تمرکز یک حالت پیچیده ذهنی است. نکته جالب توجه و طنز آمیزی که در مورد تمرکز میتوان ذکر کرد این است که هرچه بیشتر دربارة تمرکز، فکر میکنید یا دربارة آن نگران میشوید، کمتر میتوانید بر تکلیف فعلی خود متمرکز شوید.همین نکته توضیح میدهد چرا راهبردهایی که به منظور افزایش تمرکز تدوین یافتهاند غالبا به طور غیرمستقیم و با متمرکز شدن روی حذف عوامل مخل به مساله تمرکز میپردازند هر چند برای اصلاح تمرکز، راه حلهای «قطعی» کمی وجود دارد ولی خوشبختانه در مورد اکثر دانشجویان، چه مشکل در زمینه تمرکز داشته باشند وچه نداشته باشند و بخواهند صرفا توانایی فعلی خود را افزایش دهند، گام اولی که باید بردارید یکی میباشد .تحلیل دقیق اموری که تمرکز افراد را بر هم میزنند اغلب مؤثرترین گام جهت اصلاح و بهبود تمرکزاست .در اینجا خلاصهای از عوامل مخل ارائه میشود تا زمینهای برای فهم مشکل خاص شما به دست آید. به منظور دستیابی به جزئیات بیشتر دربارة چگونگی اصلاح تمرکز دانشجو میتواند با مرکز مشاوره دانشجویی تماس برقرار کند.
دانشجویان سال اول ،مخصوصا کسانی که در خوابگاه زندگی میکنند اغلب بخاطر سرو صدا، وجود همخوابگاهیها، یا یک محیط نامناسب، در زمینه تمرکزد ار مشکل میشوند .زندگی در منزل یا بیرون از دانشگاه هم میتواند مشکلاتی ایجاد کند. آشنایی با این مساله که چگونه مکانی ساکت، راحت و رها از امور مخل برای مطالعهبیابیم یکی از سادهترین و مؤثرترین شیوههای اصلاح تمرکز است.
خواب نامنظم، فعالیتها وعادات غذایی میتواند بدون تردید علت مشکلات تمرکز باشد.ما تمایل داریم به عنوان بزرگسال، ارتباط میان سلامت جسمی وعملکرد هوشی را نادیده بگیریم.
دستیابی به یک رژیم مناسب غذایی و رعایت آن میتواند عملکرد فیزیولوژیکی مغز شما را در بالاترین سطح حفظ کند. راهبردهای مدیریت زمان (تنظیم و برنامه ریزی وقت ) مانند برنامه ریزی زمان مطالعه بر مبنای اوج وافت وافت توان جسمی، این اطمینان را به دست میدهد که توانایی بدنی شما برای تمرکز در بهترین شکل آن فراهم شده است.
خیلیهای نمیدانند که ما به هنگام انجام تکالیف از جمله هنگام مطالعه ،به شکل خاموش با خودمان صحبت میکنیم .
«صحبت با خود » میتواند فعالیتها و رفتارها را در ما برانگیزد و مورد تشویق قرار دهد، به سروسامان دادن آنچه بعدا انجام میدهیم کمک کند، ما از طریق صحبت با خود بر جریان پیشرفت خود نظارت میکنیم . ولی اگر همین گفتگوی با خویش بیش از اندازه ارزشیابانه یا انتقاد ی صورت گیرد بر تمرکز اثر منفی می گذارد .آیا تا بحال تجربه نگارش یک مقاله را داشتهاید که در همان سطر اول آن گیر کردهاید و ناکام شدهاید ؟مقصر اصلی یک «ویراستار درونی » بسیار سختگیر بوده است. مقایسه توانایی خود با توانایی دیگران و انتظارات غلط داشتن در مورد مدت و کیفیت تمرکزی که باید داشته باشیم می تواند مسئول شکل گیری یک گفتگوی منفی با خویش باشد . با کمی تمرین شما میتوانید یاد بگیرید هر خصیصه درونی مختل کننده خود را اداره کنید .
بسیاری از دانشجویان که از مشکلات تحصیلی رها هستند و در دانشگاه موفق میشوند اغلب توانایی شان را در اداره امور بر مبنای انگیزش خویش تعریف میکنند:
«تو باید در دانشگاه بودن را بخواهی .تو باید بدانی چرا اینجا هستی» گاهی اوقات سخت گیریها دربارة درس ،رشته تحصیلی یا حتی صرف در دانشگاه بودن موجب مشکلاتی در زمینه تمرکز میشود.
