مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

روایتی شگفت انگیز از معجزه امامت

ولایت؛ فلسفه مهدویتبا انتشار خبر شهادت جانگداز حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام) شهر سامرا را غبار غم فرا گرفت، و از هر سوی صدای ناله وگریه برخاست و مردم خود را برای تشییع و سوگواری بر آن حضرت مهیا می کردند.
برنامه ریزان فتنه گر بنی عباس پروژه تحمیل جعفر کذاب فرزند نا خلف امام هادی ( علیه السلام ) بر جامعه اسلامی را عملیاتی کرده بودند و از تمام ظرفیتهای اطلاعاتی و تبلیغاتی خود برای فریب افکار عمومی مسلمانان استفاده می کردند شرایط به گونه ای مدیریت می شد که پنداری همه چیز برای انهدام را خدا و حذف قطعی مود آخر الزمان فراهم است. افکار عمومی مردم بر حول جعفر کذاب در حال شکل گرفتن بود که نشانه ای بزرگ از تدبیر الهی امام عسگری و حضور مقدس وموثر امام عصر غبار فتنه ها را کنار زد. این ماجرای شگفت را از قول ابوالادیان پیک مخصوص امام عسگری می شنویم:
ابوالادیان می گوید: من نامه های حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام) را به شهرها می بردم. در زمانی که بیماری آن حضرت شدت گرفته بود. روزی من را احضار فرمود و به من دستور داد تا چند نامه را به مدائن برسانم.
من در حال خدا حافظی بودم که امام فرمود : « ابوالادیان ! پس از پانزده روز به سامره باز خواهی گشت و صدای گریه وشیون اهالی خانه من را خواهی شنید، در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود».
ابوالادیان می گوید: از امام پرسیدم:ای آقای من، در صورت وقوع این واقعه دردناک، امر امامت با کیست ؟ امام در جواب من فرمود :« آن کسی که جواب نامه من را از تو طلب کند».
ابوالادیان می گوید: از امام خواستم تا نشانه دیگری به من بنمایاند؟ امام فرمود: «آن کسی که بر من نماز گزارد امام شماست»
ابوالادیان می گوید از امام (علیه السلام) در خواست کردم تا علامت دیگری را هم برایم هدایت فرماید؟
امام در پاسخ فرمود: «آن کسی که از محتوای درون همیانی که همراه تواست آگاه بود، امام شماست.»
ابوالادیان می گوید: عظمت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چیز دیگری بپرسم. لذا با وداع از امام به سوی مدائن رفتم و نامه ها را به صاحبان آنها رساندم و پس از پانزده روز بازگشتم. وقتی به مقابل خانه امام حسن عسگری (علیه السلام ) رسیدم صدای شیون وگریه از خانه امام بلند بود به خانه امام وارد شدم و جعفر کذاب برادر امام حسن عسگری (علیه السلام) را دیدم که نشسته و شیعیان به او تسلیت می گویند و امامت او را به وی تهنیت می گویند ! من از دیدن این صحنه بسیار تعجب کردم و مانند دیگران پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم . اما او جوابی نداد و از من درهیچ موردی پرسش نکرد . چون بدن مطهر امام را کفن کرده وشرایط برای نماز گزاردن بر پیکر آن حضرت فراهم شد. خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد تا بر برادر خود نماز بخواند . جعفر برای اقامه نماز ایستاد. در همین حال نونهالی گندمگون و پیچیده موی که داندانهایش از هم فاصله داشت مانند پاره ماه بیرون آمد وردای جعفر را کشید و در حالیکه او را کنار می زد فرمود: ای عمو کنار بایست که من به نماز سزاوارترم.
رنگ جعفر دگرگون شد وبی اختیار عقب ایستاد . سپس آن نونهال بر پدر نماز گزارد و ان حضرت را درکنار امام علی النقی (علیه السلام) دفن کرد. سپس در حالیکه روی خود را به سوی من بر گردانیده بود فرمود: « جواب نامه هایی را که با توست تسلیم کن». من جواب نامه را به وی دادم پس کسی از جعفر پرسید: این کودک چه کسی بود؟ جعفر گفت: به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام.
دراین زمان عده ای از شیعیان از شهر قم رسیدند، چون از وفات امام (علیه السلام) با خبر شدند مردم آنها را به سوی جعفر راهنمایی کردند چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند واز او پرسیدند: بگو که نامه هایی که در اختیار ماست از سوی چه کسانی است و اموالیکه در اختیار ماست به چه میزان است؟
جعفر بهت زده گفت: ببینید مردم، اینها از من علم غیب می خواهند! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت: «ای مردم قم با شما نامه هایی است از فلان وفلان و همیانی که دراختیار شماست که درون آن هزار اشرفی است که در میان آن اشرفیها ده اشرفی دارای روکش طلاست.»
