مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

چگونه گذشته‌های تلخ را فراموش کنیم؟


فراموش کردن گذشته می‌تواند کنار آمدن با مرگ، طلاق یا برهم خوردن رابطه‌ها را شامل شود. توصیه‌هایی که برایتان آورده‌ایم کمکتان می‌کند با گذشته خداحافظی کنید و به سمت آینده پیش روید.
بطور کلی برای هر انسانی فراموش کردن روزها و گذشته‌های تلخ زندگی و کنار آمدن با فقدان‌های مختلف، مانند؛ مرگ عزیزان، قطع ارتباط با یک دوست‌و... کار بسیار سختی محسوب می‌شود و بی‌تردید نمی‌توان گفت که این کار، یک کار ساده است، اما با این وجود راه‌هایی عملی، برای فراموش کردن چنین گذشته‌های تلخی وجود دارد.


توجه داشته باشید که قبل از اینکه بخواهید مثلا از یک رابطه خداحافظی کنید، یا گذشته‌ای را به فراموشی بسپارید، لازم است که با آنها کاملا روبرو شده و اگر اشتباهی وجود دارد که شما تاکنون با آن دست و پنجه نرم می‌کردید، از این پس باید مسئولیت اعمالتان را بپذیرید.


فراموش کردن گذشته تلخ یعنی چه؟


فراموش کردن گذشته؛ یعنی اینکه قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دست‌تان برنمی‌آید. در مواجهه با شکست خود شما هرچه از دست‌تان برمی‌آمده کرده‌اید. باید بدانید که تا جاییکه می‌توانسته‌اید خوب، مهربان و موثر بوده‌اید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئنا نمی‌توانستید کاری بیش از آن انجام دهید. پس باید گذشته را فراموش کنید. فراموش کردن گذشته؛ یعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن دوباره به آنچه که می‌توانستید یا باید انجام می‌دانید هیچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگیر هستید یا شکست خورده‌اید سعی کنید خودتان را ببخشید.


فراموش کردن گذشته؛ یعنی افکارتان را بشناسید. اگر می‌بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با ملایمت افکارتان را به زمان حال برگردانید. سعی کنید این عادت را کنار بگذارید که مدام به اشتباهات گذشته‌تان فکر کنید. فراموش کردن گذشته؛ یعنی به ذات زمان اعتماد کنید. زمان می‌گذرد و شما هم باید از گذشته بگذرید. زخم‌هایتان به مرور التیام می‌یابند و فقط جای آن برجا می‌ماند. فراموش کردن گذشته؛ یعنی ارتباطات جدید ایجاد کنید. لازم نیست که حتما یک گروه دوست تازه پیدا کنید، می‌توانید یک دوستی جدید را با یکی از همکارانتان شروع کنید یا یکی از همسایه‌ها را برای شام به خانه‌تان دعوت کنید. اگر در مورد شکست‌هایتان با کسی حرف بزنید راحت‌تر می‌توانید با آنها کنار بیایید.


فراموش کردن گذشته؛ یعنی در مکالمات خود به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که دردها و ناراحتی‌هایتان را با دیگران قسمت کنید اما به همان اندازه مهم است که به زندگی دیگران هم علاقه نشان دهید. فراموش کردن گذشته؛ یعنی یک دنیای تازه را تجربه کنید. شروع به تحصیل در یک رشته تازه کنید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. برای فراموش کردن گذشته باید به دنبال جهت‌های تازه باشید. فراموش کردن گذشته؛ یعنی زمان‌تان را در اختیار دیگران قرار دهید. فرصت‌های بیشمار تازه‌ای وجود دارد که به شما کمک می‌کند با گذشته‌تان خداحافظی کنید.

فراموش کردن گذشته—چه به معنای ترک یک رابطه عادتی یا سوگواری از مرگ عزیزی باشد—یکی از سخت‌‌ترین کارهاست. حتی بااینکه آن رابطه‌، رابطه‌ای ناسالم بوده اما هنوز هم برای جدا شدن از آن مشکل دارید.

آسان نیست، اما راه‌های عملی وجود دارد که کمکتان کند گذشته‌تان را فراموش کنید. اما قبل از اینکه با گذشته خداجافظی کنید، لازم است با خاطرات و تجربیاتتان روبه‌رو شوید.

