. از زندگی همیشه انتظار خوشی و راحتی نداشته
باشید، دنیا مملو از شیرینی ها و تلخی هاست، روزی به نفع تو و روزی علیه توست.[1] بدانید که اگر قدرت دید وسیع و واقع
نگر داشته باشید، این سختی ها و مشکلات را هم زیبا می بینید؛ چرا که سربلندی از این
آزمایشات باعث رشد و تکامل شما می شود که دست یابی به سعادت و کمال از بهترین
زیبایی هاست.
7. صبور و بردبار باشید. بدانید که پایان هر سختی، گشایش و راحتی
است «ان مع العسر یسرا»[2] پس با تلاش
و کوشش خود سختی ها را پشت سر بگذارید، که این خود خیلی لذت بخش است.
8. هر روز
به خود وقتی بدهید، برای خلوت، سکوت و فکر و خود و خدای خود را بیش از پیش بشناسید؛
چرا که با خود شناسی، خدا شناسی و جهان شناسی است که توانایی درک بهتر زیبایی های
زندگی را پیدا خواهید نمود.
9. استعداد ها و توانمندی های خود را کشف و شکوفا
سازید و سعی کنید فرد مفیدی باشید تا احساس رضایت و شادکامی در زندگی داشته باشید.
10. زندگی را سخت نگیرید، زندگی راحت تر از آن است که شما می اندیشید. در زندگی
قانع و میانه رو باشید؛ سهل گیر باشید، سهل گیر باشید و ... باز هم سهل گیر باشید؛
و یک جرعه در عشق» را به هر چیزی که انجام می دهید بیافزایید.
11. اجتماعی
باشید، صله رحم کنید و با افراد مثبت اندیش و موفق معاشرت کنید. بانی خیر باشید و
از دیگران دستگیری کنید.
12. گذشت و فداکاری را سرلوحه زندگیتان قرار دهید.
زندگی پستی و بلندی زیادی دارد، با پیدا شدن کوچکترین مشکلی با همسرتان، زندگی را
تمام شده فرض نکنید. خطاهای همدیگر را ببخشید و با همسرتان زندگی تازه ای را تجربه
کنید.
13. خوش اخلاق باشید و محل زندگی خود را به محل سکونت و آرامش تبدیل کنید
و تجربه های تلخ زندگی روزمره را از یاد ببرید.
14. با ایمان و با تقوا باشید،
به واجبات الهی عمل و محرمات الهی را ترک کنید و خود را به فضایل اخلاقی بیارایید و
با خودسازی از رذایل اخلاقی چون: دروغ، کینه، غیبت، بد زبانی و ... دوری کنید.
15. نگرش خود را به زندگی دنیوی تغییر دهید؛ بدانید که دنیا دار قرار نیست،
فانی است و منزلگاه اصلی، جهان آخرت است. هر روز با خود نجوا کنید که «ما از خداییم
و به طرف خدا خواهیم رفت» و آسایش و آرامش واقعی در آن دنیاست. مثل برخی ها نباشید
که با کوچکترین مشکلی به زمین و زمان بد و بیرا می گویند، بدانید که این عملکرد شما
است که ناخوشی ها را ایجاد می کند نه زمانه.
16. سعی کنید همیشه لبخند بزنید و
با روی گشاده با دیگران، به خصوص خانواده خود روبرو شوید.
17. همیشه امیدوار
باشید و از یأس و ناامیدی دوری کنید که خوره جان ها و ریشه بدبختی هاست.
18. از
ذکر و دعا و نیایش برای آرامش و اطمینان قلب و کسب لذت زیبایی های زندگی بهره
بگیرید.
19. دست و دلباز باشید و وسیله آسایش و راحتی خانواده را فراهم سازید و
از تفریح، ورزشی، مسافرت و سرگرمی های مفید غفلت نورزید.
20. سحرخیز باشید. هر
روز که از خواب بیدار می شوید با خود قرار بگذارید که امروزتان مثل دیروزتان نباشد،
بلکه یک گام بهتر و برتر از همیشه باشد.
21. انعطاف پذیر باشید. اگر لازم شد،
نقشه های زندگی تان را تغییر دهید اما هدف اصلیتان را هرگز فراموش نکنید.
22.
خوب نگاه کنید و ببینید چه چیزی در دیگران هست که به آن غبطه می خورید؟ معمولاً این
همان چیزی است که واقعاً خواستار آن هستید. باید بدانید نگاه های عمیق و احساسات
سازنده می توانند شما را در رسیدن به تمایلات نهفته تان یاری کنند.
