مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

استفاده از ایمیل در روان درمانی و مشاوره

یکی از روزها که ایمیل هام رو چک می کردم، دیدم که مراجعم می خواست که قرار هفته بعدش رو تغییر بده. سریع و به صورت مثبت جواب دادم. بعد از اون یک ایمیل به یکی دیگه از مراجعین ام زدم و از او پرسیدم که آیا می تونه قرار بعدی اش رو از روز دوشنبه صبح ساعت 10 به دوشنبه ظهر تغییر بده یا نه؟ در عرض یک ثانیه با یک کلمه جواب داد "بله". چند ماه قبل متوجه شدم که باید هفته آینده به خارج از شهر برم برای یک موضوع اضطراری خانوادگی. بلافاصله یک ایمیل به چندین تا از مراجعین زدم، (با استفاده از Bcc و نه Cc تا ایمیل و نام آنها محرمانه بماند)، به آنها گفتم که هفته آینده خارج از شهر خواهم بود و در این مدت نمی تونم به ایمیل جواب بدم و نه به تلفن، به اونها تلفن و نام فرد جایگزین خودم در مواقع اضطراری رو دادم و از آنها خواستم که در صورتیکه می­تونند قرارشون رو به روز و زمان مشابه به یک هفته بعد از اون تغییر بدهند، به من اطلاع بدهند.
شما این ایمیل ها رو دوست ندارید؟ من که دوست دارم! اون ها ساده هستند و سریع و موثر. اون روزهایی که ما با مراجعین تلفن­بازی می کردیم و وقتی که لازم بود یک گفتگوی تلفنی رو با "حال شما چطوره؟" شروع کنیم، باید به پاسخ طول و درازی گوش می­کردیم، گذشته است؛ حالا ما برنامه­ریزی­ها رو با رد و بدل کردن پیام الکترونیکی انجام می­دیم. به جای مشغول کردن خط تلفن و یا نگه داشتن پشت خطی و صرف انرژی، می توانیم روی کارهای مهم­تر تمرکز کنیم. خیلی از درمانگران این انعطاف پذیری رو که به ما امکان می­ده تا بوسیله کامپیوتر ویا بلک­بری و آی­فن (موبایل ها) در ساعات کاری و یا خارج از ساعت کاری، از دفتر کار و یا اتاق نشیمن، کنار ساحل و یا در قایق و یا در کشوری دیگر و یا هر از جا و هر مکانی ایمیل ها رو بفرستیم و یا دریافت کنیم، خیلی دوست دارند.
با پی بردن به فواید ایمیل، بسیار از درمانگران شروع کردند به دادن آدرس ایمیل خود به مراجعین و اضافه کردن ایمیل در بیزینس کارت و یا وب سایت حرفه ای. بعد از این همه، ایمیل ها می تونند در زمان ما صرفه جویی کنند و از به هدر رفتن زمان در گفتگوهای تلفنی طولانی جلوگیری کنند.
یکی از روز ها با ایمیلی کوتاه از یک مراجع افسرده از خواب برخواستم. "دکی، من دیگه طاقتش رو ندارم!!!!" متوجه شدم که ایمیل در ساعت 2 بعد از نیمه شب فرستاده شده است. حالا باید چه کار کنم؟ ایمیل بزنم، به مراجع زنگ بزنم، به تلفن اضطراریش زنگ بزنم، (این ایده خوبی نیست، مادرش حال روانی خوبی نداره) به اورژانس محلی 911 زنگ بزنم و یا...؟
یکی دیگه از صبح ها، ایمیلی از یکی از مراجعین دریافت کردم که خیلی نسبت به خوابی که شب قبل دیده بود، هیجان زده بود، چطور این خواب به جلسات درمانی ما ربط داشت، و جالبه که من هم در خوابش بودم. موس رو روی صفحه ایمیل به سمت پایین بردم، متوجه شدم که به درازای چندین صفحه بود. با وجود اینکه به اهمیت بالینی رویا ها آگاه بودم، فرصت و انگیزه­ای برای صرف کردن نیم ساعت زمان برای خواندن اون ایمیل در اون روز صبح نداشتم. در جلسه بعد وقتی متوجه شد زمانی رو صرف خواندن تحلیل رویای او نکرده­ام که حاکی از پیشرفت غیر منتظره اش داشت، بسیار دلخور شد.
