نگرش سیستماتیک
با گسترش
علم در دنیای امروز، میتوانیم نمونههای بسیاری از ارتباط و همبستگی را دریابیم.
بدون هدف، پیوستگی، ارتباط و هماهنگی معنا ندارد و اساساً مجموعه دارای نظام، شکل
نمیگیرد. همکاری و پیوستگی و نظام، همواره برای آن است که به هدف معینی منجر شود و
به سرانجام روشنی برسد. این حالت را میتوانیم در همه موجودات پیرامون خود، همچون
سنگها، فلزات، گیاهان، حیوانها و انسانها ببینیم و دریابیم که:
1- هر موجودی از اجزای خاص و معینی تشکیل شده است.
2- این اجزاء با آرایش مخصوص به خود در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
3- هریک از این اجزاء خواص ویژهای دارند که با وظیفه آنها هماهنگی دارد.
4- هر جزئی کار مخصوصی انجام میدهد و وظیفه معینی بر عهده دارد.
5- میان وظایف و مسئولیتها پیوستگی و ارتباط مشاهده میشود، به گونهای که کار هریک مکمل و ارائه کار دیگری است و کارها و مسئولیتها در ارتباط باهم معنا مییابند و اگر به کار یک جزء به تنهایی نگاه شود، ناقص و ناتمام به نظر میآید.
6- نتیجه هر سامان و نظمی و هر همکاری و فعالیتی، هدف خاصی است که آن را از سایر ساماندهیها و همکاریها جدا میکند.
«... خدای متعال همه مخلوقات را بر اساس مقیاس، نظم مشخص، اندازههای مخصوص و متناسب با هریک از آن مخلوقات آفرید و در آفرینش آنها طوری اندازهها را برقرار کرد که محکم و استوار بمانند و از هم فرو نپاشند.
هر چیزی را مطابق برنامهای دقیق به بهترین شکل طراحی کرد و آنگاه بدان نظم و ظرافت بخشید و آن را در مسیر انجام وظیفه و دستیابی به هدف خاص وی هدایت کرد.
همه این کارها بدان جهت بود که هیچیک از مخلوقات از محدوده و چهارچوب تعیین شده از جانب خداوند تجاوز نکند و برای رسیدن به مقصد مورد نظر و کمال نهایی کوتاهی ننماید و اگر خداوند به او دستوری داد، انجام دادنش بر وی دشوار نباشد و سرکشی نکند». [1]
عمر موجودات و نظامهای این دنیای به هم پیوسته، نامحدود و دائمی نیست. هریک از این نظامها انرژی و استعدادی محدود دارد و روزی به پایان میرسد. اما این فروپاشی و انهدام به معنای نیستی و نابودی نیست، بلکه برای پیوستن به نظامی دیگر و تجدید سازمان و استمرار در متن نظامهای دیگر صورت میگیرد. اجزای متلاشی شده در یک چرخه طبیعی دوباره بازسازی میشوند و به نظامی بالاتر و برتر با انرژی بیشتر به هم میپیوندند.
از این منظر هیچ چیز در متن عالم طبیعت از بین نمیرود بلکه در نظامی تازهتر خود را مینمایاند. [2]
خداوند ما را به نظر در آفرینش دعوت میکند و میفرماید: «... ما تَری فی خلق الرَّحْمنِ من تفاوت فارجع البَصَرَ هَلْ تَری من فطور» (ملک/3) نمیبینی در آفرینش خدای رحمان هیچ بینظمی و گسستی. پس بار دیگر دیده بگردان، آیا هیچ شکافی میبینی؟
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درباره همین آیه میفرماید: منظور از عدم تفاوت این است که تدبیر الهی چون حلقههای زنجیر، در سراسر جهان به هم پیوسته و متصل است. موجودات به گونهای با یکدیگر مربوطند که آثار فعالیت یکی، نصیب دیگری میشود، همانطور که خودِ آن برای ثمر دادن به موجودات دیگروابسته و نیازمند است...
خداوند تمام هستی را احصاء (شمارهگزاری) کرده است و هرچه را خلق کرده اندازه دارد
«وَ اَحصی کُلَّ شیءٍ عدداً» (جن/28). «انّا کلّ شیءٍ خلقناه بقدر» (قمر/49).
گناه یعنی خروج از اندازه ها
همهچیز در جهان هستی بهم مربوط است. به میزانی که از خود، جامعه و خانواده اطلاع داشته باشیم، بهتر میتوانیم مسایل را تحلیل کنیم و مسایل را حلّ و فصل نماییم. چون مسائل ریشه در خود، در جامعه و خانواده دارد.
وجود انسان یک سیستم است. جسم، فکر، دل و جان دارد که همگی باهم در تعاملند.
«کلّ نفسٍ بما کسبت رهینه» (مدثر/38) جان شما در گرو کارکردهایتان است.