23. تغییرات
مناسبی که محیط کوچک زندگی شما را دلپذیرتر می کنند آسانند: گلدان کوچکی در اتاق
خود بگذارید تا هوای پاک را احساس کنید. صداهای آزار دهنده و اضافی را حتی الامکان
قطع کنید تا ذهن شما بیاساید. هر وقت توانستید گلی بخرید. و گاهی اوقات شمعی در
هنگام غروب آفتاب روشن کنید، سوختن آرام شمع به شما آرامش می دهد و ....
24. بی
خوابی و بدخوابی یکی از مشکلات رایج زندگی خوابگاهی است و این چند نکته می تواند
شما را کمک کند: هر شب در ساعت معینی به رختخواب بروید. اگر میسر است قبل از خواب
دوش بگیرید. چند ساعت قبل از خواب چای و قهوه ننوشید.
25. به خودتان اجازه دهید
که شاد باشید! خوشبختی فقط یک احساس درونی است، کافی است آنرا باور کنید! مرتب با
خود بگویید: «من لایق خوشبختی ام» این را بگویید و شاد باشید. برای چیزهایی که
دارید همیشه شکرگزار باشید.
26. کاری کنید که دوستتان بدارند: در چشم مخاطب
نگاه کنید، ارتباط چشمی از عمیق ترین ارتباطات است. در صحبت کردن خودمانی باشید،
تکلف بیش از حد، دیگران را فراری می دهد. با مخاطب خود احساس همدلی کنید و نشان
دهید که احساس طرف مقابل را می فهمید.
27. بی برنامه گی عامل هدر رفتن انرژی
است.
28. به هرکاری و هر پیشنهادی «بله» نگویید. خوب فکر کنید و از خود بپرسید:
آیا واقعاً می خواهم این کار را انجام دهم؟! شما باید «نه» گفتن را تمرین کنید تا
به راحتی بتوانید زمام زندگی و عمر خود را به اختیار خود در آورید.
29. یک راه
برای رهایی از نگرانی ها آنست که آن ها را بنویسید! نگرانی های خود را بنویسید و
سپس آن ها را بخوانید. می بینید که این نگرانی ها آنقدرها هم مهم نیستند و خیلی
آسانتر از آنچه که فکر می کنید حل می شوند.
30. پزشکان اعتقاد دارند که آرامش
واقعی از پاها شروع می شود. طبیعی است که اگر پا در کفش راحت باشد مثل این است که
کفش نپوشیده ایم. و همین مسئله باعث می شود که شما بهتر فکر کنید، بهتر تصمیم
بگیرید، بهتر یاد بگیرید و خلاصه آن که آرامش بیشتری داشته باشید.
منابع کمکی:
1- حسین خنیفر و مژده پورحسینی - مهارت های زندگی، ص453
2- جمعی از
نویسندگان، معنای زندگی، مجله نقد و نظر، سال هشتم، ش 4 - 1، 1382.
3- اصغر
کیهان، راز موفقیت در زندگی (هنر بهتر زیستن)، تهران: نشر مادر، 1384.
4-
داریوش عرفانی، اخلاق موفقیت در زندگی، قم: نشر خرم، 1378.
5- دیل کارنگی، رمز
موفقیت، ترجمه محمد جواد پاکدل و مسعود میرزایی، تهران: نشر پارسا، 1381.
6-
رضا کریمی، راز داشتن زندگی شاداب، قم: نشر نسیم حیات، 1384.
[1]. نهج البلاغه، ترجمه محمد
دشتی،قم: مشرقین، 1379، حکمت 9، ص 625؛ ر.ک: همان،نامه 59،ص 597.
[2]. سوره انشراح، آیه 6.
مقدمه [1] . غرر الحکم، ح8935، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج20، ص 271، ح 137. [2] . عوالی اللالی، ج4، ص 61، ح11. [3] . جامع الاخبار، ص517، ح1464. [4] . غرر الحکم، ح4060. [5] . همان، ح 4058. [6] . نهج البلاغه، حکمت 69. [7] . انسان در جستجو معنا، ص 4. [8] . عیون الحکم و المواعظ، ص349. [9] . غرر الحکم، ح8694. [10] . همان، ح1896. [11] . همان، ح 9064. [12] . همان، ح8293. [13] . نهج البلاغه، نامه 31. [14] . ر.ک: غرر الحکم، ح4912. [15] . عیون الحکم و المواعظ، ص 424. [16] . الخصال، ج1، ص 73. [17] . بحار الانوار، ج73، ص 81. [18] . تحف العقول، ص 263. [19] . غررالحکم، ح4585. [20] . بحار الانوار، ج75، ص 368. [21] . ر.ک: قرآن کریم، سوه حجر، آیه 88. [22] . بحار الانوار، ج71، ص 348. [23] . کافی، ج8، ص 243. [24] . صحیح مسلم، ج4، ص 275. [25] . اعلام الدین، ص 280. [26] . تحف العقول، ص 14. [27] . امالی صدوق، ص 56. [28] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص 386. [29] . غرر الحکم، ح 10561. [30] . نهج البلاغه، حکمت 126. [31] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص 395. [32] . نهج البلاغه، کلمات قصار 192. [33] . اعلام الدین، ص 342. [34]. قصص الانباء، ص 195، ح 244. [35] . غرر الحکم، ح624. [36] . تاریخ یعقوبی، ج2، ص 321. [37] . اختصاص، ص 30. [38] . الخصال، ص 284. [39] . ر.ک: سوره روم/ 21. [40] . سوره طه / 124. [41] . سوره رعد / 28. [42] . غرر الحکم، ح 5165. [43] . بحار الانوار، ج94، ص 148. |
عباس پسندیده - رضایت از زندگی |
شناخت آدمی از شخصیت خویشتن، همچون منشور کثیرالاضلاعی است
که شامل جلوه ها و منظره های متنوع و متعددی می باشد. اگر چه احاطه فرد به همه
جوانب خویشتن خود، مقدور نیست ولی برخی از مهمترین جنبه های خودشناسی عبارتند از:
|
محمد رضا شرفی - جوان و بحران هویت، ص 30 |
به نام خدا
وقتی بناست از یک دوست صمیمی نامه ای دریافت کنی ،گوش به زنگ نامه رسانی .
