اگر پای حرف بزرگترها خصوصا مادربزرگها و پدربزرگها نشسته باشید حتما از آنها عبارتهایی مثل «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم» و «عجله کار شیطونه» را زیاد شنیدهاید. صبر یکی از آن مقولههای مهم در زندگی است که برای پیشرفت در کارها لازم است.
صبر به معنای تحمل و بردباری تحت شرایط سخت و دشوار است که میتواند به مفهوم تحمل در رویارویی با فشارها خصوصا مشکلات طولانیمدت باشد. صبر سطح تحمل یک فرد قبل از عکسالعمل منفی نسبت به یک قضیه را نشان میدهد.
صبور بودن هرگز کار سادهای نبوده، اما شاید در این برهه از زمان از هر زمان دیگری در تاریخ سختتر باشد. در دنیای امروز که پیامهای مختلف در دنیا به سرعت منتشر میشوند و با چند کلیک ساده موس میتوان به آنها دست یافت، انتظار این که همیشه راضی باشیم، کار سختی است.
اما به هر حال صبر یک وسیله باارزش در زندگی است. شما همیشه از همه چیز راضی نخواهید بود و برای دستیابی به برخی چیزها در زندگی باید تلاش زیادی انجام داده و صبر کنید، اما خوشبختانه صبر، جنبهای است که میتواند در شخص رشد کند.
شاید برای شما جوانها، صبور بودن کار مشکلی به نظر برسد. جوانی سن فعالیت است و جوان آرزو دارد که در دم به هرآنچه میخواهد دست یابد. ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد، بدون صبر و حوصله نمیتوان به نتیجه دلخواه رسید.
برای افزایش صبر در خودتان در سنین جوانی، اول از همه باید آنچه را که باعث از بین رفتن صبر شما میشود، شناسایی کنید. بیحوصلگی و لبریز شدن کاسه صبر، گاهی چنان آرام آرام پیش میآید که وقتی احساس عصبانیت، نگرانی یا غم میکنیم متوجه نمیشویم که دلیل اصلی احساسات منفی ما همین احساس بیطاقتی است.برای کاهش این حس باید از آن آگاه بود. کدام اتفاقات، افراد یا شرایط و موقعیتها باعث میشود که شما صبرتان را از دست بدهید؟
حالا وقت آن رسیده که بر بیطاقتی خود غلبه کنید. در طولانی مدت، بهبود صبر نیازمند تغییر در هدف زندگی است، اما شما میتوانید به فوریت صبر خود را با یادگیری نحوه به آرامش رسیدن بهبود دهید. چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید مغز و ذهن خود را پاک کنید. روی تنفس خود تمرکز کنید و در این حالت قادر خواهید بود که تحمل خود را افزایش دهید.
اگر شما تلاش لازم برای صبور بودن در مــــــوقعیتهای کوچک و بیاهمیت را تمرین کنید، کمکم توانایی صبور بودن شما در موقعیتهای مهمتر افزایش مییابد.سعی کنید همواره به خود خاطرنشان کنید که در نهایت، به هر آنچه آرزو دارید، خواهید رسید و به قول معروف، پایان شب سیه، سپید است. پس صبور باشید و با تلاش و امید در مسیر موفقیت گام بردارید.
چیزهایى هستند که شما نمىتوانید کنترل کنید و ناامیدکنندهترین بخش قضیه هم همین است. زمانى که در چنین وضعی قرار گرفتهاید، ممکن است به سادگی فکر کنید که قادر به تغییر چیزى نیستید. اما چنین نیست و هنوز مىتوانید خیلى چیزها را عوض دهید. در حقیقت استرس در زندگی همه ما انسانها وجود دارد و یک میوه ممنوعه .....
استرس حالتی است که شما در واکنش به فشار دنیاى بیرون (مدرسه، محیط کار،خانواده، دوستان و ...) یا دنیای درون ( تمایل به موفقیت، میل به پذیرفته شدن و ...) احساس مىکنید. در حقیقت استرس واکنش طبیعى افراد در هر سنى است. استرس از غریزه فرد در محافظت از خویش در برابر فشار عاطفى یا جسمى و مقابله با خطر نشات مىگیرد.