از آن پس هرشب ایمیلی از یک مراجع دریافت می کردم که این طور شروع می شد: "می دونم که زمان ما تمام شده ولی فقط یکی مورد خیلی مهم دیگه مونده که می خواستم به شما بگم." و در ادامه یک ایمیل مهم که شامل بینش های بسیار مهم بود، درواقع مساوی با 20دقیقه از یک جلسه درمانی مفید. ما نه توافقی مبنی بر پرداخت در مقابل زمان صرف شده برای خواندن ایمیل­هایش داشتیم و نه در مبلغی که می پرداخت این هزینه می گنجید.
یک زن جوان که با بهترین دوستش به مشکل برخورده بود و این موضوع خیلی از جلسات درمانی ما بود؛ نوشت: " من خیلی نارحت هستم، می تونید باور کنید که اون به من گفته است..." و شروع کرد به نشان دادن احساسات جریحه دار شده­اش در یک ایمیل بسیار طولانی. وفتی من در جواب به او نوشتم: " من بسیار متاسفم و اجازه بدهید تا بیشتر در این رابطه در جلسه ای که این هفته داریم صحبت کنیم"، خیلی عصبانی شد.
بسیاری از درمانگران گزارش می­دهند که مراجعین اغلب از آنها یک پاسخ "سریع" و "خلاصه" می خواهند. مثلا "مادرم امشب می­آید اینجا، آیا باید به او بگم که برادرم به من تجاوز می کنه؟" و یا "من با این دختر آشنا شدم و اون خیلی به نظر خوب می­رسه، ولی من خیلی مضطربم. آیا پیشنهادی و یا پندی برای من داری؟ چون ما امشب قرار داریم همدیگر رو ببینیم."
ایمیل، مثل هر تکنولوژی، حداقل دو جنبه دارد، اگر بیشتر نباشد. مثل چکش، می تواند سازنده باشد و کمک­رسان و یا مورد سوء­استفاده قرار گیرد و آسیب زننده. در دوره "فضای من" یا "مای اسپیس" (شبکه های اجتماعی الکترونیکی مشابه فیس بوک)، در حالی که شبکه های اجتماعی آنلاین زمان زیادی از اوغات فراقت (و اغلب نه فقط اوقات فراقت) را به خود اختصاص داده، به صورت خیلی عادی انتظار می رود که هر فردی با یک آدرس ایمیل به صورت بیست و چهار ساعته در دسترس باشد و این شامل حال درمانگران نیز می شود.
ما به چک کردن مرتب موبایل و اس ام اس و دریافت تلفن و یا پیام عادت کرده ایم. و حالا باید منتظر دریافت ایمیل از مراجعین افسرده، خودکشی و یا آدمکشی، و یا از لحاظ وجودی به انتهای خط رسیده و یا از لحاظ روحی گم شده باشیم. ایمیل ها قرار است که زندگی ما را ساده تر سازند و نه اینکه سخت­تر. و حالا یک سوال محرز، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر مراجعی یک روز بعد از ارسال آخرین ایمیلش " آخرین حلقه طناب"، به من، دست به خودکشی بزند؛ چگونه باید با مراجعی ناامید که شرح توضیحات مفصل رویایی که دیده ناخوانده مانده است، برخورد کرد. و یا با زن جوانی عصبانی که به علت دریافت نکردن پاسخی طولانی و ایمیلی حمایت گرانه، آن طور که بهترین دوست دخترش می بایست پاسخ می داد، دچار رنجیدگی گردیده.
مسئله اصلی استفاده درست و به جا از ایمیل در رواندرمانی است؟ و علاوه بر آن، تعدادی سوال مربوط به مسائل حقوقی، اصول اخلاقی و سایر سئوالات بالینی مربوط به رد و بدل کردن ایمیل با مراجعین مان.
یکی ازمسائل اصلی چگونگی برخورد با مراجعینی است که از ما انتظار دارند به آنها سریع پاسخ دهیم و یا ایمیل های طولانی و متعدد آنها را مابین جلسات بخوانیم؟ پاسخ به رابطه بین ما و مراجع بستگی دارد. ما می بایست این مسئله را در مورد استفاده کلی از ایمیل، زمان پاسخدهی و تعداد و غیره را به روشنی بیان نمائیم. در حالیکه می بایست این مسئله را در خط مشی و سیاست های کاری دفتر و محل کار اضافه نمود؛ به نظر می رسد که ارتباط و گفتگوی شخصی با مراجعین در روشن ساختن این مسئله برای مراجع موثرثر است. این مسئله در مورد بعضی از مراجعین که به طور مداوم از شبکه های آنلاین استفاده می کنند در یک گفتگو حل نمی شود، و احتمالا نیاز به گفتگوی مداوم در رابطه با انتظارات و ناامیدی ها و همچنین حدود و مرزها می باشد.