وقتی نامه به دستت می رسد ،در اولین فرصت آن را باز می کنی و شروع می کنی به خواندن . هر سطر که می خوانی ،لذت می بری ،با خواندن جملات نامۀ دوستت ،چهرۀ او و خاطراتی که از او داری در ذهنت ترسیم می شود ،علاقه ات به او بیشتر می شود ،بر می داری و برایش جواب می نویسی و از محبتهای او تشکر می کنی و نشان می دهی که تو هم او را دوست داری و نامه اش را بی جواب نمی گذاری .
حال اگر آن دوست صمیمی «خدای مهربان» باشد و آن نامۀ بسیار عزیزد و دوست داشتنی «قرآن » نام داشته باشد و آن پیک خوش خبر و پیام رسانِ مهربان ، «پیامبر خدا » باشد ، با این نامه و پیک چه خواهی کرد و چه می کنی این نامه بیش از هزار و چهارصد سال است که رسیده است .
در طول این مدّت ،میلیونها انسان ،مخاطب این نامۀ الهی بوده اند ، پیوسته آن را هر روز گشوده و خوانده و لذّت برده اند.
بعضی هم از بس به این نامه و فرستنده و آورنده اش علاقه داشته اند که همۀ متن آن را حفظ کرده اند ، به اینگونه عاشقان « حافظ قرآن » می گویند . حتماً تو هم کسانی را می شناسی که همه یا بخشی از آن را حفظ دارند . شاید خودت هم یکی از آنان باشی و اگر چنین است ، عطر قرآن را روز و شب و در تنهایی و جمع ، استشمام می کنی .
در حدیثی ، امام صادق علیه السلام قرآن کریم را « منشور پروردگار » نامیده و فرموده است :
« سزاوار است که یک مسلمان ، هر روز این منشور الهی را پیش روی خود باز کند و در آن بنگرد و به معانی و مفاهیم آن فکر کند و« امر» و «نهی» پروردگارش را مورد توجه قرار دهد و هر روز با خواندن پنجاه آیه از قرآن ، این عهد نامۀ مقدس را محور اندیشه عمل خویش قرار دهد».
قرآن به زبان عربی است و پر از نکته ها ،اسرار ،پندها ،آموزشها ، حکایتها و هدایتهاست . اگر در حدی به عربی تسلط نداری که مستقیماً از خود آیات ،« پیام»ها را بگیری ، از روی « ترجمه » که می توانی !
قرآن به زبان فارسی،ترکی ، اردو ،انگلیسی ، فرانسه و زبانهای دیگر ترجمه شده است .آنان که قدرت استفاده از متن عربی آیات و کتابهای تفسیر قرآن را ندارند ،از روی ترجمه ،راهی به دنیای زیبا و شیرین و پر نکتۀ کلام خدا باز می کنند.
مهم آ ن است که با این کتاب ، مانوس باشی .
قرآن ، یعنی کتابی که قرائت می شود ، یعنی خواندنی . خداوند خودش سفارش کرده که تا می توانید قرآن بخوانید: « فا قرؤا ما تیسّر من القرآن ».
البته خواندن به قصد فهمیدن و فهمیدن برای عمل کردن .
سالها پیش ، نامه ای به زبان انگلیسی از سوی یکی استاد برایم فرستاده شده بود .
آن سالها من چندان زبان خارجی نمی دانستم . خیلی دلم می خواست هر چه زودتر بدانم در ان نامه چه نوشته است .این بود که به این و آن نشان می دادم و به کمک آنان و کتاب لغت ،سعی می کردم بفهمم مضمون نامه چیست و من چه باید بکنم و از من چه خواسته است ؟ البته پاسخی هم برایش فرستادم .