در واقع اندکى استرس لازم است. بیشتر ما بدون احساس رقابت نمىتوانیم در ورزش، موسیقى، کار و مدرسه موفق شده به کمال برسیم. بدون استرس بیشتر ما پروژهها یا کارهاى خود را به موقع به پایان نخواهیم رسانید.
اما رخدادهای زیادى در زندگى روى مىدهد، پس احساس شکست و یاس امری اجتنابناپذیر خواهد بود. چیزهایى هستند که شما نمىتوانید کنترل کنید و ناامیدکنندهترین بخش قضیه هم همین است. زمانى که در چنین وضعی قرار گرفتهاید، ممکن است به سادگی فکر کنید که قادر به تغییر چیزى نیستید. اما چنین نیست و هنوز مىتوانید خیلى چیزها را عوض دهید. در حقیقت استرس در زندگی همه ما انسانها وجود دارد و یک میوه ممنوعه نیست. استرس یکی از واکنش های طبیعی انسانی به شمار می رود به خصوص در موقعیت هایی که ما تحت ارزیابی و بررسی قرار می گیریم. اما بر همین منوال، روشهایی نیز برای مدیریت استرس ها وجود دارد. به یاد داشته باشید که شما همیشه می توانید از کمکهای تخصصی برای رفع استرس خود بهره گیرید اما به کار بردن نکات خودیاری در زمینه کنترل استرس نیز به شما کمک می کند
* از خودتان مراقبت کنید. توجه به رژیم غذایی مناسب، ورزش منظم و خواب کافی از اصول اولیه حفظ ارامش است.
* هر روز حداقل یک فعالیت آرام بخش را انجام دهید. عبادت، قرآن خواندن، مناجات، قدم زدن، گردش در فضای سبز، مطالعه آزاد و ... همه جز فعالیتهایی است که به انسان آرامش می دهد.
*در مورد مشکلاتتان صحبت کنید. در مورد چیزهایی که زندگی تان را به چالش و نگرانی مواجه می کند صحبت کنید. برای این کار با دوستان، همکلاسی ها و یا اقوام همسال خود(که البته شرایطی مشابه شما دارند) صحبت کنید. از اینکه نگرانی هایتان را با کسی در میان می گذارید نگران نباشید.
* برای زمان امتحان و ارزیابی که دچار استرس می شوید، طرحی برای مدیریت استرس داشته باشید . یک ورزش بلند مدت در این زمینه یادگیری روشهای تنش زدایی است که در یادداشتهای قبلی به آن پرداخته شده است.
در حقیقت استرس در زندگی همه ما انسانها وجود دارد و یک میوه ممنوعه نیست
* تکنیکهای کنترل استرس و کسب آرامش از قبیل تمرینای تنفسی، آرامش ماهیچه ای و .. را بیاموزید و سعی کنید در طی روز حداقل 20 دقیقه به این تمرینات بپردازید.
شما ممکن است روشهای مختلفی از آرامش ورزی که در بالا نام بردیم را امتحان کنید ولی تنها یکی از آنها تاثیر واقعی و دلخواه را بر شما داشته باشد. عبادت، راز و نیاز با خدا، خواندن کتابهای اسمانی(برای مسلمانان قرآن )و .. از موثرترین روشهایی است که عموما به افراد توصیه می شود.
* بر توانایی هایتان تمرکز کنید. شما می توانید لیستی از آنچه که دوست دارید، زمینه هایی که در آن موفق هستید و به طور کلی آنچه باعث افزایش عزت نفس تان می شود را مشخص کنید.
فراموش نکنید که هیچگاه تسلیم شن در برابر استرس ها و نگرانی ها انتخاب خوبی نیست
* تعادل را در زندگی تان برقرار کنید. این یک راهبرد کلیدی در کنترل استرس هاست. کسانی که همواره بر روی یک بعد از زندگی شان سرمایه گذاری عاطفی و روانی بسیار می کنند عمدتا از همان ناحیه بیشتر آسیب پذیر خواهند بود. برای مثال کسی که حساسیت زیادی بر موفقیت شغلی خود دارد مسلما هر نوع تغییر و تحولی در این زمینه به او فشار روانی بسیاری وارد کرده و استرس را وارد زندگی وی می کند لذا توجه به ایجاد تعادل در زندگی و صرف کردن انرژی متعادل و منطقی در در جنبه های مختلف زندگی مانع از بروز استرس شدید در افراد می گردد.
