مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

با شکست عاطفی چگونه برخورد کنیم؟

معمولا افراد به 6ماه تا یک سال وقت جهت ترمیم شکست عشقی نیاز دارند . این مدت بستگی به مهارت های فرد ممکن است بیشتر یا کم تر باشد .نتیجه این که دختر و پسری که در رابطه ای شکست خورده اند به زمانی بین 6ماه تا یک سال جهت بازسازی عاطفی خود نیاز دارند .هم چنین خانم ها و آقایانی که طلاق گرفته اند نیز باید علائم ناشی از احساس شکست در زندگی پیشین خود را ترمیم کنندو تا التیام پیدا نکرده اند ازدواج نکنید .



برای ارزیابی از این که آیا جراحت حاصل از رابطه قبلی التیام پیدا کرده است یانه , به 3 علامت ذیل باید توجه شود :  


1-احساس خشم و انزجار از وی

اگر هنوز نسبت به کسی که در رابطه با او شکست خورده اید احساس نفرت , احساس خشم و احساس انزجار می کنید , به این معنی است که او هنوز در قلب شما مطرح است و هنوز هیجانات و احساسات شما درگیر با او و خاطره اوهستند و ذهن شما را اشغال کرده است .لذا وجود شما آماده پذیرایی از فرد دیگر نیست و نباید به از دواج تن دهید .


2- احساس گناه و مسئولیت
دومین علامتی که نشان می دهد شما هنوز درگیر رابطه پیشین و زندگی قبلی خود هستید؛ احساس گناه نسبت به عملکرد خود و همچنین احساس مسئولیتی که به او دارید بر می گردد. یعنی هنوز رابطه عاطفی قبلی شما پایان نپذیرفته است . لذا تا احساس گناهتان پایان نگرفته و احساس مسئولیت می کنید, تصمیم به ازدواج با فرد جدیدی نگیرید , چون اثررابطه قبی ,رابطه جدید شما را تهدید می کند .
3- احساس رنجش و آزردگی:
اگر احساس می کنید دلزده و غمگین هستید و احساس رنجش و آزردگی از وی می کنید مطمئن باشید که او به عنوان یک طرف رابطه در دل شما زنده است ,چون هنوز قادراست رنجش را به شما تحمیل کند و آزارتان دهد . لذا تا اتمام این احساس ازدواج نکنید .



نتیجه :

اگر شما درگیر یک رابطه عشقی بوده اید واکنون این رابطه به هر دلیلی به هم خورده است یا اینکه زندگی قبلی به طلاق ختم شده است . باید توجه کنید که 3 علامت فوق در شما وجود نداشته باشد . وجود علائم فوق نشان از این است که در واقع رابطه شما به کلی از بین نرفته است و احساسات ,هیجانات و ذهن شما به نوعی با او درارتباط است. و انرژی شما مصرف او می شود.
توجه کنید هرکسی در قلب خود گورستانی از دوست هایی دارد که آنجا آرامیده اند مهم این است که دراین قبرها کسی زنده نباشد .
اگر هنوز خشم ,احساس گناه و مسئولیت و احساس رنجش نسبت به کسی دارید یعنی او هنوز در قلب شما هست و تنفس می کند و زنده ست.پس به لحاظ ارتباطی که با او دارید، آامادگی رابطه یا ازدواج جدید را ندارید.





در صوتیکه علائم فوق هنوز درشما وجوددارد . می توانید با کمک گرفتن از یک مشاورخانواده به ترمیم و التیام کامل رابطه قبلی خود پرداخته، سپس اقدام به ازدواج کنید.

چه نوع سوالاتی باید بین دو نفر در جلسه خواستگاری مطرح شود؟

سلام .دوستان
در پاسخ به سؤال شما: 

بین دختری و پسری که تو یکی از جلسات خواستگاری نشستن و دارن با هم صحبت میکنن چه جور حرفایی باید ردو بدل بشه؟ یاچه جوری و با چه سوالایی میشه پی به شخصیت طرف برد؟( در حالت کلی چه سوالاتی باید مطرح بشه؟)  

  پاسخ : 

دوطرف باید بدونن هدف طرف مقابل از ازدواج چیه،راجع به ارزشهای طرف مقابل همین طور ارزشهای خودشون صحبت کنن مثل پوشش،اعتقاد به خدا،احترام به خانواده، طرز برخورد با دیگران و... فقط با سوالات مستقیم نمی شه پی به شخصیت طرفت ببری و اون رو بشناسی. همه چیز که پرسیدنی نیست. باید غیر مسقیم اینو بفهمی . چون توی این شرایط خیلی ها به خاطر اینکه خودشون رو همونی که تو می خوای نشون بدند سعی می کنند همون جواب دلخواه تو رو بدهند .خیلی سوالات را باید مستقیم بپرسی و مواضع رسمی اونو به عنوان همسر بشنوی اما خیلی چیز ها رو باید غیر مستقیم فهمید . مثلا تو نمی تونی از اون بپرسی که " آیا شما در تصمیم گیری های زندگی آینده نظر من را هم دخیل می دانی یا نه؟"ولی می توانی از بین حرفهایش و رفتارش مخصوصا رفتارش با خانواده ی خودش این ها رو بفهمی .