 

راهکارهایی برای فراموش کردن گذشته های تلخ از ذهن


با جرات می‌شود گفت در همه جای دنیا کسی وجود ندارد که تا به حال اتفاق و خاطره‌ای بد را تجربه نکرده باشد. همه ما تجربه‌های ناخوشایندی داشته‌ایم که در گوشه‌ای از ذهن ما ثبت شده و هر ازگاهی مرور آن برای‌مان عذاب آور است.عده‌ای آن را به سرنوشت نسبت می‌دهند و عده‌ای همه اتفاقات را بازتاب رفتار خود انسان‌ها می‌دانند اما چیزی که مهم است نحوه نگرش و برخورد ما با خاطره‌های تلخ است. یادآوری و تفکر در مورد خاطرات ناگوار گاهی تا آنجا پیش می‌رود که انرژی و توانایی ادامه زندگی را از انسان سلب می‌کند و اینجاست که بالاخره همه مان با این سوال روبه‌رو می‌شویم که با این خاطرات تلخ چه باید کرد؟ اما ما راه رویارویی با خاطرات ناخوشایندتان را برای‌تان می‌گوییم.

با خودت روراست باش

قبل از هرچیز باید با خودتان شفاف باشید و در مورد این موضوع به نتیجه‌ای روشن برسید که فکر کردن در مورد گذشته و مرور تجربه‌های تلخ برای‌تان آزار‌دهنده است و مثل یک سم کشنده در دراز مدت شما را از پا خواهد انداخت. باید از این وضعیت خسته شوید، خسته از غصه خوردن و فکر کردن و مرور تجربه‌های گذشته، خسته از احساس افسردگی و حسرت در مورد گذشته و بعد از این خستگی سودمند و به موقع، باید همه توانت را برای مقابله با این حس یک جا جمع کنی. تنها به این فکر کن که همین الان درست همین الان دیگر نمی‌خواهی حسرت گذشته را بخوری و از داشتن حس افسردگی و ناراحتی به اندازه کافی خسته شده‌ای.



یک راهکار عملی و موثر

یک مکان دنج و راحتی را درنظر بگیرید و آنجا بنشینید. چشم‌های‌تان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. به تاریکی پشت پلک‌تان توجه کنید و سعی کنید فضای تاریک را در مقیاسی بزرگ‌تر تصور کنید آنقدر که سیاهی همه اطراف شما را احاطه کند. حالا یک تلویزیون را تصور کنید که در مقابلتان قرار گرفته است و حتی‌الامکان این تلویزیون را قدیمی در نظرتان تجسم کنید چون شما در حال بازسازی اتفاقات گذشته‌تان هستید. بعد از این کار حادثه‌ای که باعث دلخوری شما شده است را در صفحه تلویزیون خلق کنید و با دقت به آن نگاه کنید. شخصیت‌هایی که هنگام به‌وجود آمدن آن حادثه تلخ وجود داشته‌اند را با جزئیات تصویرسازی کنید. صداها، رنگ‌ها و حتی بویی که در آن لحظه حس کرده‌اید را از قلم نیندازید. بعد از این کار نوبت شماست.

سعی کنید با دکمه‌ای که روی بدنه تلویزیون است (یادتان باشد که تلویزیون شما از نوع قدیمی است و کنترل ندارد) صداها را کم و زیاد کنید. صداهایی که باعث رنجش‌تان شده را کم و آن‌هایی که حس خوبی به شما می‌دهد را زیاد کنید. migna.ir می‌توانید رنگ صورت یا لباس شخصیت‌هایی که در این فیلم سینمایی خودساخته، باعث آزارتان شده است را کمرنگ تصویرسازی کنید. به‌تدریج شخصیت‌ها را حذف کنید و حتی می‌توانید نوع جملات آن‌ها را با سلیقه خود تغییر دهید. بعد از این‌که تصاویر کمرنگ و کمرنگ‌تر شد دست‌تان را روی دکمه خاموش تلویزیون بگذارید و تمام صحنه مربوط به آن تجربه تلخ را برای همیشه محو کنید. انجام این تمرین را اگر برای چند بار انجام دهید، می‌تواند کمک زیادی به فراموشی اتفاق تلخ گذشته تان کند.