راهبرهایی که در زمینه مقابله با مشکلات ناشی از حدت و شدت انگیزه ها وجود دارد از تمرین روی هدف برگزینی ساده تا خود ارزیابیهای مفصل را شامل میشود.
مشاوران تحصیلی در هر مؤسسهای میتوانند در مورد انتخاب درس و برنامة درسی ، رهنمودهای ارزشمندی ارائه دهند شما به عنوان دانشجو میتوانید از دفاتر مشاوره دانشجویی دانشگاه خود مطالبی در زمینه مساله انگیزش ـ تمرکز به دست آورید.
شما یکی از محدود افراد خوش شانس خواهید بود اگر توانسته باشید دانشگاه را بدون مقابله با مشکلات تحصیلی ناشی از مصائب شخصی بگذرانید. حتی امور معمولی چون قطع ارتباط با یک دوست میتواند یک اختلال جدی در توانایی تمرکز ایجاد کند. در بیشتر موارد این امور مخل تمرکز، کوتاه مدت هستند و توانایی تمرکز به طور طبیعی به سرعت باز میگردد .موقعیتهای جدی یا خفیف ،کمک بیرونی را گاه لازم میگردانند. برخی دانشجویان دریافتهاند اختصاص دادن زمانی به فکر کرد درباره یک مشکل میتواند به کاهش مشغله ذهنیشان کمک کند.
تهیه وتنظیم:مینا طراویان
پرسش: چگونه قدرت بیان خود را بالا ببریم و مطالبمان را راحت تر بیان کنیم؟
پاسخ: معمولاً دو علت می تواند توانایی قدرت بیان ما را افزایش یا کاهش دهد:
1. بازداری های عاطفی و درونی
2. عدم کفایت خزانه لغت در ذهن
اما آنچه در باب مسایل روانی مطرح می شود بیشتر به گزینه اول مرتبط است آدم هایی که از کودکی در خانواده هایی بزرگ شده اند که ابراز احساسات در آن رایج نبوده و افراد در ارتباط با یکدیگر در حیطه احساسات کلامی هزینه ای نداشته اند. در بروز درونیات خود دچار مشکل می شوند. این موضوع به این معنا نیست که آنان احساسات کمی هم داشته باشند. نه. بلکه آنها با شیوه های ابراز احساسات آشنا نبوده و از نوعی بازداری و کنترل شدید احساسات و عواطف برخوردارند.
لذا برای بر طرف کردن این مشکل نیاز است تا فرد با پذیرشی که برای خود به وجود می آورد به تدریج مهارت های بازگویی درونیات و ذهنیات و رازهای شخصی را در حد عادی و معمول بیاموزد. افراد در اطراف خود دارای حریم های شخصی نامرئی هستند. ضخامت این حریم شخصی در افراد مختلف متفاوت است در برخی خیلی نازک و در برخی دیگر بسیار ضخیم است. افرادی که حریم های بسیار نازک دارند اسرار زیادی از خود را برای دیگران فاش می کنند و مسلماً گاهی نیز به دلیل این فاش سازی مورد سو استفاده قرار می گیرند و افرادی که حریم های ضخیمی دارند در برقراری ارتباط با دیگران دچار شکل می گردند.
بنابراین حفظ تعادل در این حریم شخصی می تواند انسان را در سلامت بهینه نگه دارد.
سعی کنید تمرین را آغاز کنید. یک فرد مورد اعتماد مثل یک دوست و یا یک فرد متخصص و معتمد مثل مشاور را بشناسید و گاهاً با بیان احساسات و یا استرس ها و یا عواطف خود اجازه دهید تا تخلیه روانی صورت گیرد و راهکارهایی هم در قبالش دریافت کنید.
افراد در اطراف خود دارای حریم های شخصی نامرئی هستند. ضخامت این حریم شخصی در افراد مختلف متفاوت است در برخی خیلی نازک و در برخی دیگر بسیار ضخیم است. افرادی که حریم های بسیار نازک دارند اسرار زیادی از خود را برای دیگران فاش می کنند و مسلماً گاهی نیز به دلیل این فاش سازی مورد سو استفاده قرار می گیرند و افرادی که حریم های ضخیمی دارند در برقراری ارتباط با دیگران دچار شکل می گردند. بنابراین حفظ تعادل در این حریم شخصی می تواند انسان را در سلامت بهینه نگه دارد.