شیعیانی که از قم آمد ه بودند گفتند» هر کس تو را فرستاده است امام زمان ماست این نامه ها وهمیان را به او تسلیم کن.
جعفر کذاب شکست خورده و مایوس خود را به معتمد عباسی رساند و او را از شرح جریان واقعه آگاه کرد.
غیبت چرا؟
به فرمان معتمد خانه امام حسن عسگری(علیه السلام ) مورد هجوم و بازرسی قرار گرفت اما از موعود آخر الزمان اثر نیافتند. ناچار" صیقل " خادمه حضرت امام عسگری (علیه السلام) را به اسارت گرفته و مدتها تحت نظر داشتند . ولی جستجو و سخت گیریها بی سرانجام بود و آن موعود مقدس در کنف حمایت خداوندی از توطئه ها در امان ماند.
تعقیب و تلاش عوامل بنی عباس برای دست یافتن به آخرین منجی نافرجام بود و دست قدرت خداوندی او را از دست یابی ستمگران مصون داشته بود . اما در پس این اقتدار آسمانی جامعه مسلمانان با یک حقیقت تلخ مواجه شده بود و آن محروم ماندن از درک مستقیم فیض و دیدار امام عصر بود اسرار وابعاد این پدیده اعجاب انگیز برای همیشه فکر واندیشه خردمندان و درد مندان جوامع بشری را متوجه خود کرده است . غایب ماندن حجت خدا از دیدگان مردم چه مفاهیمی را درخود می گرفت ؟ اگر چه همه اسرار غیبت روشن نیست اما از مجموعه اخباری که در دست ماست چند دستاورد تحصیل می شود:
یک. مومنین با ابتلا و آزمایش جدی از بقیه مردم و مدعیان جدا می شوند به شهادت تاریخ سابقه مردم در تشخیص و تبعیت از امامان حق بسیار تاریک و ناامید کننده است و تقریباً تمامی انبیا و رسولان الهی وائمه عصمت وطهارت با بی مهری و ناهمراهی امتهای خود مواجه شده بودند و در مقابل هدایت و از خود گذشتگی و اخلاص و صمیمیت ائمه خق نشانه ای جز پیمان شکنی. بی وفایی و ستیزه جویی در سابقه تاریخی امتها ثبت نشده است. لذا یکی از سنتهای ثابت الهی، آزمایش بندگان به منظور انتخاب صالحان و گزینش پاکان است.
دو. خداوند تعالی به وسیله غیبت، حجت خود وامام دوازدهم را از تعدی وقتل محفوظ و با این صیانت الهی جان مبارک او از خطر در امان مانده وبه انجام ماموریت الهی اهداف بلند اصلاحی خود موفق خواهد گردید. مرحوم کلینی درجلد 1 اصول کافی صفحه 337 از قول یکی ازیاران امام صادق (علیه السلام) می گوید: امام صادق به من فرمود :« ای زراره آگاه باش که امام منتظر، پیش از قیام خویش مدتی از چشمها غایب خواهد شد» عرض کردم: علت غیبت ایشان چیست؟ امام در پاسخ فرمود: « او بر جان خویش بیمناک خواهد بود»
سوم. وجود مبارک امام عصر مامور به تقیه از هیچ حاکم وسلطانی نیست وتحت حکومت و سلطنت هیچ ستمگری کسی بر عهده او نیست. مرحوم علامه مجلسی، در جلد 51 بحار الانوار، صفحه 152 وشیخ صدوق در باب 44 کمال الدین، صفحه 480 از حسن ابن فضال روایت کرده است که امام هشتم فرمود. «گویی شیعیانم را می بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم امام حسن عسگری (علیه السلام) در جستجوی امام خود، همه جا را می گردند اما او را نمی یابند» من از آن حضرت پرسیدم آن حضرت چرا غایب می شود ؟ امام فرمود: « برای اینکه وقتی با شمشیر قیام کرد بیعت کسی در تعهد وی نباشد»
غیبت صغری و کبری
به هر حال بندگان خدا سعادت دیدار وارتباط مستقیم با امام زمان را از دست دادند و جامه غیبت از دیدگان مردم بر قامت مبارک حجت خدا پوشانده شد اما این بدان معنا نبود که مسلمانان از نعمت هدایت آن حضرت محروم باشند اما مسیر ومجرای بهره مندی از هدایت امام عصر شکل دیگری پیدا کرد که اصطلاحاً به دو دوره غیبت صغری و غیبت کبری نام گذاری شده است. دوران غیبت صغری از سال 260 هجری (سال شهادت امام یازدهم) تا سال 329 (سال درگذشت آخرین نایب خاص امام) نزدیک به 69 سال به دازا کشید در دوران غیبت صغری، ارتباط شیعیان با امام به کلی قطع نبود و آنان از طریق عده ای خاص و به طور محدود، با امام ارتباط داشتند. کسانی که به عنوان «نایب خاص» با حضرت ولی عصر درتماس بودند وشیعان می توانستند به وسیله آنان مسائل و مشکلات خویش را به استحضار امام برسانند و پاسخ وی را دریافت کنند. در حقیقت این دوره فرصتی بود که شیعیان تدریجاً برای غیبت کبری آن حضرت مهیامی شدند لذا به تدریج در همین دوره نیز ارتباط محدود و موردی شیعیان با امام زمان (عج) قطع شد و مسلمانان موظف شدند در امور خود به نایبان عام آن حضرت یعنی فقهای واجد شرایط و آشنایان به احکام اسلام، مراجعه کنند