تغییر خاطرات آن‌طور که دوست دارید

وقتی از یک خاطره تلخ صحبت می‌کنید و سعی دارید آن را با کسی به اشتراک بگذارید تقریبا همه آدم‌ها یک جواب مشترکی را به شما می‌دهند و آن این جمله است« از خاطره بد بگذر و فراموشش کن» اما در دنیای واقعیت وقتی صحبت از عمل وسط می‌آید اینکار کمی مشکل به‌نظر می‌رسد. فراموش کردن اتفاق تلخ کار خیلی سختی است اما حداقل می‌توانید نوع احساسی که نسبت به آن تجربه بد را دارید تغییر بدهید. وقتی خاطره‌ای تلخ را مرور می‌کنید قبل از هرچیز به این فکر کن که این اتفاق می‌تواند جنبه مثبتی هم برای شما داشته باشد. به‌دنبال آن جنبه مثبت و خوب، تجربه ناخوشایند هم داشته باش تا حسی جدید را جایگزین حس آزاردهنده سابقت کنی.



خودت را از قلم نینداز

هنگام مرور و تصویرسازی یک حادثه تلخ،  آیا خودت را در تصاویری که دوباره بازسازی کرده‌ای می‌بینی یا خیر؟ اگر خودت را در صحنه نمی‌بینی این نشان می‌دهد که شما هنوز غرق در احساسات باقی مانده از خاطرات گذشته‌ات هستی. اما وقتی در تصویرسازی تجربه‌های تلخ گذشته‌ات خودت را هم تجسم می‌کنی این نشانه خوبی است چون شما به‌عنوان یک تماشاچی به آن اتفاق نگاه می‌کنید و خودتان را جدا کرده‌اید و آن صحنه تلخ را در زمان حال و جایی که هم‌اکنون هستی نگاه می‌کنی. یادت باشد گذشته تنها یک خاطره است و این ما هستیم که آن‌ها را زنده می‌کنیم. در این تصویر‌سازی‌ و احیای دوباره زمان حال را از دست نده.

 

شش قدم برای فراموش کردن گذشته

1. درمورد افکار و خاطراتتان بنویسید، نقاشی بکشید و درموردشان حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به خاطراتتان احترام بگذارید.

2. با دور ریختن  احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناکتان ، آنها را فراموش کنید. خواهید دید که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنید.

3. درصورت امکان به عقب برگردید و با کسانیکه در آن خاطرات دخیل بوده اند حرف بزنید.  برای فراموش کردن گذشته تان باید به عقب برگردید.

4. احساسات واقعیتان را با کسی در میان بگذارید. اگر صلاح است به آنها اعتراف کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید احساساتتان را بروز دهید. اگر باید با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید تقصیر یا گناهتان را گردن بگیرید.

5. معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید آسیب پذیر باشید.

6. برای کنترل پرخوری ها، اعتیاد یا آسیب رساندن به خودتان به خاطر گذشته دردناکتان کمک بگیرید. برای فراموش کردن گذشته باید غرور را کنار بگذارید.

فراموش کردن عزیزان، چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته اید، چه فرزندتان باشد که فوت کرده، چه خواهر یا برادرتان باشد که از شما دور شده یا هر کس دیگری، بسیار مشکل است. فراموش کردن گذشته نیاز به تلاش و انرژی بسیار دارد. مطمئن باشید که بعد از این گذشته دردناک نه تنها می توانید به زندگیتان ادامه دهید بلکه عاقل تر، آرام تر، و متمرکز تر خواهید بود.


باید بپذیرید که نمی‌توانید برای تغییر گذشته کاری کنید. هر چه در توان داشته‌اید را انجام داده‌اید. وقتی با شکست مواجه می‌شوید، بدانید که تا جاییکه می‌توانسته‌اید خوب، مهربان و موثر بوده‌اید. اگر می‌بایست به عقب برگردید، کار متفاوت‌تری نمی‌توانستید انجام دهید زیرا هر چه در توانتان بوده را همان موقع انجام داده‌اید و همه چیز تمام شده است. گذشته را فراموش کنید.