اگه فکر میکنی با یک جلسه خواستگاری میتونید به شخصیت و اهداف همدیگه پی ببرید اشتباه میکنید . باید ببینی که آیا اونچیزی که توی تصورت داشتی طرف مقابل همون هست یا حداقل بهش نزدیک هست یا نه . و ببین آیا خانواده های همدیگه با هم همگن هستن یا نه ؟ مطمئن باش ممکنه سوالاتی رو که از هم میپرسید جوابش اونی نباشه که میخواهید . این طبیعیه که یه تضاد هایی با هم داشته باشید دلیلش هم اینه که با دو فرهنگ مختلف بزرگ شدید . فقط باید ببینید آیا میتونید با این تضاد مقابله کنید اگه جواب مثبت بود خیلی از مشکلات با اراده خودتون حل میشه . سرافراز باشی .

نتیجه:

جلسه خواستگاری جلسه مهمیه ،بهتره سعی کنید سوالات رو در چند گروه طبقه بندی کنید، و اونی که اهمیتش از همه مهمتره آخر بپرسید اینطوری اگر اشتراکاتی در اون وجود داشت باعث نمی شه که اونقدر مهم بشه که بقیه سوالای ریز و درشتی که دارید رو نپرسید، همچنین در هرگروه سوال، سوالاتی وجود داره ((مثلا در بحث تحصیلات، علایق تحصیلی، اجازه همسر برای ادامه تحصیل، نظرشون در مورد ادامه تحصیل خودشون، تطابق تحصیلی، اشتراکات رشته تحصیلی، آینده شغلی، اجازه همسر برای اشتغال در راستای رشته تحصیلی و ....... ))

بهتره یه لیستی تهیه بفرمایید و همشون رو مکتوب کنید و بپرسید، نکته ای هم که باید پرسید اینه که ظرافتی به خرج بدید و نظر خودتون رو نرسونیدکه باعث بشه در راستای نظر شما پاسخ بدند، گروه سوالهای پیشنهادی می تونه موارد زیر باشه

1- وضعیت فرهنگی : ازدواج با یک فرد باعث پیوند خوردن شما با یه فرهنگ دیگه می شه، هرچه این تفاوت کمتر باشه سال های کمتری صرف این می شه که این تفاوت ها رو کاهش بدیم، مثلا در مورد ازدواج دو غیر همشهری لزوما ازدواج موفقی نخواهد بود، یا یک ترک زبان با یک لر زبان، خوبی ازدواج فامیلی اینکه که این تفاوت ها به حاقل می رسه، شاید قبلا نسخه می دادند که مشکل وراثتی پیش میاد ولی حالا با ازمایش و این حرفها مشکلی نداره

2- وضعیت اقتصادی : دقیقاً توقع تون از نظر مالی چیه ؟ ( دقیقاً ) و بعد هم با عقلت جور در بیاد ، چشم و گوش بسته نباشه هر چی شما بگید داماد بگه چشم اگر اینطور بود به عقل آقا داماد شک کنید، نه ، اینجوری نه ، عقلانی، توی ازدواج تون جوونی نکنید . اینو برای آقایون می گم که بگید : خانم از نظر مالی توقع شما چیه ؟ مثلاً می گه : توقع من اینه که یه خونه اینطوری باشه . بگو : خُب نظر شما این هست که کجای شهر خونه بگیریم ، خونه چه قیمتی می خوای ؟ قشنگ کنار بیاین . این طور نشه که بعد از عقد بفهمی شما توقع تون این بوده که یه خونه به 2 میلیون تومن رهن کنید ، خانم توقعش این بوده که یه جایی خونه بخره به 200 میلیون تومن ! خُب این که خیلی اختلاف نظره . بهتره مرد در این زمینه از همسرش بالاتر باشه.

3- وضعیت اعتقادی : هر کسی برای خودش اعتقاداتی داره و سنخیت طرف مقابل دراین امر براش مهمه از اونجایی که بسیاری از قسمتهای زندگی انسان چه در دنیا و چه در آخرت بستگی به توفیق یا عدم توفیق در این امتحان بسیار بسیار مهم و ظریف و دقیق الهی داره اهمیت این بحث زیاده البته نوع برخورد با این بحث رای هر فردی متفاوته، برخورد کسایی که معتقد هستند در این مقوله اینه که ازدواج باعث رشد و شکوفایی بیشتر اونا در این زمینه باشه، و این که کاملا مشخص کنید بنده خدا دوست داره واجباتشم رو انجام بده ، گناه هم حتی الامکان نمی کنه. اگه یه وقت گناه کرد ، توبه می کنه . تمام ! بیشتر از این نیست ! اهل فلان کار مذهبی یا مطالعه دینی نیست . شرعاً ایرادی هم نداره ، ولی مراحل ایمانی هر کسی فرق می کنه و اینکه می خوایم به کجا برسیم در این مسیر مهمه و خیلی خوبه همسر آدم کسی باشه که همراه خوبی برای ما باشه.