انتظار چیست؟

منتظر کیست؟
حضرت امام خمینی (ره)
امام مهدی(عج)؛ برپا کنندۀ عدالت همه جانبه «معنا و مفهوم عدالت صرفاً آن برداشت رایج و عمومی نیست که منحصر به زندگی رفاهی باشد بلکه منظور از آن تحقق عدالت درهمۀ مراتب انسانیت و برگرداندن هر نوع انحراف و اعوجاج به میزان اعتدال است. قدرت وامکان برقراری این عدالت در میان همۀ ابنای بشر و رهبران الهی، تنها در اختیار امام مهدی (ع) قرار گرفته است تا آن حضرت (ع) به این مهم قیام نماید.» وظایف و توصیه ها؛ « ما باید در این طور روزها و ایام الله [ولادت امام زمان (عج) توجه کنیم که خودمان را برای آمدن آن حضرت (ع) مهیا کنیم ... و ما باید خودمان را مهیا کنیم برای اینکه اگر چنانچه موفق به زیارت ایشان شدیم، پیش ایشان رو سفید باشیم. تمام دستگاههایی که الان به کارگرفته شده اند، در کشور ما... باید به این معنا توجه داشته باشند که خودشان رابرای ملاقات حضرت مهدی(ع) مهیا کنند... و خدا همۀ ما را موفق به خدمت ایشان و خدمت به اسلام و کشور خودمان کند.»
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدّظلّه العالی)
انتظار: مایۀ امید؛ «این وعده [بر چیدن بساط ظلم، جور و تبعیض از سراسر دنیا ] وعدۀ کوچکی نیست وتمام مبارزات عالم ـ اعم از دینی و غیر دینی ـ بر اثر امید به یک نقطۀ روشن انجام گرفته که اگر این امید نباشد، مبارزه ای هم نخواهد بود. اعتقاد به امام زمان (عج) وسیله حرکت و عامل نشاط برای ملت ما و تمام کسانی است که به این مسئله اعتقاد دارند.» امام زمان (ع) الگوی جهاد برای اهل ایمان؛ «امان زمان باید به صورت یک الگو برای مومنان درآید. اگر آن حضرت با کفر می جنگد و برای عدالت زحمت می کشد و مجاهدت میکند، ما هم که مأموم و دنباله رو او هستیم. باید برای گسترش عدالت مجاهدت کنیم.»
رابطه امام ومأموم؛ عامل ایجاد جمهوری اسلامی؛ « فاصلۀ میان ما و امام زمان (ع) به معنای فاصلۀ یک امام و مأموم است. این برداشت مثبت موجب شده که دل¬های روشن و فکرهای صحیح در صدد مبارزه برآیند، و همین شده که دلهای روشن و فکرهای صحیح در صدد مبارزه برآیند، و همین برداشت بود که جمهوری اسلامی را به وجود آورد. حرکت آن حضرت (ع) به هر سمتی باشد. ‍[باید] حرکت پیروان او هم به همان سمت باشد.» زنده کردن روح انتظار؛ «مردم ما باید روح انتظار را به تمام معنا در زندگی خود زنده کنند. ملت مسلمان ایران برای حاکمیت اسلام و نزدیک شدن ملتهای مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود (عج)، اوّلین گام را برداشته و این حقیقت روشن که جمهوری اسلامی ایران به توفیقات بزرگی درزمینه های مختلف دست یافته ؛ همیشه برای دشمنان اسلام دردآور بوده است و ما این موفقیتها را از جملۀ معجزات اسلام میدانیم.»

آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(ره)
امیدواری به آیندۀ شکوهمند؛ همگان باید به آینده امیدوار باشند و فردا و فرداها را بسان گذشته واکنون نپندارند، آینده ای در انتظار است که پیروزی حتمی از آن صلاح و عباد صالح و شکست و نابودی از آن فساد وعباد ناصالح است.»
ضرورت انتظار و آمادگی؛ «اکنون که عصر و دوران محرومیت از ظهور است. باید باحبل محکم انتظار، خود رابرای فرج آن حضرت آماده سازیم. بایدبر اساس موازین صحیح و معتبر و مستند، اعمال خود را تنظیم نماییم، باید فریب ادعاهای افراد آلوده به دنیا که از هر امری خصوصاً مقدسات برای رسیدن به اهداف خود استفاده می نمایند. نخوریم، بایددین را از آگاهان به دین و شریعت بیاموزیم وبه آن عمل نماییم. بایدفرهنگ صحیح وعمیق انتظار را در جامعۀ خود درهمۀ طبقات پیاده نماییم و بالاخره باید جامعه ای  در حدّ امکان، مهدوی داشته باشیم.»

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدّ ظله)
پرهیز ازعوام گرایی و کمیت گرایی در تبلیغ مهدویت؛ «در زمینۀ تحقیقات مهدوی پرهیز از عوام گرایی، اجتناب از کمیت گرایی در پژوهش ها بدون توجه ویژه به کیفیت، و دوری از انجام کارهای تکراری و غیر مفید، همواره باید مدّ نظر باشد.ضمن آنکه رویکرد عمل گرایانه و ارتباط میان مقولات مهدوی، و توجه به ساحت اخلاق و معنویت و تربیت جامعه و اهتمام به ارتقای فرهنگ تشیع اصیل انتظارات آن یگانه دوران از شیعیان و ارادتمندانش در رأس کارهای پژوهشی قرار گیرد.» استفاده صحیح از ظرفیت¬های موجود رسانه ای وتبلیعاتی استفاده کرد و چهرۀ نوارنی وتابناک حضرتش را با ابزارهای نوین و آنچنان که زبیندۀ آن امام بزرگوار است د رداخل و خارج معرفی کرد»
پرهیز ازملاهی و مناهی؛ «هر گونه حرکت تبلیغاتی در این زمینه، باید به نحوی باشد که موجبات رضایت خاطر آن ولی دوران را فراهم نماید و از ملاهی ومناهی در آن جداً پرهیز گردد؛ چه آنکه مجلسی که منسوب به امام زمان (ع) است نباید به گناه و معصیت آلوده گردد.»
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی  

لزوم هوشیای وحضور درصف عدالت طلبی؛
«شما جوانان باید در صف اوّل دفاع از عدالت قرار داشته باسید تا از نخستین یاوران حقیقی مهدی موعود (ع) محسوب شوید و دهۀ مهدویت را به اقصی نقاط دنیا برسانید. دشمنان اسلام تمام تلاش خود را به کار گرفته ا ند. تا جوانان را بابرنامه ها و سایت های غیر اخلاقی، از صف عدالت خواهان و حامیان امام زمان (ع) جدا سازند. لذا بیداری و هوشیاری فوق العاده شما، در برخورد با تفکرات ضدّ دینی امری لازم است.»