خودتان را بخاطر اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن به کارهایی که می‌توانستید یا باید انجام می‌دادید، بی‌تاثیر و ناسالم است. اگر می‌خواهید با اشتباهات یا شکست‌هایتان کنار بیایید، باید بتوانید خود را ببخشید.

مراقب افکارتان باشید. وقتی می‌بینید که مشغول فکر کردن به گذشته هستید، به آرامی افکارتان را به زمان حال برگردانید.

به ذات و طبیعت زمان اعتماد کنید. مطمئن باشید به مرور زمان التیام یافته و پیش می‌روید. زخم‌هایتان به تدریج رویه بسته و خیلی زود فقط جای آن باقی می‌ماند—البته به شرطی که بتوانید گذشته را رها کنید.
با افراد جدید وارد رابطه شوید. لازم نیست دایره دوستانتان را به کل عوض کنید؛ می‌توانید یک دوستی تازه با یکی از همکارانتان برقرار کنید یا همسایه‌تان را برای صرف قهوه دعوت کنید. اگر درمورد اینکه مشغول کنار آمدن با شکست‌هایتان هستید برای او حرف بزنید، خیلی بهتر خواهید توانست با گذشته دردناکتان خداحافظی کنید.

در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که درد و ناراحتی خود را تقسیم کنید اما به همان اندازه هم مهم است که علاقه‌تان به زندگی دیگران را نشان دهید. رها کردن گذشته یعنی رها کردن خودتان.

دنیایی تازه را تجربه کنید. در یک رشته جدید ثبت‌نام کرده و برای آموزش بروید. برای فراموش کردن گذشته، باید بتوانید از جهت‌های تازه‌ای به زندگی نگاه کنید.
وقتی می‌خواهید شریک زندگی خود در گذشته را فراموش کنید، باید جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است با هم وقت بگذرانید یا باید به کلی او را فراموش کنید. شاید هنوز دوستش داشته باشید و افکار و احساساتتان درمورد او هنوز پیچیده باشد. ایجاد یک وقفه عاقلانه‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید—شاید بتوانید با این وقفه او را به کلی فراموش کنید.


فراموش کردن گذشته ظرف 24 روز

همه ی ما در زندگی روابطی با افراد اطرافمان داریم که گاهی با شکست در این روابط مواجه می شویم. چه دختر باشیم چه پسر با این مساله آشنایی داریم و این درد را چشیده ایم. افرادی به زندگی ما سرک می کشند و آنچنان جا پای خود را در خاطرات ما محکم می کنند که کنار آمدن با خاطرات آنها بسیار دشوار است. اما تا کی؟


تا کی میخواهی به چنین زندگی ای که با یاد او روز را شروع می کنی و با یاد او تمام می کنی را ادامه دهی؟ اکنون که این مقاله را می خوانی وقتش رسیده که به این اوضاع سرو سامان دهی. بسمه الله..


روزهای اول؛ مقابله با عادت
به اولین روز «خود ساختگی» خوش آمدید.  می‌دانیم که درد زیادی روی دل شما سنگینی می‌کند


* روز اول:
می‌دانیم که انگار به شما شوک بزرگی وارد شده است و حسی کودکی را دارید که خانه رویایی با دست ساخته‌اش یک‌هو نابود و فنا شده است. طبیعی است که حس «خود گم گشتگی» پیدا کرده باشید و به عبارتی دیگر اعتماد به نفس خود را از دست داده‌اید. نگران نباشید، این حس همیشگی نیست.
با کمی صبر و کمی هم تفکر دوباره خودتان خواهید شد. فقط کافی است که به آن کمی زمان بدهید.


* روز دوم:
در این مواقع است که ارزش داشتن یک دوست خوب مشخص می‌شود. حداقل داشتن دو نفر دوست همدل که پذیرای شنیدن حرف‌های شما باشند لازم و ضروری است. هر گاه دستان شما به طرف تلفن رفت که به همسر سابق زنگ بزنید، ‌با دست دیگر محکم جلوی آن را بگیرید. در عوض به دوستان خود زنگ زده و ترتیب یک قرار دوستانه را بدهید. هیچ چیز مفیدتر از دو گوش شنوا برای شما در این شرایط بهتر نیست.