به مرور این بازگویی را می توانید به سمت اعضای خانواده و اطرافیان خود نیز سوق دهید. متاسفانه در فرهنگ ما طوری با پسرهای خانواده برخورد می شود که آنها یاد می گیرند احساسات خود را مخفی کنند، بروز ندهند، گریه نکنند و...
در حالی که ابراز احساسات جنسیت نمی شناسد و می تواند سوپاپ اطمینانی برای سلامت روان اشخاص باشد. در بازگویی درونیات خود از حداقل بازداری استفاده کنید و هر چه در این زمینه تلاش کنید موفق تر می شوید. سعی کنید در این مواقع خود را راحت بگذارید و مدام با باید ها و نباید های بی دلیل حرف خود را سانسور نکنید. اگر خود را بپذیرید کمتر بازداری خواهید داشت. کمتر احساس خود را نابجا یا زشت خواهید دانست. کمتر آن را غیر عادی و نا متعارف می دانید.
البته تمرین های نوشتن هم می تواند در همین زمینه به شما کمک کند و شروع خوبی برای بیان کردن عواطف باشد.
منبع:تبیان
اگر قلوه سنگ های ته جوی نبود ، ترنّم زیبای آب را چگونه می شنیدیم و اگر سختیها ی زندگی نبود ، چگونه خوبیهای آنرا حس می کردیم
به نام خدای سبحان
شما به دیگران چه می گویید که به آنها نشان دهید چقدر آنها را درک می کنید و
اینکه چه مقدار به آنها توجه داشته و می خواهید شنونده احساسات و اندیشه
های آنها باشید ؟
همدلی یعنی توانایی ورود به دنیای فردی دیگر . اینکه به وضوح بتوانیم :
- احساسات او در آن لحظه
- و معنی آن احساسات را درک کنیم
- و بتوانیم به روشی با او ارتباط برقرار کنیم که او احساس کند درک شده است
تعریف عملیاتی :
ما زمانی همدلی کرده ایم که بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که فرد را در یک
فضای سالم و غیر تهدید کننده (غیر داورانه) قرار دهیم تا او بتواند احساسات
و افکارش را که برایش اهمیت دارد را ابراز کند.
ما هنگامی همدل شده ایم که بتوانیم
- معنای سطحی کلمات
- و معنای زیرین آنها
- به همراه احساسات همراه با پیام را شناخته و درک کنیم .
همدلی یعنی به احساسات ، نیازها، تقاضاهای دیگران توجه
داشتن ، به این احساسات و نیازها و تقاضاها احترام گذاشتن و نگران آنها
بودن. پذیرش آنها همانگونه که هستند. همدلی یعنی توان فهم عقاید
و باورهای دیگران.
کاربرد
و نتایج همدلی :
- همدلی ارتباط بین فردی، افراد را تقویت می کند .
- افزایش احساس درک شدگی و رهایی از تنهایی، حمایت اجتماعی، علاقه اجتماعی
- افزایش احترام و اعتماد .
- lفزایش مسئولیت پذیری و ایثار .
- کاهش بیماری های روان تنی ، افسردگی و …
- توانمندی جامعه
گامهای
همدلی :
- پرهیز از قضاوت و
ارزیابی طرف مقابل و استفاده از قضاوت معلق
- گوش کردن
- درک نیاز ها و توانمندیهای طرف مقابل
- تحمل افراد مختلف و مخالف و پذیرش آنها همانگونه که هستند.
- دوست داشتنی شدن
- خود را جای دیگران بگذاریم
- تحمل آراء مخالف
- احترام قائل شدن برای دیگران - دوست داشتن
دیگران بدون قید و شرط
موانع
همدلی :
- برچسب زدن
- قضاوت و پیشداوری کردن
- درشت نمایی
- ریز نمایی
- نصیحت کردن
- سرزنش کردن
- غفلت کردن
- به رخ کشیدن
چند نکته :-
به خاطر داشته باشید که مردم تمایل ندارند به دلیل ترس از مورد قضاوت واقع
شدن صحبت کنند.
- به فرد مقابل به عنوان یک فرد احترام بگذارید.
- به احساسات فرد فراتر از افکار سطحی افراد پاسخ دهید .
- روی فرد تمرکز کنید نه روی موقعیت
- قضاوت نکنید