4 ـ جمال : بحث جمال ، یکی از مسائلی است که باید در خواستگاری روی اون تأکید بشه، بلاخره جوری باشه که ظاهر طرف به دل آدم بشینه، و این به مفهوم صرف توجه به زیبایی نیست ، به دل نشستن با توجه به زیبایی متفاوته ممکنه کسی خیلی زیبا هم باشه ولی به دل آدم نشینه

5 ـ هم کُفو بودن در تحصیلات : تحصیلات مرد و زن طوری نباشه که مرد وقتی یه چیزی میگه زن اصلاً نفهمه ، هر کدوم توی یه وادی . مثلاً زنه یه چیزی می گه ، مرده نمی فهمه . مرد و زن باید از نظر تحصیلات اختلاف چندانی با هم نداشته باشند . البته بهتره مرد از خانومش کمی بالا تر باشه .

6- اخلاق : معمولا دریافت اخلاق فرد در جلسه یا جلسات خواستگاری به طور کامل حاصل نمی شه بهترین کار اینه که بعد از این که مراحل قبل طی شد و رضایت حاصل شد از افرادی که ارتباطی با خانواده و فرد خواستگار کننده یا شونده تحقیقی صورت بگیره، خوب توی این مرحله تیزهوشی هم باید به خرج داد که بشه به طور نسبی فهمید

حالا باید با توجه به اهمیت و وزن هایی که سوالات دادید جمع بندی کنید و نظر خود رو بگید،

نکته کنکوری : به هیچ وجه من الوجود احساسات رو دخیل این تصمیم حیاتی نکنید قرار نیست عاشق بشید و یا علاقه ی زیادی حاصل بشه اگر با منطق پیش برید بدلیل اینکه در آینده معیارهایی که برایتون مهم بوده در طرف از بین نمی ره بر خلاف احساسات گذرا در انتخاب، عشقی پایدار و روز افزونی خواهید داشت البته علاقه در حد نرمال و کم برای شروع زندگی خوبه، به مرور زیاد می شه، و تبدیل به عشقی پایدار می شه.

بیائید با هم مهربان باشیم

 

راستی متوجه شدیده اید که بیشتر مواقع ما همدیگر را نگاه نمی کنیم ، در پیاده رو از کنار هم رد می شویم حتی جاهایی که خیلی تنگ است به هم نگاه نمی کنیم ، حتی اگر طرف مقابل بهمون راه عبور هم بدهد از او تشکر نمی کنیم . وقتی می خواهید از روی خط عابر پیاده عبور کنید قلبتون به طپش می افتد و خدا خدا می کنید که رانندگان شما را نادیده نگیرند . سر کار منتظر می شویم که دیگری اول سلام کند . مدیران برای کسانی که زیردستشان کار می کنند احترامی قائل نمی شوند . در ادارات مراجعه کننده را آنقدر معطل می کنیم تا او مجبور به التماس بشود . هنگام خرید فرشنده جوری با شما رفتار می کند که انگار به او بدهکارید ، اگر دو بار قیمت را به پرسید جواب نمیدهد .مریض می شوید بیش دکتر می روید و امیدوارید که اقلاً اینجا که پول می دهید، آقا یا خانم دکتر دو کلمه درست با شما حرف بزند ولی متاسفانه آنجاهم کسی حرفهای شما را نمی شنود و شما را درست نمی بیند .
همه اینها باعث تاسف است که با اینکه ما در یک کشور مسلمان زندگی می کنیم وهمیشه خوانده و شنیده ایم که حضرت رسول فرموده اند " با دیگران با محبت ، خوشرویی و احترام رفتار کنید".ولی بندرت کسی را می بینیم که واقعاً با اطرافیانش چنین رفتار کند .

    زندگی چون گل سرخی است

پر از خار و پر از برگ

وپر از عطر لطیف

یادمان باشد اگر گل چیدیم

عطر و برگ و گل و خار

همه همسایه دیوار به دیوار همند

درود به پاکی آسمان و قسم به خدای مهربانم

تازه فهمیدم که من عاشق شدم

سالها بود که فکر می کردم توی توهم زندگی می کنم همیشه یاد کسایی به ذهنم می رسید که خیلی دوست داشتم آنها رو تا یاد یکی آنها می افتادم بی اختیار اشک به صورتم سرازیر میشد از خودم می پرسیدم چی به سرم اومده چرا چند سالی هست من این شکلی شدم ولی خدا رو شکر تازه میفهم که دارم عاشق میشم ولی نه هر عشقی بلکه عشقی که خدا می خواد منم به خدا احترام میزارم تا انجا که هم رنگ خدا بشم و از این جهان پر کشم تو سفره خدا مهمون شدن بهتره توی سفره دنیا مهمون بشم چون توی سفره دنیا همیشه یک چیزی کمه ولی تو سفره خدا همیشه همه چیز هست آب رحمت نان سیرابی از همه مهم تر عشق هست که به هیچ دنیایی نمی فروشم فقط و فقط به خدا هدیه می کنم 

ملکا ذکر تو گویند که تو پاکی و خدایی