 منبع : نشریه زائر


آرزوی فرج…

در تفسیر آیه شریفه « أمَّنْ یُجیبُ الْمضْطَرَّ إذا دَعاهُ وَ یَکَشف السُّوء...»
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند : « این آیه در حق ( حضرت ) قائم علیه السلام نازل شده است . به خدا سوگند او همان مضطری است که هر وقت دو رکعت در مقام ( مقام حضرت ابراهیم درمسجدالحرام ) بگزارد و خدای را بخواند ، خداوند دعایش را مستجاب واندوهش را دور فرماید و او را در روی زمین جانشین قرار دهد».
امام محمد باقر علیه السلام نیز می فرمایند :« به خدا سوگند او ( جضرت مهدی علیه السلام مضطری است که خداوند درحق او می فرماید :»« أمَّنْ یُجیبُ ...»
از این روست که دردعای ندبه می خوانیم « أیْنَ الْمضُطرُّ الَّذی یُجاب إذا دَعا ؟»
« کجاست مضطریکه وقتی ( خدای را ) بخواند ، دعایش اجابت شود؟.»
ابا عبدالله الحسین نیز فرمودند :« نهمین فرزند من نشانی از حضرت یوسف علیه السلام و نشانی از حضرت موسی بن عمران علیه السلام دارد ». لذا ائمه معصومین علیهم السلام در دعاهای خویش برای « فرج » امام عصر ارواحنا فداه دعا کرده اند.
امام صادق علیه السلام – دردعای مفصلی که برای روز عاشورا قرائت فرموده وآن را به یکی از اصحاب خویش به نام عبد الله بن سنان تعلیم داده اند- خدای را چنین می خوانند : «... اَللّهُمَّ وَعَجِّل فَرَج آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَل صَلواتک عَلیْهم وَ اسْتَنْقذهمْ مِنْ أیْدیَ الْمُنافقَینَ وَالمُضَلّینَ وَ الکفَرَة الجاحدین ...»
« ...خدایا ! در فرج آل محمد علیهم السلام تعجیل فرما و درود خود را بر ایشان قرار ده وآنان را از دست منافقان و گمراهان وکافران عنود نجات ببخش ..»

5 روش عالی برای بیان ایده ‌ها بصورت شفاف

یکی از بزرگترین ترس ها برای بیان نظرات برای یک عده این است که آنها چطور حرف هایتان را بپذیرند. نباید بگذارید بدبینی فکرتان را مشغول کند.
آیا همیشه برای بیان افکار و نظراتتان مشکل دارید؟ این روزها همه دوست دارند فقط حرف بزنند و گوش نمی دهند. در عصر امروز هیچکس دوست ندارد مثل سایه ای در اجتماع زندگی کند و بیان افکار و عقاید برای هرکس یک اولویت است.
اینکه بتوانید حرف هایتان را بزنید و مهمتر اینکه کسی باشد که به حرف هایتان گوش دهد حس عالی است. اما چطور می توانید به روشنی نظراتتان را بیان کنید و مطمئن باشید که به شما گوش می دهند؟

در زیر به چند عامل مهم برای کمک به شنیده شدن افکار و ایده هایتان اشاره می کنیم:

1.بدانید چه هدفی در سر دارید

مطمئن شوید که قبل از اینکه دهانتان باز شود و کلمات از آن بیرون بیایند،  ایده هایتان به طور کامل و 100% برای خودتان روشن شده باشد. اینکه بدانید از آن مکالمه چه هدفی دارید و می خواهید به کجا برسید به شما اعتمادبه نفس بیشتری خواهد داد.
وقتی شنونده هایتان ببینند که از خودتان مطمئن هستید، هوشیارتر به حرف هایتان گوش خواهند داد.

2.تعریف کمال را نادیده بگیرید

بنشینید و از خودتان سوال کنید، چه چیزی واقعاً کامل است؟ آیا کسی هست که 100% کامل باشد؟ واقعیت این است که ما انسان هستیم و هیچ انسانی بدون اشتباه نیست. یک اشتباه و خطای کوچک قابل قبول است اما نیازی نیست که اینقدر تند و دقیق باشید که برای بیان نظراتتان وارد مشاجره شوید. تازمانیکه اهمیت موضوع موردبحث را می دانید، یک خطای کوچک را می توان نادیده گرفت.

3.ساده و مستقیم بگویید

به این فکر کنید که چرا وقتی یکی نظرش را می گوید شما حرف او را قطع می کنید؛ روزهای مدرسه و دانشگاه را به یاد بیاورید که معلم ها جلوی کلاس درس می دادند. اینکه یک نفر بخواهد برایتان سخنرانی کند واقعاٌ خسته کننده است.
واقعاً نیازی به استفاده از کلمات سنگین نیست. گفتن واقعیت ها با زبانی ساده و هیجان انگیز بهتر می تواند شنونده را هوشیار نگه دارد. واقعاً آزاردهنده است که یک نفر بخواهد 30 دقیقه تمام برایتان سخنرانی کند درحالیکه همان حرف ها را می توانست در کمتر از نصف آن زمان بیان کند.
پس حرفتان را راست و مستقیم بگویید و به آن شاخ و برگ اضافی ندهید. کاری نکنید که شنونده هایتان خوابشان ببرد!

4.وانمود کنید تنهایید

یکی از بزرگترین ترس ها برای بیان نظرات برای یک عده این است که آنها چطور حرف هایتان را بپذیرند. نباید بگذارید بدبینی فکرتان را مشغول کند.
تصور کنید که تنهایید و می خواهید برای خودتان حرف بزنید و نظراتتان را بگویید! با این روش اعصابتان آرام می ماند و تمرکزتان را روی موضوع از دست نمی دهید.