اگر شما آماده مداخله از طریق گفتگو و درمان از طریق ایمیل در حین درمان حضوری هستید، این موضوع را با مراجع خود در میان بگذارید. در این صورت بهتر است هزینه مربوطه را، در صورتیکه برای چنین خدمات الکترونیکی هزینه دریافت می نمائید، به آنان اطلاع دهید. آیا برای هر ایمیل و یا هر دقیقه و یا به گونه ای دیگر می بایست پرداخت نمایند؟ به نظر من بیشتر درمانگران ترجیح می دهند تا از ایمیل برای امور اولیه و اداری و فقط در موارد خیلی خاص بالینی استفاده نمایند. در این صورت من در همان جلسه اول و به صورت گفتاری و در زمان مناسب این مسئله رو برای مراجعین توضیح می دهم. در سیاست های اداری که ما آن را به صورت کتبی به هر مراجعی در ابتدای درمان می دهیم نیز قسمتی مربوط به ایمیل دارد. در این قسمت می بایست مسائل مربوط به محرمانه بودن، خصوصی بودن، امنیت و در دسترس بودن، زمان پاسخ دهی، محتوا و فوریت و غیره بحث شود. (به طور نمونه در قسمت ایمیل ها، تلفن همراه، کامپیوتر و فکس)
تعدادی از پرسش ها در زمینه ایمیل بین درمانگر و مراجع شامل:
- آیا ایمیل ها قسمتی از روان درمانگری و مشاوره به حساب می آید؟
- بله. این ایمیل ها، چه به صورت عمیق و یا سطحی، جزئی از فرایند درمان است و قسمتی از مدارک بالینی محسوب می گردند. (روان درمان گران جدید، شماره 57، سپتامبر/اکتبر25 2008)
- چنانچه من آدرس ایمیل خود را به مراجع بدهم، آیا می بایستی ایمیل خود را به طور منظم چک کنم؟
- این واقعیت که شما ایمیل خود را به مراجعتان داده اید، شما را ملزم به چک کردن منظم ایمیل و یا چک کردن به طور هفتگی نمی کند. آنچه اهیت دارد این است که شما به صورت کتبی و گفتاری مراجع خود را نسبت به چگونگی پاسخ دهی و زمان های چک کردن ایمیل و سیاست کلی تان در مورد ایمیل ها آگاه نمائید (به مطالب پاراگراف قبلی مراجعه نمائید).
- و اما در مورد محرمانه بودن و خصوصی بودن؟
- محرمانه بودن و خصوصی بودن شامل حال ایمیل ها نیز می شود، دقیقا به همانگونه که شامل سایر مسائل چه به صورت گفتاری و نوشتاری بین روان درمانگر و مراجع می شود.
- آیا ایمیل باید رمز گذاری گردد؟
- در حال حاضر و تا زمانیکه مراجع نسبت به خطر خوانده شدن ایمیل توسط افراد غیر مسئول اطلاع رسانی شده و خود انتخاب می کنند که از ایمیل استفاده نمایند، ایمیل بین درمانگر و مراجع نیازی به رمزگذاری وجود ندارد. (برای اطلاع بیشتر به قسمت سیاست های اداری و دفتر کار در پاراگراف های قبلی مراجعه نمائید)
- امضای ایمیل چیست و به چه صورتی است؟
- امضای ایمیل در انتهای هر ایمیل قرار دارد و می توان آن را به صورت اتوماتیک تنظیم کرد. اطمینان یابید که هر ایمیلی که به مراجع خود ارسال می نمائید داراری امضای الکترونیکی شامل مسائل مربوط به محرمانه بودن، امنیت و غیره است.
نکته در مورد محرمانه بودن: این ایمیل و هر ضمیمه ای، فقط برای استفاده فرد یا افرادی که نام او در قسمت آدرس آمده است می باشد و ممکن است شامل اطلاعات محرمانه باشد. هر گونه توزیع، خواندن، رونوشت و یا استفاده از این مکاتبه و یا ضمیمه توسط فردی غیر از فرد ذکر شده، به صورت جدی ممنوع بود و برخلاف قانون است. اگر شما این ایمیل را به صورت اشتباهی دریافت کرده اید، لطفا سریعا به من از طریق ایمیل (و یا با پاسخ دهی به همین ایمیل) و یا با تلفن(0000)، اطلاع دهید و نسخه اصلی این ایمیل و یا کپی و یا نسخه چاپ شده و ضمیمه را از بین ببرید.