* بر مدیریت زمان تاکید داشته و به اولویت بندی کارهای محوله بپردازید. به خاطر داشته باشید که اگر برای همه کارهای خود زمان مشخصی را تعیین کرده و هر کار در زمان و موقعیت مشخص خود انجام شود کارهایتان با حداقل نگرانی به سرانجام می رسد.
شما ممکن است روشهای مختلفی از آرامش ورزی را امتحان کنید ولی تنها یکی از آنها تاثیر واقعی و دلخواه را بر شما داشته باشد
سعی کنید چرخه افکار منفی تان را بشکنید. به چالش کشیدن افکار منفی و خودگویی هایی از قبیل" من به اندازه کافی با هوش نیستم" یا " من توانایی لازم را ندارم" و .. باید به چالش کشیده شود.
برای مثال از خودتان بپرسید:" آیا همکلاسی ها و معلم من توقع دارند من همه چیز را بدانم؟" و یا " چه دلیلی داری که به اندازه کافی با هوش نیستی؟" و ...
البته هجوم این افکار منفی، وقتی که شما را تحت فشار و استرس هستید بیشتر می شود و لذا در این مواقع به چالش کشیدن این افکا بسیار مهم تر و ارزنده تر خواهد بود. در ضمن فکر کردن به تمام نتایج احتمالی مانند نتایج مثبت، در نظر گرفتن شکست احتمالی، و .. به شما کمک می کند که خودتان را برای هر نتیجه و اتفاقی آماده کرده و کمترین استرس را تحمل کنید.
دلایل هر کاری را که انجام می دهید(مانند درس خواندن، کار کردن، ازدواج، و ..) را برای خودتان روشن کنید. اجازه ندهید استرس بر اهداف بلند مدت زندگی تان سایه افکند. شاید لازم باشد برای حفظ حرکت خود به سمت جلو از حمایت و کمک تخصصی بهره گیرید.
حجم کارتان را مرور کنید. مطمئن باشید که مدیریت ضعیف زمان، شما را از اهداف تان دور می کند.
و در نهایت فراموش نکنید که هیچگاه تسلیم شدن در برابر استرس ها و نگرانی ها انتخاب خوبی نیست. بعد از مرور دقیق کارها و وظایف محوله ممکن است به این نتیجه برسید که توانایی لازم برای انجام این حجم کار را ندارید. از طرف دیگر احساس می کنید راهی برای فرار از این موقعیت نیز ندارید. در اینجاست که به شما توصیه می شود با همدوره ای ها و همرده های خود صحبت کرده و مشورت کنید تا ببینید دیگران چطور از پس شرایط مشابه شما برآمده اند؟
تهیه کننده :مریم عطاریان
خصوصیات افراد خیلی حساس شبیه به افراد درونگرا است. درست مثل افراد درونگرا، این افراد هم نیاز به تنهایی دارند.
ویژگی های خاص افراد خیلی حساس آنها را از افراد با حساسیت های عادی جدا میکند.
برای مثال، اگر به راحتی از کوره در می روید، یا نسبت به درد سریع واکنش می دهید، یا سعی می کنید از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی خشن دوری کنید، احتمالاً بیش از حد حساس هستید. اگر خلق و خو و حال و هوای افراد دیگر روی شما تاثیر می گذارد یا سریعاً تحت تاثیر موقعیت های ناراحت کننده قرار می گیرید هم باز جزء این دسته هستید.
نمی توان گفت بیش از حد حساس بودن بد، خوب، سالم یا ناسالم است. این هم یک نوع روحیه است. و هرچقدر بیشتر درمورد افراد حساس بدانید، بهتر می توانید با این افراد و موقعیت های دور و برتان کنار بیایید.
چه یکی از نزدیکانتان این روحیه را داشته باشد یا فکر می کنید که خودتان جزء ایندسته افراد هستید، آگاهی درمورد این خصوصیت رفتاری کمک خیلی زیادی در روابط و زندگیتان به شما می کند. به این روش می توانید بهتر با این دسته افراد ارتباط برقرار کنید چون احساسشان را بهتر می فهمید.