5.قبل از حرف زدن فکر کنید

قبل از اینکه کلمات را بر زبان بیاورید، آنها را مرور کنید تا روی آنها تسلط پیدا کنید. اینکه بدانید درمورد چه حرف می زنید، اعتمادبه نفستان را بالا می برد.
وقتی افرادی که برای آنها حرف می زنید بدانند که به حرف های خود مطمئن هستید، آنها هم به شما ایمان پیدا می کنند. به سوالات احتمالی که ممکن است از شما بپرسند هم فکر کنید و از قبل پاسخ آماده برای آنها داشته باشید.
یاد گرفتن بیان نظرات و اعتقاداتتان کاری ساده است، همه ما انسانیم و نگرانی ها و ترس هایی داریم. حرف زدن باید کاری مفرح باشد نه آزاردهنده؛ باید به خودتان اطمینان داشته باشید. اگر می دانید که موضوعی که درمورد آن حرف می زنید مرتبط است دیگر نباید بترسید! بگذارید کلمات راه خود را پیدا کرده و از دهانتان بیرون بریزند.
با خواندن نکات بالا و تمرین کردن آنها خواهید توانست اعتماد بیشتری به خود و افکارتان پیدا کرده و بسیار راحت تر نظراتتان را بیان کنید.

 

همدلی (به همراه آزمایش میزان آن)

یکی از مؤلفه هایی که مورد توجه روان شناسان اجتماعی و پژوهشگران روابط انسانی قرار گرفته است، «همدلی» است.

همدلی مفهوم مهمی در حوزه روان شناسی و ارتباط بین فردی است. افراد همدل، سه خصیصه مهم دارند: اول اینکه درباره نیازهای دیگران نوعی احساس نگرانی دارند. دوم اینکه با دیگران اشتراک نظر دارند؛ یعنی قادرند خود را به جای دیگران بگذارند و به مسائل از نگاه آنان بنگرند و سوم اینکه دارای احساسات همدلانه هستند که آن را از طریق رفتارهای متناسب، نشان می دهند. دیویس و همکارانش همدلی را سازه ای چند بعدی می دانند. که عبارتند از:

۱- دیدگاه گیری: توانایی برای در نظر گرفتن دیدگاه دیگران؛

۲- توجه همدلانه: میزان احساسات همدلانه دیگرمحور و نگرانی برای افراد درمانده؛

3- درماندگی شخصی: احساسات خودمحوری، نگرانی و تنش در شرایط بین فردی.

به رغم تفاوت در تعاریف همدلی، این اعتقاد کلی وجود دارد که زنان نسبت به مردان بیشتر همدلی می کنند. پژوهش ها، نمرات بالاتری را برای دختران در همدلی عاطفی و شناختی، نسبت به پسران نشان داد.

افرادی که همدلی بیشتر و قوی تری دارند نسبت به امور دیگران، حساس تر هستند و به صورت عاطفی به آنها پاسخ می دهند و به طور کلی، بهترین و بیشترین کمک را فراهم می آورند. عفو، یکی از فضایل مبتنی بر گرمی و صمیمیت است، و غالباً در صورتی رخ می دهد که فضایل عشق، همدلی، فروتنی، و سپاسگذاری همراه با آن، در فعالیت باشند. ریشه بسیاری از رفتارهای نوع دوستانه، همدلی است. پژوهشگران بین شکل های مختلف رفتار جامعه یار و همدلی رابطه معناداری نشان داده اند. انسان در جریان یک ارتباط عاطفی و همدلانه می تواند عواطف و احساسات خود را کنترل و رفتار خود را با انتظارات افراد جامعه هماهنگ و سازگار سازد. انسان ها در همدلی متفاوتند. برخی از آنان عمیقا از ناراحتی دیگران متأثر می شوند تا جایی که آن را ناراحتی خود به حساب می آورند و برخی دیگر مثل جامعه ستیزان، کاملا بی اعتنایند و تحت تأثیر حالات عاطفی دیگران قرار نمی گیرند لذا بهترین شیوه کنترل پرخاشگری و کاهش خشونت در جامعه، پرورش همدلی است.