* روز سوم:
روز سوم روز سرنوشت سازی است. از این جهت که شما قرار است تمام اثرات این دوست یا همسر سابق را از زندگی خود پاک کنید. پاک کردن شامل پاک کردن شماره تلفنش، پاک کردن آدرس منزلش، پاک کردن شماره تماس تمام دوستان دور و نزدیکش،  و در آخر پاک کردن هر گونه نشانه‌ای از او در منزل و حتی اگر مجبور به عوض کردن دکوراسیون منزل شوید، این کار را بکنید. تماس شما و هر گونه موردی که باعث یادآوری او به شما شود باید از صفحه زندگی‌تان پاک شود. در نتیجه این است دست آورد روز سوم «روح زدایی» شما:
تلفن ممنوع! ناگهانی سر کار یا دم در منزلش رفتن ممنوع! به دوستانش تلفن زدن به منظور خبر گرفتن از او ممنوع! اگر به هر دلیلی مجبور شدید که با او تماس بگیرید، تماس باید کوتاه، مختصر، و سر راست باشد. می‌دانید خوبی ماجرا در چیست؟ این کار نه تنها به شما در «پاکسازی» کمک می‌کند،‌باعث می‌شود کمی او به خاطر عدم توجه شما «دیوانه» شود!


* روز چهارم:
امروز روز دفترچه خاطرات است. صفحه اول، دفتر امروز قراراست پر شود. در نهایت آرامش، لیست تمام عواملی که از نظر شما باعث بهم خوردن رابطه شما شده را تهیه کنید. در نهایت آرامش و صد البته صداقت این لیست را تکمیل کنید. این لیست فقط و فقط برای شما قرار است نوشته شود. و به هیچ کس دیگر هم نشان نخواهد داده شد. پس از کوچکترین تا بزرگ‌ترین عامل جدایی را بر روی کاغذ بیاورید. دوباره یاد آوری می‌کنیم این لیست برای شما و از طرف شما نوشته می‌شود. پس از آن که کامل شد، یک بار دیگر آن را مرور کنید. یادتان باشد، همه این‌ها در نهایت آرامش قرار است انجام شود.


* روز پنجم:
امروز روز وقت صرف کردن با خانواده است. سعی کنید که از تک تک دقایق «با خانواده» بودن استفاده کنید. آنها بهترین تکیه گاهی هستند که هر زنی دارد.


* روز ششم:
یک تقویت روحیه برای خود بسازید. مثلا یک «پلی لیست» از ترانه‌هایی تهیه کنید که با شنیدن آن‌ها حس خوبی به شما دست دهد. سعی کنید روزی چند بار به آن گوش کنید.


* روز هفتم:
امروز اولین باری است که باید تلقین «تمام شدن رابطه» به خود را شروع کنید. اگر نمی‌توانید ما به شما این را تلقین می‌کنیم: «رابطه شما تمام شده است». چه برای عذر خواهی برگشته چه بر نگشته، لیاقت داشتن شما را به عنوان همسر و همدم در کنار خود نداشته است.
یک هفته گذشت و نمردید!
بله واقعا راحت نیست، اما باید تمرین کرد و تن به سختی داد... پیروزی نزدیک است.


* روز هشتم:
امروز روز آخر پاک کردن تمام اثرات او از زندگی شماست. اگر احیانا عکسی، نامه ای، هدیه ای، یا هر چیزی دیگری از قلم افتاده بوده است، اکنون قرار است به طور کلی حذف شوند. اگر جرات پاک کردن تمام عکس هایش را ندارید، آن‌ها را در یک فولدر جداگانه با نام «هرگز آن را نبین» قرار دهید. باور کنیدء هر گونه کاری که منجر به یاد آوری دوباره او برای شما شود، به منزله یک سم مهلک برای شما خواهد بود. پس از  الان جواب این سوالات را می‌دانید: آیا دوست دارید که از او خبر داشته باشید؟ «خیر»! آیا دوست دارید که او از شما خبر داشته باشد؟ «صد البته خیر!»