بسیار ضروری که نسبت به دسترسی آسان افراد غیر مسئول به این مکاتبه آگاه باشیم که منجر به زیر سئوال بردن خصوصی بودن و محرمانه بودن این ارتباط می گردد. ایمیل ها به طور آشکارا برای افراد غیر مربوط قابل دسترس است چرا که در واقع سرور (سرویس دهنده اصلی) دسترسی نامجدود و مستقیم به تمام ایمیل هایی که از آنها سرویس می گیرند دارند. یک ایمیل رمز گذاری نشده، چنین ایمیلی بسیار بیشتر در خطر دسترسی افراد غیر مربوط می باشند. لطفا در صوتیکه تمایل به محدود کردن و یا دوری از این ریسک استفاده از ایمیل دارید به من (***) اطلاع دهید. تا آن زمان که من از شما بشنوم نسبت به برقراری ارتباط از طریق ایمیل و در زمان ضرورت، ادامه خواهم داد. لطفا از ایمیل برای موارد فوری استفاده ننمائید. با اینکه من پیام های تلفنی را به طور منظم و در زمانیکه خارج از شهر هستم چک می کنم، ولی ایمیل ها را به طور روزانه و همیشگی چک نمی کنم.
نام/سمت/شماره مجوز ***
آدرس: ***
شماره تلفن: ***
ایمیل: ***
وب سایت: ***
- اگر به مراجع ایمیل بزنیم آیا به معنای تلفن درمانی و یا درمان الکترونیکی است؟
- اگر ایمیل شامل مسائل اولیه و امور اداری مانند برنامه ریزی و تعیین وقت است، آن ها شامل تلفن درمانی و یا درمانهای الکترونیکی (اینترنت درمانی) نمی شوند. اما، اگر شامل مسائل بالینی (به طور نمونه: شامل ارزیابی و یا تست ها هستند) به صورت مداوم و در سطح وسیع و به روال عادی از آن ها استفاده می گردد، ممکن است به آنها به عنوان درمان های تلفنی و یا الکترنیکی نگاه کرد. در این زمینه مرز خاصی هنوز وجود ندارد. تفاوت گذاری بین درمان های تلفنی و درمان های حضوری و استفاده همزمان از هر دو مدل می تواند خیلی مفید، اخلاقی و موثر باشد، چنانچه از آنها به صورت اخلاقی، به جا و مناسب استفاده کرد.
- آیا این ایمیل ها جزئی از مدارک بالینی به حساب می آیند، و آیا به مانند برگه خواست و یا حکم احضاریه، که متاسفانه در مواردی قانونی نیز خیلی مرسوم نیست، می باشند؟
- به طور کلی، ایمیل بین درمانگر و مراجع قسمتی از مدارک بالینی به حساب می آید و می تواند به عنوان برگه خواست باشد، دقیقا مثل حکم احضاریه.
راهنمای استفاده از ایمیل با مراجعین
- موضوع و بحث در مورد نقش ایمیل در درمان، رایج، تا حدی تازه، نا مشخص و بسیار پیچیده است. با این حال، راههایی برای آگاهی رسانی به مراجع، بالا بردن تاثیر بخشی درمان، و کمک به حمایت از حرفه مان در مقابل شکایات احتمالی وجود دارد.
روشن ساختن خود و افکار و احساسات خود در زمینه ارتباط با مراجع از طریق ایمیل. ترجیحات شما و محدودیت هایتان چیست و غیره؟
- در زمان مناسب و در جلسه اول، مسئله ارتباط از طریق ایمیل را با مرجعین درمیان بگذارید. از آنها در مورد انتظاراتشان آگاهی یابید و و مرزها و انتظارات خودتاران را برای ایشان روشن سازید. و در طول مدت درمان هر زمان که از لحاظ اخلاقی و یا بالینی لازم است این مسئله را شرح دهید.
- اطمینان یابید که سیاست نامه کاریتان شامل قسمتی مربوط به ایمیل می باشد.
- اطمینان یابید که هر ایمیل شامل امضای الکترونیکی و مسائل مربوط به خصوصی بود و محرمانه بودن است.
نویسنده: دکتر آفر زور 2008
ترجمه با مجوز کتبی از دکتر آفر زور انجام گرفته است.برای دسترسی به اصل این مقاله به زبان انگلیسی می توانید به سایت دکتر آفر زور مراجعه نمائید:

منبع : چهاردهمین خبرنامه الکترونیک انجمن روانشناسی ایران 

مترجم: ملیحه طاهری

روانشناسی پزشکی و نوروسایکولوژی

 معرفی کتاب:

در پیشگفتار مؤلفان کتاب می خوانیم:
با یاری خداوند و با توجه به نیاز دانشجویان رشته روانشناسی بالینی، عمومی و ... در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا این توفیق حاصل آمد که کتابی در راستای سر فصل وزارت علوم با نام روانشناسی پزشکی تألیف گردد. این کتاب اولین کتابی است که با عنوان روانشناسی پزشکی به چاپ رسیده است.
در کتاب حاضر سعی شده است مطالب مربوط به سیستم عصبی و هورمونی، نوروفیزیولوژی، نوروفیزیوپاتولوژی، آناتومی سیستم عصبی، نوروسایکولوژی، احساس و ادراک، روانشناسی فیزیولوژیک، درمان‌های دارویی و فیزیکی، الکتروشوک و درمان‌های غیر متعارف در 14 فصل ارائه گردد.
امید است که این مجموعه بتواند راه گشای دانشجویان و اساتید محترم در حوزه روانشناسی، علوم شناختی و علوم اعصاب قرار گیرد.   

 

نویسندگان: دکتر شهنام ابوالقاسمی و محمد مجتبی کیخای فرزانه؛ سال انتشار: 1390؛ ناشر: سازمان انتشارات جهاد دانشگاه علوم پزشکی تهران.

اختلال شخصیت مرزی: راهنمای عملی برای درمانگران و درمان جویان

 معرفی کتاب

در پشت جلد این کتاب می خوانیم:
اختلال شخصیت مرزی به عنوان شایع ترین اختلال شخصیت در محیط های روانپزشکی یکی از جدی ترین چالش های درمانیِ پیشِ رویِ روانشناسان و روانپزشکان است. نرخ بالای اقدام به خودکشی، جرح خویشتن تعمدی، آسیب های شدید در کارکرد اجتماعی و استفاده ی افراطی از خدمات تخصصیِ بهداشت روانی (مثل، بستری بیمارستانی مکرر)، از جمله عواملی هستند که در پیشرفت درمانیِ کُند و ناچیز این اختلال نقش دارند و موجبات نگرانی و تردید درمانگران برای کار با بیماران مرزی می شوند.
کریس هیلی، با بهره گیری از تجارب سی ساله ی خود در پرستاری از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، کتاب خودآموز منحصربه‌فردی نگاشته است که در آن، راهبردهای مقابله ای لازم برای هر یک از علایم اختلال شخصیت مرزی به زبانی بسیار ساده و در عین حال علمی، تشریح شده اند. ساختار این کتاب (که نوعی نقشه ی راه برای کار با بیماران مرزی است)، به گونه‌ای طراحی شده است که برای درمان جویان، جنبه ی درمانی و برای بالینگران، جنبه ی آموزشی دارد.
کتاب حاضر به افراد دچار اختلال شخصیت مرزی و حالات مشابه آن، یاد می دهد که چگونه با مشکلات ناشی از اختلال خود روبرو شوند و چگونه با کمک یک درمانگر خبره، سفری را آغاز کنند که حاصل آن از یک سو رهایی از درد و رنجی قدیمی و طاقت فرساست، و از سوی دیگر، به دست آوردن حسی زیبا و قابل قبول از خویشتن.
 نویسنده: گریس هیلی؛ مترجمان: دکتر مجید محمود علیلو، احمد منصوری و محمد امین شریفی؛ سال انتشار: 1390؛ ناشر: نیوند.