البته این افراد را نباید با افراد درونگرا یا حتی خجالتی اشتباه بگیرید، گرچه شباهت هایی بین آنها وجود دارد. این افراد سیستم عصبی بسیار حساس تری دارند که وضعیتی فیزیولوژیکی و در عین حال روانی است. اصولاً افراد بیش از حد حساس نسبت به محرک های خارجی (صدا، تصویر یا حتی لرزش ها) حساس تر هستند. افراد درونگرا به این اندازه حساس نیستند.
اگر افراد بیش از حد حساس این ویژگی ها را دارند:
• میتوانند اطلاعات را عمیقاً پردازش کنند.
• می توانند خیلی عمیق روی چیزی تمرکز کنند.
• در کارهایی که نیازمند دقت، سرعت و جزئیات است مهارت دارند.
• شدیداً وظیفه شناس هستند.
خصوصیات ظاهری افراد بیش از حد حساس:
• در اعمال حرکاتی مهارت دارند.
• بیشتر تحت تاثیر کافئین هستند.
• در ثابت ماندن مهارت دارند.
• نیمکره راست مغزشان قوی تر است: خلاق تر هستند.
• کندتر از محرک های شدید ریکاور می شوند.
افراد بیش از حد حساس شدیداً تحت تاثیر نور، رایحه های عجیب، صداهای ناهنجار و بلند هستند. سریع از کوره در می روند، عصبانیت هایشان خیلی کند فروکش میکند، و خستگیشان هم از روزهای پرمشغله آرامتر در می رود. این افراد به اندازه افراد عادی تاب تحمل ندارند.
آنها حتی می توانند فکر دوستان و اعضای خانواده شان را هم بخوانند. حتی می توانند شخصیت و خصوصیات افراد غریبه را هم تشخیص دهند.
دعا اساس و روح عبادت می باشد.
«الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَة». [1] .
دعا مغز عبادت است.
ائمه بزرگوار شیعه، علاوه بر اینکه خود مقیّد به دعا برای امام زمان علیه السلام بوده اند، پیروان خود را نیز به چنین مهمی ترغیب می فرموده اند
یونس بن عبدالرحمان گوید : امام رضا علیه السلام همواره به دعا برای صاحب الامر علیه السلام فرمان می داد. [2] حتی وجود مقدس امام عصر علیه السلام نیز در این خصوص به شیعیان و پیروان خود دستور داده اند :
«وَأکثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجِیلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ». [3] .
برای تعجیل در امر فرج بسیار دعا کنید ؛ زیرا گشایش شما در آن است.
امام صادق علیه السلام در شب قدر، با اصرار زیاد در محضر حق متعال به راز ونیاز مشغول وبرای فرج وسلامتی موعود منتظَر دعا می فرمود.
البته دعا برای امام زمان علیه السلام به صِرف توصیه انجام نمی شود، بلکه باید روح محبّت در آن باشد، تا دعا کننده بدون تکلّف و تصنّع و تنها با انگیزه اظهار محبت، برای محبوب خود دعا کند. با وجود چنین انگیزه ای دیگر نیازی به توصیه و تأکید نیست. به عنوان مثال، انسان برای بیماری یا مشکل پدرش ناآرام و حتی بی تاب می شود، و بطور طبیعی برای پدرش دعا می کند، و بدون نیاز به سفارش کسی، در هر مکان و زمان مناسبی او را یاد می کند. گاهی آن قدر یاد پدر، قلب او را پر می سازد که خودش را از یاد می برد، و در این حالت فقط برای او حاجت می خواهد.
کسانی که در والای معرفت، قلبشان مالامال از محبّت امام زمان علیه السلام شده است، چنین حالتی دارند.
این حالت، که شخص در حالات خوش معنوی، فقط و فقط برای امام زمانش دعا کند، برای کسانی که آن درجه از محبت او را نچشیده اند، قدری سنگین و تکلّف آور به نظر می رسد، زیرا آنها چنان محبتی را در خود نیافته اند که خودشان را از یاد ببرند، و تماماً به امام زمانشان بیاندیشند. فقط اکسیر محبّت، چنین تحولی را در افراد ایجاد می کند.