تمام تعلیم و تربیت قرآن کریم مبتنی بر این باور است که خلقه مفقودهای که فقدانش سبب گسست بین آرمانهای قرآنی و افراد سالم قرآنی شده، «نگرش سیستمی» است به مفهوم قرآنی معادل نگرش سیستمی، همان «نگرش حکیمانه» است. اصطلاح «نگرش سیستمی» از نظریه سیستمها اخذ شده است. این نظریه یک تئوری ابتکاری بی سابقه نیست، بلکه تنها کشفی است در روش اندیشیدن آدمی که آن هم از بررسی و دقت در نظام موجود در پدیدههای طبیعی حاصل شده است. امروزه زبان علمی در جهان، زبان سیستماتیک است. نظریه سیستمها، انسان را دعوت به حل مسائل خود و محیط خود از طریق درک عمیق روابط میان پدیدهها میکند. از نتایج نگرش سیستمی میتوان به سه مورد زیر اشاره نمود:
1- تأثیر و تأثر
2- خروجی
3- امکان محاسبه [3]
تمامی اعضاء یک سیستم باهم در تعاملند و برهم تأثیر گذارند. امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه ثمالی 11 «لعلّک = شاید» برای کسالت خودش در نمازهایش میآورد. سیستمی که خروجی نداشته باشد، خفه است. هر اتفاقی که درونتان میافتد باید خروجی (علائم) داشته باشد تا متوجه شویم چه اتفاقی میافتد. باید برویم به سمت یک دینداری علامتدار. هر ادعایی که هرکسی میکند باید نشانه داشته باشد. برای مثال میتوان گفت: اولین درجه تقوا در حدیث «عنوان بصری» است. و درجه وسط آن خطبه متقین است و آخرین درجه تقوا حدیث «صد و یک نکته» از رسول خدا (ص) است.
برای آشنایی با این نوع نگرش در ابتدا به تعریف مفهوم «سیستم» میپردازیم.
تعریف کامل سیستم یا نظام
مجموعهایست از اجزای مرتبط و متأثر از یکدیگر که متفقاً برای رسیدن به هدفی خاص و یا تولید کالایی مشخص فعالیت میکند. یک نظام «کارآمد» معمولاً «سیزژستیک» است. یعنی حاصل کار یک نظام، بیش از حاصل جمعکار مجموعه اجزای تشکیل دهنده آن نظام است. هر سیستم از 6 بخش تشکیل شده است.
1- ورودیها: همان اطلاعات خام است.
2- پردازش: دادهها را به اطلاعات مفید تبدیل میکند.
3- خروجیها: نتایج حاصل از پردازش دادهها است.
4- بازخورد: قسمتی از نتایج حاصل از پردازش دادهها که برای کنترل و ارزیابی نتایج به کار میرود.
5- کنترل: برای حصول اطمینان از عملکرد درست نظام، بازخوردها را بررسی و آزمایش میکند.
6- تطبیق: نتایج حاصل از کنترل را برای تنظیم عملکرد نظام بکار میبرد.
نگرش سیستمی، نگرشی است «جامع» که دربرگیرنده همه مسائل و مشکلات است (جامعیت) و میتواند پیچیدگیهای خود و محیط خود
را درک کرده، تحلیل نموده و به انسان راهکارهای تسلّط بر خود و محیط را ارائه دهد (سازگاری) و از این طریق دست به تغییر خود و محیط خود زند. (کارآمدی)
در این نوع نگرش هیچ مسئلهای را نمیتوان بطور مستقل تحلیل کرده بلکه تمامی مسائل به هم مرتبطند.یعنی برای حل یک مسئله، قبل از آن بایستی به مسائل دیگری به عنوان مقدمات مرتبط با آن مسئله پرداخت. نگرش سیستمی به ما میگوید که تنها در صورت «هماهنگی» بین اندیشهها، احساسات، گرایشها و رفتارهای آدمی است که انسان میتواند به یک تعادل که مقدمه واجب رشد او در مسیر تعالی جویی، توسعه طلبی و عمقبخشی است، برسد نگرش سیستمی با شناخت واقعیات موجود، فرصتها و تهدیدهای فرد و جامعه را به سمت «پیشگیری» از وقوع بحرانها و یا در صورت وقوع، آنها را آماده استقبال از بحرانها میکند و بدین وسیله «ماندگاری» و «تثبیت» حرکت رو به رشد فرد و جامعه را تضمین مینماید. در طرح نظام تعلیم و تربیت قرآن کریم، به تمامی آموزهها و توصیهها به روش سیستماتیک نگاه شده و سازمان داده میشود.
õسیستم تربیت قرآنی:
تعریف تربیت قرآنی: فرآیندی که طی آن جان آدمی از حیات طبیعی به حیات معقول و در نهایت به حیات طیبه الهی میرسد. (عملکرد یا پردازش درونی).
ورودی: انسان به طور عام.
مسئله: استیصال و درماندگی انسان در برابر مسائل شخصی و اجتماعی در عصر حاضر.
هدف: تسلّط بر سرنوشت و تحقّق تمامیت انسان.
نتیجه: حیات طیبه و مدینه فاضله.
برای فهم بیشتر این سخن 3 نمونه (مثال) در زیر بیان میشود.
ª مثال 1:
- و من اراد الاخره و سعی لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکوراً. (اسراء/9).
(سعی سازمان یافته عاقبت گرا) سعی قابل تقدیر و شکرگزاری = (ایمان) باور اعتقاد قلبی + سعی و تلاش + خواستن و اراده آخرت
ª مثال 2:
- من عمل صالحاً من ذکر اَو انثی و هو مؤمن فلنحییّنه حیوه طیبه. (نحل/97).
حیات طیبه الهی = عمل صالح + ایمان (باور قلبی)
ª مثال 3:
- واستعینوا بالصّبر والصّلوه. (بقره/45).
- انّ الانسان خلق هلوعاً.... الاّ الّذین هم علی صلواتهم دائمون (معارج/20)