اسکیزوفرنیا و اختلالات شدید روانی(معرفی کتاب)

نام کتاب : اسکیزوفرنیا و اختلالات شدید روانی:

راهنمای عملی برای خانواده­ها و کارشناسان

نام کتاب : اسکیزوفرنیا و اختلالات شدید روانی

نویسندگان: دکتر سیدکاظم ملکوتی، دکتر یاسمن متقی­پور، اشرف کربلایی­نوری و حمید فرزادی؛  

سال انتشار: 1388؛ ناشر: فرهنگ صبا.

این کتاب از فصل­های زیر تشکیل شده است:

فصل اول: آشنایی با بیماری اسکیزوفرنیا

فصل دوم: درمان دارویی

فصل سوم: درمان­های غیردارویی و توانبخشی

فصل چهارم: نیاز خانواده و بیمار

فصل پنجم: مهارت­های برقراری ارتباط و مراقبت از بیماری اسکیزوفرنیا

فصل ششم: قابلیت­های لازم برای مدیران در مورد نحوه­ی کار با خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا

افرادی که با سردی طرد می شوند احتمالا ...

افرادی که با سردی طرد می شوند احتمالاً خیلی تند با دیگران رفتار می کنند. این تحقیق جدید به تشریح ارتباط میان طرد شدگی اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه کمک می­کند. بر اساس یک مطالعه­ی جدید، افرادی که احساس می­کنند از نظر اجتماعی طرد شده­اند، به احتمال بیشتری اعمال دیگران را به عنوان اعمالی خصمانه درنظرمی گیرند و احتمال بیشتری دارد که با افرادی که هرگز حتی با آنها مواجه نشده­اند به شیوه­ای آسیب زا بر خورد کنند.
یافته­ها­ی حاضر ممکن است به توضیح این مطلب کمک کنند که چرا طردشدگی اجتماعی غالباً با پرخاشگری هایی مرتبط است که گاهی اوقات به نحو شگفت­انگیزی پدید می­آیند، همانطور که مثلا ًدر مورد تیراندازی­های مدارس چنین بوده است. براساس گفتۀ دکتر سی. ناتان دوال از دانشگاه کنتاکی- مؤلف اصلی این پژوهش، مطالعات موردی گذشته نشان می دهند اکثریت دانش­آموزانی که در مدرسه تیراندازی کرده­اند، تجاربی مربوط به طردشدگی­های مستمر از جانب گروه همسالان داشتند. اگرچه چنین نیست که هرکس احساس طردشدگی بکند ،لزوماً پرخاشگرانه رفتار می­کند، در عین حال ما متوجه شدیم که این گونه افراد معمولا به شیوه­های دیگری پرخاشگری خود را برون­ریزی می­کنند. ما قصد داشتیم به توضیح این مطلب کمک کنیم که از لحاظ روانشناختی چرا این امر اتفا­ق می­افتد. درشمارۀ ژانویۀ مجلۀ «شخصیت و روانشناسی اجتماعی» که توسط روانشناسان آمریکا چاپ می­شود، گزارش کامل این پژوهش منتشر شده است. دوال چهارآزمایش جداگانه با 190 شرکت کننده ازدانشجویان دانشکده انجام داد. دریک آزمایش 30 شرکت کننده به یک آزمون شخصیت پاسخ دادند و درمورد نتایج آزمون به آنها بازخورد دروغینی داده شد. به یک سوم از شرکت کننده­ها- گروه طردشده- گفته شد که شخصیت آنها دلالت بر این امر دارد که به احتمال زیاد بعدها در زندگی، سرانجام آنها به تنهایی کشیده خواهد شد. به بقیۀ شرکت کنند گان- گروه گواه- یا گفته شد که آنها روابطی بسیار زیاد، پایدار و پرمعنا خواهند داشت، یا هیچگونه بازخوردی به آنها داده نشد.
سپس به همۀ شرکت کنندگان دستور داده شد تا گزارشی را بخوانند که ظاهراً توسط شرکت کنندۀ دیگری نوشته شده بود که آنها نمی­شناختند. این گزارش در مورد واقعه­ای بود که رفتارهای نویسندۀ آن می توانست یا به عنوان رفتار جرأت­مندانه یا رفتار خصمانه برداشت شود و شرکت­کنندگان نظرات خود را در مورد رفتارهای نویسنده ذکر می­کردند. همچنین به آنها گفته شد که نویسندۀ آن گزارش ممکن است به عنوان دستیار دریک پژوهش کار کند و از آنها سؤال شدکه آیا فکر می کنند- براساس آنچه خوانده بودند- این فرد داوطلب خوبی برای این وظیفه خواهد بود یا خیر.
شرکت­کنندگانی که به آنها گفته شده بود زندگی تنهایی را درآینده خواهند داشت، اعمال نویسنده را به طورمعنی داری خصمانه تر برداشت کردند و ارزیابی بسیار منفی­تری نسبت به گروه گواه داشتند. پژوهشگران همچنین اشاره می­کنند که بنظر نمی رسید خلق و خوی شرکت کنندگان در گروه­های مختلف متفاوت بوده است. چرا که وجود چنین تفاوتی می توانست پژوهشگران را به این نتیجه­گیری رهنمون سازد که پاسخهای هیجانی شرکت­کنندگان به نتایج آزمونهای شخصیتی­شان، نقشی در چگونگی عملکرد آنها در آزمایشات نداشته است. درآزمایش دیگر، 32 دانشجو تحت همان ارزشیابی شخصیتی ساختگی قرارگرفتند و همان گزارش مربوط به آزمایش قبلی را ارزیابی کردند. مجدداً به برخی گفته شد که زندگی تنهایی را خواهند داشت، در حالیکه بقیۀ افراد به گروه گواه اختصاص داده شدند. این بار به شرکت کنندگان قبولانده شد که با فرد دیگری در آزمایشگاه- که نمی­توانستند او را ببینند و هرگز اورا ملاقات نکرده بودند- یک بازی کامپیوتری مربوط به زمان واکنش انجام می­دهند. درطول بازی، فرد بازندۀ هرمسابقه مجبور می شد از طریق هدفون به صدای یک سوت ممتد گوش کند. شرکت­کنندگان می­توانستند سطح شدت و مدت صدا را تنظیم کنند.
کسانی که به آنها گفته شده بود زندگی تنهایی را خواهند داشت، نسبت به گروه گواه، سطح بالاتری از صدای دردناک را ایجاد می­کردند. دوال اظهار کرد: «در جریان همۀ آزمایشات، شرکت کنندگانی که نوعی طرد اجتماعی را تجربه کردند، به شیوه های مشابهی عمل کردند. این امر بیانگر این مطلب است که افراد مذکور احساس می­کنند توسط دیگران مورد بی وفایی قرار گرفته­اند. لذا آنها نیز در مقابل، اعمالی را که از هر نظر خنثی هستند، به شکل اعمالی خصمانه می­بینند و به صورتی منفی در مقابل دیگران رفتار می کنند. »
پژهش­های قبلی این مطلب را بررسی کرده­اند که آیا هیجانات در این نوع از پرخاشگری نقشی ایفا می­کنند یا خیر، اما پژوهشگران این تحقیق می­گویند یافته های آنها از این نظر حمایت نمی کند. دوال می­گوید: «افراد طرد شده دنیا را از پشت شیشه هایی به رنگ خون می بینند و ما امیدواریم که این پژوهش منجربه درک بهتری شود در این مورد که چرا طرد شدن منجر به پرخاشگری می شود و اینکه ما چه کاری می­توانیم انجام دهیم تا از چنین رفتار ناخواسته و آسیب­زایی جلوگیری کنیم .»
منبع:
مترجم: فاطمه بهاء