اگر قران ، پیام و کتابی است که از سوی بهترین دوستمان یعنی خدا برای ما فرستاده شده است ، باید با اشتیاق و پیگیری بفهمیم که حرفهای آفریدگارمان با ما چیست و از ما چه خواسته است و دوست دارد چگونه باشیم و چه بکنیم و چه نکنیم ؟ این را از ترجمه ها و تفسیر ها هم می توان به دست اورد .
ولی پیش از آن باید از افراد « قرآن شناس » بهره بگیریم . قرآن شناس ترین انسانها امامان مایند ، پس از آنان مفسّران بزرگ.
حیف که بعضیها ، رغبتی برای خواندن و فهمیدن این « کتاب خدا » نشان نمی دهند .
حیف که بعضیها پنجرۀ دلشان را به روی نسیم معّطّری که از این « بوستان الهی » می ورزد ،می بندند و خود را محروم می سازند.
حیف که بعضیها ،به قرآن در حدّ یک کتاب عادی هم توجه نمی کنند و با آن آشنا نیستند .
آنان که قرآن را متروک و مهجور ساخته و با آن قهر کرده اند ، روز قیامت چه جوابی برای خدا خواهند داشت ؟
و اگر خدا بپرسد نا مه ای را که برایتان فرستادم ، آیا باز کردید؟ به آن عمل کردید ؟ چه خواهد گفت ؟
و چگونه بار شرمندگی را تحمّل خواهند کرد ؟
خوشا به حال شما که با(( کلام اللّه )) آشنا و مأنوسید .
هر که در دنیا با قرآن باشد و فکرش قرآنی و عملش قرانی باشد ، قرآن در فردای قیامت از او (( شفاعت )) خواهد کرد و سرمایۀ نجات او خواهد بود .
خدایا!
زندگی مارا قرانی ، مرگ ما را قرآنی و حشر ما را قرانی قرار بده ... آمین .
جواد محدثی
در حکمتهای بلند بزرگان آمده است : « صدورالاحرار ، قبور الاسرار » .
سینه های آ زاد مردان ، گور رازهاست . باید دلی پاک و ایمانی محکم و اراده ای استوار داشت ، تا به افشای راز این و آن نپرداخت.اگر انسان بتواند هر چه کمتر از اسرار مردم مطلع باشد ، بهتر است و احتمال فاش کردن آن هم کمتر .
راهها و مسیر هایی که انسان را در جریان « اطلاعات » و « اسرار » قرار می دهد ، اینهاست:
1.« پر حرفی ». از لا به لای پر حرفیهای انسان ، بسیاری از « اسرار مگو» از زبان می پرد . درمانش نیز کم حرفی است .
2.« خود نمایی» . این خصیصه ،بیشترین ضربه ها را می زند . یعنی وانمود کردن اینکه انسان در جریان است و با « بالا » ها ارتباط دارد و اخبار دست اول را می داند یا آدم مهمی است ، سبب می شود خیلی از اسرار را ( چه شخصی و چه مربوط به نظام ) باز گوید .
3.« دوستی » ، آنان که روی رفاقت و صمیمیت ، اسرار محرمانه را می گویند و به عواقب آن بی توجهند ، گاهی دوستانه دشمنی می کنند !
4.« وسایل ارتباط جمعی» ، گاهی آنچه از طریق رسانه ها ، بی سیم ،تلفن ،جراید ،عکس وفیلم ،نامه ،حرفهای عادی مردم کوچه و بازار و در مجالس و ححافل مطرح می شود ،رازها را فاش می سازد .و... برخی علتها و راههای دیگر.
ولی باید توجه داشت که راز ، همچون شریان حیاتی تو و جامعه و انقلاب تو است . پاسداری از آن هم بر عهدۀ تو است . چه ژرف و زیباست این کلام
حضرت صادق علیه السلام :
« سرّک من دمک فلا یجرینّ من غیر اوداجک» .
راز تو از خون تو است ، پس نباید جز در رگهای خودت جاری شود !
و مگر « خون » ،عامل بقای انسان نیست ؟ و اگر خون از بدن برود ، جان هم پر می کشد . اسرار هم همین حکم را دارد.
گفتن هر سخنی در هر جا نبود شیوۀ مردان خدا
هر سخن ، جا و مقامی دارد مرد حق ،حفظ کلامی دارد
حاصل کار دهد باد فنا گفتن هر سخنی در هر جا
باری ... باید زبان را در حفظ راز ، یاری کرد . راز ،امانت است . در حفظ آن باید کوشید. چه بسا اختلافها و کدورتها که ریشه در افشای اسرار این و آن دارد