* روز نهم:
پس از پاک کردن کامل او از زندگی خود، حالا نوبت این است که بدانید چگونه با او رفتار کنید. اگر مجبور شدید، یادتان باشد که شما دوست ندارید که با او در تماس باشید و تماس شما فقط در صورت اجبار خواهد بود، مکالمه هایتان کوتاه، مختصر، و سر راست خواهد بود. یادتان باشد که این که وقتی او را دیدید پشت دوستانتان پنهان شوید و یا آن که وانمود کنید که او را ندیده اید ، این طرز تصور را به او می‌دهد که هنوز به او فکر می‌کنید. پس از الان خود را آماده کنید که اگر با او برخورد کردید، شوکه نشوید. اگر شده حتی می‌توانید جلوی آینه هم تمرین کنید!


* روز دهم:
امروز روز شماست. هر چه که فکر می‌کنید و یا می‌گویید باید از شما باشد. اگر دارید راجع به دلایل شکست عاطفی فکر می‌کنید، راجع به این که او چه کرد، فکر نکنید.


* روز یازدهم:
لیستی از اهداف جدید خود را به صورت مکتوب بنویسید. به خاطر داشته باشید که این مدت بهترین فرصت برای این است که خودتان را در یابید.


* روز دوازدهم:
اما الان نوبت تغییر دکوراسیون است. اول نوبت منزل است.  لازم نیست حتما تمام مبلمان را عوض کنید. این تغییر می‌تواند به کوچکی عوض کردن یک تابلو یا تغییر عکس قاب‌های بالای تلویزیون باشد.


* روز سیزدهم:
امروز همان روز مرگ یک بار، شیون یک بار است. امروز اجازه دارید که سراغ آن فولدر عکس‌ها یا اس ام اس‌هایی بروید که پنهان کرده بودید. اجازه دارید که ترانه مشترکتان را گوش دهید و زار زار گریه کنید. می‌توانید در تمام روز فقط «شکلات تراپی» داشته باشید و تا آن جا که می‌توانید پشت سر او حرف بزنید. از دوستانتان بخواهید به حرف‌های شما  فقط گوش بدهند. migna.ir با صدای بلند این را تکرار کنید «من زمان احتیاج دارم که در غم از دست دادن علاقه ام ناراحتی کنم. من می‌توانم برای آخرین بار گریه کنم». و بعد از آن دیگر پلی برای بازگشت به گذشته وجود نخواهد داشت. اعتماد به نفس باز می گردد.
تبریک می گوییم، باید به خودتان پاداش بدهید.


* روز چهاردهم:
باورتان می‌شود که 14 روز گذشته است؟ 14 روز از زمانی که شما «تصمیم کبری» خودتان را گرفتید گذشته است و حتی اگر هم به ما نگویید ما مطمئن هستیم که نسبت به 14 روز گذشته تغییرات روحی زیادی در شما رخ داده است. کافی است که از دوستان خود بپرسید.به پاس این وفاداری به تصمیم تان،  باید به خودتان پاداش بدهید. بهترین زمان برای خرید لباس مورد علاقه، کفش مهمانی، و یا حتی یک بسته شکلات همین الان است.


* روز پانزدهم:

خب یادتان است که به شما گفتیم خودتان را برای رویارویی با او آماده کنید؟ یادتان باشد که برای شما مهم نیست و نباید باشد که حال او چه طور است. یک مکالمه کوتاه، مختصر و سرراست. به طور مثال: «وقتی او را دیدید، به چشمانش نگاه می‌کنید، سلام می‌کنید،‌ مودبانه یک لبخند می‌زنید، بعد سرتان را پایین می‌اندازید و سعی می‌کنید هر چه زود تر آن جا را ترک کنید»
حالا بلند شوید و جلوی آینه بروید، و همین‌ها را تمرین کنید.


* روز شانزدهم:
خب، دیگر در خانه ماندن بس است. برای یک پیاده روی حاضر شوید. سعی کنید به جایی بروید که تا حالا نرفتید. مثلا یک پارک یا خیابان جدید را برای پیاده روی انتخاب کنید. از بودن در هوای آزاد لذت ببرید. شما همان آدمی هستید که قبل از ملاقات با همسر قبلی تان بودید. همانی که اعتماد به نفسش به هیچ مردی اجازه نمی‌داد که به او ضربه‌ای وارد کند. زیبایی و پاکی در درون شما نهادینه شده است. اگر شریک سابق شما آن را ندیده گرفته است، به خاطر کمبود شما نبوده است. به «خود»تان یاد بدهید که از تک تک لحظاتی که در پیش رو دارید نهایت استفاده را بکنید.