برای اینکه نظر علاقه مندان، به اثرات و برکات دعای بر فرج معطوف گردد بسیار مناسب است که به روایتی از امام صادق علیه السلام در این ارتباط اشاره گردد :
مفضّل گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود :
«هنگامی که گرفتاری بنی اسرائیل به درازا کشید و ظلم و ستم بر ایشان از هر سوی باریدن گرفت، چهل روز صبحها روی به درگاه الاهی آورده، ضجّه و گریه آغاز نموده و به دعا قیام کردند، پس از آن دریای رحمت الاهی با دعای بنی اسرائیل به جوشش درآمد و خداوند به حضرت موسی و هارون علیهما السلام وحی فرستاد که بامدد غیبی، بنی اسرائیل را از شر فرعون نجات بخشند و صد وهفتاد سال از گرفتاری آنها کاست.
سپس امام ششم علیه السلام فرمود :
شما هم اگر مانند بنی اسرائیل به درگاه خدا دعا کنید خداوند فرج ما را نزدیک خواهد فرمود. اما اگر چنین نکنید این سختی، به نهایت مدّتش خواهد رسید». [4] .
در اینجا برای تأکید بیشتر به فرازی از وصیت مرحوم سید بن طاووس رحمه الله در اهمیت دعا بر فرج حضرت مهدی علیه السلام اشاره می گردد
«... اگر دعا برای برادران دینی این اندازه فضیلت دارد، پس فضیلت دعا برای سلطانِ تو که علّت هستی توست، چقدر خواهد بود؟ تو خوب می دانی و معتقدی که اگر حضرتش نبود خدای متعال تو را نمی آفرید. نه تو را بلکه هیچ فردی از افراد زمان او و زمان تو را نمی آفرید و لطف الاهی به سبب وجود شریف او علّت هستی تو و دیگران شده است، و او سبب رسیدن بشریّت به همه خوبیهاست. بپرهیز، از آن که خویش یا فرد دیگری را در دوستی و دعا بر آن حضرت، مقدّم بداری. دل و زبان خویش را به دعا برای مولای عظیم الشأن یکی نموده، و حواست را جمع نما. مبادا به خاطر آنچه که گفتم گمان کنی که او به دعای تو نیازمند است. هیهات! اگر عقیده تو چنین باشد، در اعتقاد و دوستی خود بیمار هستی. بلکه آنچه را گفتم به خاطر این بود که حقّ عظیم و احسان بزرگ او را برای تو بیان کرده و بشناسانم.
بدیهی است که اگر پیش از آن که برای خود و عزیزانت دعا کنی، برای او دعا نمایی، خدای متعال درهای اجابت را هرچه زودتر در مقابل تو باز می نماید ؛ زیراکه تو ای بنده خدا، درهای پذیرش دعا را، با قفل های جنایت خود بسته ای، بنابراین اگر با دعا برای مولا، به پیشگاه مالک و صاحب اختیار زندگان و مردگان بروی و دعا کنی، امید است که به خاطر آن بزرگوار، درهای اجابت بر تو باز شود، تا خود و دیگران که برای آنها دعا می کنی، مشمول فضل الاهی گردیده و رحمت و کرم و عنایت خدا شامل حالتان گردد ؛ زیرا تو در دعای خود به ریسمان او چنگ زده ای. شاید بگویی فلانی و فلانی که از اساتید تو هستند، از مولای ما غافل هستند و در مورد او کوتاهی و سستی می ورزند.
آنچه را که برای تو گفتم، عمل کن، که آن حقیقتی است روشن، و کسی که در مورد مولای ما سهل انگاری کند و سستی ورزد و از آنچه بیان کردم غافل گردد، به خدا سوگند به اشتباهی که مایه ننگ و عار است مبتلا است.
بنابراین، در نمازهای واجب، از زیاد دعا کردن برای آن حضرت خودداری مکن، باز تکرار می کنم و می گویم، که به خاطر آنچه بیان کردم، عذری برای تو در اهمیّت ندادن به دعا برای تعجیل ظهور باقی نمی ماند». [5] .
پی نوشتها :
[1] نهج الفصاحة به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم.
[2] بحارالانوار، ج95، ص330، ح4.
[3] کمال الدین، ج2، ص485.
[4] بحارالانوار، ج52، ص131، ح34.
[5] فلاح السائل، ص112، و ادب حضور (ترجمه فلاح السائلین)، ص98.
تنظیم:میناطراویان
نتایج یک تحقیق 72 ساله درباره شادی
شاد بودن و خندیدن، خیلی ساده و در دسترس بهنظر میرسد. پس چرا خیلی از اطرافیان ما شاد نیستند یا نمیتوانند شاد باشند؟ در یک مطالعه 72ساله (با موضوع «شادی») که از سال 1937 میلادی شروع شده، 268 دانشجوی دانشگاه هاروارد مورد مطالعه قرار گرفتند و با وجود اینکه بسیاری از افراد تحت مطالعه هماکنون فوت کردهاند یا سالهای پایانی عمر خود را سپری میکنند، این مطالعه تا به امروز ادامهیافته است. با هم به برخی از این نتایج نگاهی میاندازیم.
1 داشتن یک روزنه خروجی سالم ضروری است!
بسیاری از مردم در اوایل دهه 60 در حال کسب پول از مشاغل پردرآمد بودند. آنها خانوادههای خوبی داشتند و در مجاورت مناظر زیبا زندگی میکردند. عجیب این است که بعدها زندگی خیلی از آن آدمهای خوشبخت، به تحلیل ذهنی و جسمی منتهی شد. فکر میکنید چرا؟ اگر فرد روزنه خروجی سالم نداشته باشد، یعنی نتواند به احساسات درونی خود پاسخ درستی بدهد، خواه ناخواه این اتفاق قبل از سرکوب طغیان دیو درونی رخ خواهد داد. شادترین افراد در این بررسی افرادی بودند که در این موارد واکنش درستی داشتهاند. آنها حس نوعدوستی و شوخطبعی داشتند. همچنین انرژی خود را به سمت ورزش و شهوتشان را به سمت عشق ورزیدن هدایت میکردند و این همان نکته قابل توجه در این تحقیق است: عکسالعمل مناسب.
2خودتان را خیلی جدی نگیرید!
این نکته، کلید یک زندگی خوب و راحت است؛ نکتهای که نه دستوراتی برای پیروی و نه مسایلی برای پرهیز دارد جز تواضع و فروتنی متعهدانه است که به معنای پذیرش جدی دردها و تعهدات زندگی میباشد. به عبارت دیگر، یک فرد میتواند تا جایی بار سنگین نفس و غرورش را به دوش بکشد که زانویش توان آن را داشته باشد و خم نشود. زندگی را بیش از حد جدی نگیرید؛ همه ما ضعفهایی داریم. آیا شما میخواهید که سالیان سال با نیمهتاریک خود مبارزه کنید؟ یک نفس عمیق بکشید و به این فکر کنید که زندگی کوتاهتر از آن است که به این دشواری طی شود.
3 شادیها باید تقسیم شود!
شاید درباره زندگی کریسمککاندلس چیزهایی شنیده باشید؛ جوانی که پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه، خانوادهاش را ترک کرد، اموالش را فروخت و به بیابان پناه برد تا شیوهای دیگر از زندگی را تجربه کند؛ زندگی در تنهایی. به نظر میرسید که او قبل از مرگش که در اثر گرسنگی شدید بود، از روشهای انزواطلبانهاش پشیمان شده و کلمات پایانیاش این بود: شادی واقعی زمانی است که با دیگران تقسیم شود. زندگی مککاندلس نمونهای کوچک از این گونه زندگیهاست. درست است که شاید همسرتان به اندازه کافی به شما محبت نکند اما شما میتوانید به او بگویید که چقدر دوستاش دارید و دلتان برایش تنگ میشود، آن وقت خواهید دید که شرایط به طرز باورنکردنی تغییر میکند. و نکته آخر این که زندگی خوب، مجموعهای از سفرهای خیالی، جواهرات گرانقیمت، مهمانیهای اشرافی و تجملاتی نیست؛ بلکه بودن در زمان حال و لذت بردن از لحظات زندگی است.
ترجمه: مریم نخستینپور
منبع: http://www.salamat.com