از نظر اسلام، بخش مهمی از نیازهای اساسی انسان، نیازهای عاطفی است که مرتبط با اولین مؤلفه رفتار حمایتی یعنی همدلی است. بسیاری از اختلالات و نارسائی های شخصیتی، خُلقی و رفتاری، ریشه در بی توجهی به این نیاز اساسی و کمبود آن دارد. همه انسان ها نیازمند محبت، عاطفه و توجه دیگرانند و همچنین نیازمندند که برای پرورش کمالات انسانی در خود، به دیگران محبت کنند و دیگران را از عاطفه و توجه خویش بهرمند سازند. اسلام به عنوان دینی جامع به این نیاز اساسی توجه کافی را مبذول داشته است و تربیت انسان هایی حساس نسبت به نیازهای عاطفی دیگران را وجهه همت خویش قرار داده و از طرق مختلف ایجاد نگرش صحیح به مسأله و ترغیب آنان و نیز ارائه الگوهای عملی کوشیده است برای برآوردن این نیاز اساسی بسترهای مناسب را فراهم آورد.

در آموزه های اسلامی توجه به این نیاز، گاهی به صورت مستقل و یگانه مطرح شده است:

امام على (علیه السلام): بهترین احسان، همدلی با برادران ایمانی است.[1]

امام صادق (علیه السلام): به خدا نزدیک شوید با همدلی و یاری برادران ایمانی تان.[2]

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «دو خصلت است که در هرکه نباشد، از او دورى کن، دورى کن، دورى کن! عرض شد: آن دو چیست؟ فرمود: نمازِ به وقت و مواظبت کردن بر آن و همدلی (و یاری برادران)».[3]

علی (علیه السلام) می فرمایند: «جوانمردی، یعنی عدالت درحکومت و گذشت کردن با وجود توانائی بر انتقام، و همدلی است در معاشرت (یا همدلی و یاری در دشواری)».[4]

و در بسیاری از موارد به صورت ضمنی و تبعی ـ که در واقع حاکی از نوعی نگاه ظریف به مسأله است ـ به ارضای این نیاز توجه شده است. به عبارت دیگر در موارد بسیاری بین توجه به نیازهای مختلف انسان، نوعی تداخل دیده می شود؛ چنان که در مورد خود نیازها هم، چنین تداخلی مشاهده می شود. برای مثال فرد ناتوانی که می خواهد بار سنگینی را از جایی به جایی ببرد و پول کافی برای استخدام باربر ندارد و در عین حال از نظر روحی و عاطفی کاملا خسته و افسرده است و از بی کسی و ناتوانی و بی پولی خود شکوه می کند، هم دارای نیاز اقتصادی است، هم نیاز بدنی و هم نیاز عاطفی. در چنین موردی اگر کسی به او کمک مالی بکند، از نظر بدنی و عاطفی نیز او را حمایت کرده است و یا اگر در حمل بارش شخصا به او کمک کند، این کمک، حمایت عاطفی و اقتصادی را نیز شامل می شود. لذا قرآن کریم، از تصمیم بر عدم حمایت مالی از برادران مؤمن، نهی می فرماید:

«آنها که از میان شما دارای برتری (مالی) و وسعت زندگی هستند نباید سوگند یاد کنند که از انفاق نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند آیا دوست نمی دارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است».[5]

یا مانند ثواب قرض دادن به برادر مؤمن: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «کسی که به برادر مومن خود قرض بدهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هم وزن کوه اُحد، رضوان و طور سینا، حسنات خواهد داشت و اگر برای بازپس گیری آن مدارا کند، از پلِ صراط همچون برق جهنده، بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.»[6]

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «نمی خواهی مکارم اخلاق را برای تو باز گویم: گذشت از خطاهای مردم، همدلی مرد با برادرش (و یاری او) با مال، بسیار به یاد خدا بودن».[7]

و در ادامه می فرمایند البته این کارساده ای نیست و مردم عادی طاقت آنرا ندارند.[8]

یا حمایت مالی از ایتام:

امام علی (علیه السلام) فرمودند: «خدا را! خدا را! درباره یتیمان، نکند آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد. به راستی از رسول خدا شنیدم که می فرمود: کسی که یتیمی را سرپرستی کند تا بی نیاز شود خداوند بهشت را برای او واجب می کند».[9]

یا پناه دادن به دورافتادگان از وطن:

امام صادق (علیه السلام) در فرمایشی به ابن جندب فرمودند: «خدای عزّوجلّ فرمود همانا نماز کسی را قبول می کنم که دور از وطن را پناه دهد».[10]

البته مواردی هم هست که حمایت عاطفی در آنها وجهه غالب رفتار حمایتی است؛ مانند کشیدن دست نوازش بر سر یتیم:

حضرت رسول (صلّى الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «هر که قساوت قلب داشته باشد که گریه اش نیاید و ازین معنى راضى نباشد پس باید که نزدیک خود آورد یتیمى را و با او مهربانى کند و دست بر سر او بمالد که نرم مى شود دل او باذن الهى تعالى شانه به درستى که یتیم را حقى عظیم هست».[11]

یا حتی صرف عیادت بیمار بدون توجه و تلاش در مورد برآوردن نیازهای دیگر او:

رسول (خدا صل الله علیه و آله) فرمان داد که تشییع جنازه کنیم و به عیادت بیمار برویم.[12]

یا اکرام سالمندان:

هر گاه یکى از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیرى و شکستگى برسند (آنچنان که نیازمند به مراقبت تو باشند) کمترین اهانتى به آنان مکن.[13]

امام رضا (علیه السلام) از رسول الله (صلی الله علیه و آله) روایت فرمودند که: «بزرگان را احترام کرده و بر کودکان رحم آورید، وظیفه خود را در قبال خویشان نزدیک به جاى آورید و بر آن مراقب باشید».[14]

در موارد اندکی نیز حمایت صرفا جنبه عاطفی دارد مثل مواردی که توصیه می شود مؤمنین ارتباط عاطفی نزدیک با یکدیگر داشته باشند:

همانا، مؤمنین برادران یکدیگرند.[15]

با یکدیگر مهربان و عطوفند.[16]

یا همسران نسبت به یکدیگر اظهار محبت کنند و این مطلب را که آنان را دوست دارند بر زبان بیاورند:

رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «از خدا درباره دو ناتوان بترسید: یتیم و زن؛ به درستی که بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهتر باشد».[17]

امام صادق علیه اسلام فرمودند: «زنانتان را دوست بدارید».[18]

رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «این سخن مرد به زن که دوستت دارم هرگز از دل زن بیرون نمی رود».[19]

یا به والدین توصیه می کند فرزندان خویش را به دور از خرافات جاهلی و به شکل فراجنسیتی دوست بدارند:

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «کسی که دختربچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بنده ای از فرزندان اسماعیل ذبیح را آزاد کرده باشد».[20]

فرهنگ اسلامی از طریق ارائه نگرش ها و بینش های مثبت نسبت به رفتار حمایتی و بینش های منفی نسبت به بی اعتنایی به گرفتاری های دیگران و عدم کمک به نیازمندان از یک سو و از طریق برانگیختگی عاطفی و بالا بردن حساسیت ها و تهییج روانی از سوی دیگر، می کوشد افراد را از نظر شخصیتی آنگونه تربیت کند که با دیگران همدلی داشته باشند.

به هر حال در منابع اسلامی موارد بسیاری وجود دارد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم موضوع رفتار حمایتی را مورد توجه قرار داده اند. موارد رسیدگی به حال ایتام، توصیه به مردان در مورد توجه به همسران خود، عیادت بیماران، توجه خاص به فرزندان دختر، رسیدگی به حال غریب ها و از وطن دورافتاده ها، توجه خاص به سالمندان به خصوص والدین و خویشاوندان، در منابع اسلامی به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است.



پی نوشت ها:


[1] غرر الحکم، حدیث 3023.

[2] الخصال، 1403ه.ق، ج1، ص8، حدیث 26.

[3] همان، ص47، حدیث50.

[4] غرر الحکم، 1366، حدیث 5492.

[5] نور، 22.

[6] وسائل الشیعه، 1403ه.ق، ج18، ص331، حدیث 23787.

[7] بحار الأنوار، 1404 ه.ق، ج90، ص 157، حدیث27.

[8] الخصال، 1403ه.ق، ج1، ص133، حدیث 142.

[9] منتخب میزان الحکمه، ذیل الیتیم، حدیث 6814.

[10] بحار الأنوار، 1403ه.ق، ج 78، حدیث 1، باب24، ص 281.

[11] وسائل الشیعه، 1403ه.ق، ج 3، ص 286، حدیث 3668.

[12] بحار الأنوار، 1403ه.ق، ج81، باب4، حدیث 3، ص215

[13] أسراء، 23.

[14] بحار الأنوار، 1403ه.ق، ج96، باب 46، ص357، حدیث 25.

[15] الحجرات،10.

[16] فتح، 29.

[17] بحار الأنوار، 1403ه.ق، ج103، باب 59، حدیث7

[18] بحار الأنوار، 1403ه.ق، ج103، باب 59، حدیث 16.

[19] وسائل الشیعه، 1403ه.ق، ج 20، باب 3، حدیث 24930، ص 23.

[20] وسائل الشیعه، 1403ه.ق، ج15، ص227.