* روز هفدهم:
خب، اما امروز باید کمی صحبت جدی با هم داشته باشیم. شما برای از بین بردن ناراحتی پس از جدایی چه نوع تراپی را انتخاب کرده اید: سایکو تراپی مثل رفتن به یک روانشناس یا مدیتیشن، شیرینی تراپی مانند پناه بردن به شکلات و شیرینی و نقل و نبات، خواب تراپی، سیگار تراپی، و...! حالا از شما می‌خواهیم که بنشینید و به‌طور جدی به این فکر کنید که چگونه می‌خواهید روح خود را درمان کنید. آیا این روش‌های درمانی که تا حالا انجام داده‌اید، برای شما کارساز بوده است؟ یادتان باشد که تغییرات درونی بدون پاکسازی بیرونی زیاد کار ساز نخواهد بود.


* روز هجدهم:
به سراغ دفترچه خاطرات خود بروید. و نگاهی به لیست دلایلی که باعث جدایی شما شده است بیندازید. اکنون با گذشت 18 روز ، نظری منصفانه‌تر به ماجرا خواهید داشت. اگر لازم هست تغییراتی در لیست خود بدهید.


* روز نوزدهم:
امروز؛ روز کشف استعداد است. به موسیقی علاقه دارید؟ همیشه می‌خواستید یک زبان دیگر یاد بگیرید؟ عاشق شیرینی پزی هستید؟ لحظه‌ای درنگ نکنید. پشتکار داشته باشید و مطمئن باشید که بهترین نتیجه را خواهید دید.


* روز بیستم:
زمان، زمان چیدن یک برنامه جدید برای زندگی است. لیستی که از اهداف زندگی تهیه کرده بودید را اکنون احتیاج دارید. با دقت آن را مرور کرده و از همین دقیقه برا ی رسیدن به اهداف جدید برنامه‌ریزی کنید. یادتان باشد که این کاری است که برای آن باید حسابی فکر و زمان صرف کنید و چه زمانی بهتر از الان که فکر شما آماده پذیرش هر گونه تغییری است.


* روز بیست و یکم:
سه هفته گذشت، هوراااااا! چه حسی دارید؟ آن را در دفترچه خاطرات‌تان بنویسید. شما کاری را شروع و به نیمه رساندید که از عهده هر کسی بر نمی‌آید. این یعنی یک شمای نو! ما هم در تبریک گفتن به شما شریک می‌شویم! «مبارکه!»


* روز بیست و دوم:
ممکن است هنوز هم گهگاهی به او فکر‌کنید.
به جای افسوس خوردن این که چرا رابطه شما بهم خورده است و تمام تقصیر‌ها را سر خود بگذارید، یک کار دیگر بکنید و آن این است که با آن که ممکن است تمام تقصیر‌ها از او نباشد، اما برای این قسمت «روح زدایی»، سعی کنید که او را مقصر بدانید تا بتوانید زودتر فراموشش کنید. تا زمانی که شما خود را برای وقایع اتفاق افتاده سرزنش می‌کنید، ‌نمی توانید به طور کامل او را از ذهن خود بیرون بیندازید. از ما بشنوید: کمی بی منطقی در این جا واجب است! هر کاری می‌توانید بکنید که عصبانیت شما از او به حد زیادی برسید. آن جاست که شما به راحتی حتی حاضر نخواهید بود که اسمش را بیاورید چه برسد به اینکه به او فکر کنید.


* روز بیست و سوم:
درد فراق دیگر نباید برای شما مسئله باشد. یادتان باشد که برای خوشحالی شما وجود شخص دومی نیاز نیست. شما مسئولیت کامل برای ناراحتی، خوشحالی و خوشبختی خود دارید. سعی کنید این طرز تفکر را در خود پرورش دهید  چرا که در تمام مراحل زندگی برای شما مفید خواهد بود.
خیلی زود به آخرش رسیدیم
شما از شر یادآوری خلاص شده‌اید...


* روز بیست و چهارم:
عطر خود را عوض کنید. به ویژه اگر عطر قبلی شما یک هدیه از طرف همسر سابق بوده باشد! عطر جدید، بوی جدید، زندگی جدید!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد