مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی مرکزمشاوره حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد

انواع اضطراب

اضطراب انواع مختلف و متنوعى دارد که هر فردى ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:

۱ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder)
ترکیبى از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:

طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بی‌اشتهایى، سستى، سرگیجه، تعریق، بی‌خوابى، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعى وجود ندارد.

۲ـ اختلال هراس (Panic Disorder)
این افراد دچار حملات اضطرابى پیش‌بینى نشده‌اى می‌شوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال می‌ترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بی‌اختیار دست به کارهایى بزنند و یا علائم روانى ـ حسى غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده می‌گردد


۳ـ ترسهاى اختصاصى یا ساده (Simple Phobia)
شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقى است که طى آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهاى خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب می‌کند. در این موارد خود فرد متوجه افراطى و غیرمنطقى بودن ترس خویش است.

۴ـ ترس از مکانهاى باز (Agorophobia)
افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع می‌کنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانى شروع می‌شود و معمولاً این افراد تجربه اضطراب جدایى را در دوران کودکى داشته‌اند.

۵ـ ترسهاى اجتماعى (Social Phobia)
این نوع ترس از اواخر دوران کودکى یا اوائل نوجوانى شروع می‌شود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمسارى می‌کنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن می‌ترسند.

۶ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)
عبارت است از افکار یا اعمال غیر ارادى، تکرارى و غیرمنطقى که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار می‌کند. این بیمارى می‌تواند به‌صورت وسواس فکرى، وسواس عملى و یا وسواس فکرى و عملى توأم با هم باشد.

در وسواس فکرى، فرد نمی‌تواند فکرى را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگرى یا جنسی)، یعنى یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.

در وسواس عملى فرد براى اجراى تکرارى عملى خاص یا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار می‌کند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسى موجب افزایش اضطراب شخص می‌گردد درحالی‌که عمل وسواسى اضطراب شخص را کاهش می‌دهد.

۷ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)
این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده می‌شد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانى که شدت آن می‌تواند براى هرکس آسیب‌رسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعى مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید

تکنیک های ضد خجالت برای خجالتی ها

در دنیای پرفراز و نشیب امروزی، بایستی مهارتهای زندگی را برای داشتن زندگی بهتر یاد بگیریم. مقدمه لازم نیست، تسلط بر تکنیک های ضد خجالت و کسب مهارت های معاشرتی، مثل کسب سایر مهارت ها، نیازمند پشتکار و تمرین مداوم و لازمه زندگی است. همین الان شروع کنید:

1- روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید.

2- موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد.

3- به دیگران کمک کنید.

منتظر نشوید که از شما کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به این و آن، باید بدویداین یک دستورالعمل است.

ماشین یک نفر وسط خیابان خراب شده و روشن نمی شود و حالا راننده منتظر است کسی بیاید کمکش کند و ماشین را هُل بدهد.

همسایه تان از بازار برمی گردد و دستش حسابی پُر است و زنبیل دارد از دستش می افتد.

پیرمرد مغازه دار، زورش نمی رسد که به تنهایی، کرکره مغازه را بدهد بالا، خب، چرا معطلید؟ مگر نمی خواستید تمرین های ضد خجالت تان را شروع کنید؟ چه بهتر از این؟ با این تیر، خیلی بیشتر از یکی دو نشان را خواهید زد. مطمئن باشید. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمی خواهید؟ (البته لبخند و ارتباط چشمی را هم هنگام ادای این دو کلمه فراموش نکنید). نمی دانید چقدر موثر است.

4- با خجالتی ها همان طور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.

دوست دارید با لبخند به استقبال تان بیایند؟ به شما توجه کنند؟ به حرف های تان صمیمانه گوش کنند و صمیمانه با شما هم کلام شوند؟ و چیزهایی از این قبیل؟ بسیاری می گویند خجالتی ها، خجالتی ها را خوب می شناسند. خجالتی های جمع را پیدا کنید و با آن ها همان طوری رفتار کنید که دل تان می خواهد با شما رفتار شود.

5- وقتی به یک محفل رودربایستی دار، مثلا به یک مهمانی رسمی، دعوت می شوید، وقت تان را طوری تنظیم کنید که زود برسید.

این نکته در عین سادگی، بسیار مهم است. حداقل فایده اش این است که با سنگینی فضای جلسه، زودتر آشنا می شوید و کم کم ترس تان از آن جمع می ریزد. امتحان کنید! وقتی یک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ می شود، حس خجالت تان خیلی کم تر است نسبت به وقتی که ناگهان به یک مجلس شلوغ وارد می شوید. معمولا آن هایی که دیرتر به چنین محافلی وارد می شوند، استرس بیشتری را پشت سر می گذارند و آن هایی که زودتر می رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار می کنند.

6- از هم صحبت خود تعریف کنید.

اغلب آدم ها وقتی ازشان تعریف می کنید، ذوق می کنند و بیشترشان آن قدر ذوق می کنند که به هیچ قیمتی حاضر نمی شوند هم صحبتی با شما را از دست بدهند. ضمنا هنگام تعریف و تمجید از این و آن، به هیچ وجه لازم نیست دروغ بگویید. اگر کمی دقت کنید، مطمئنا در هر آدمی بالاخره یک چیزی پیدا می کنید که قابل تعریف باشد. البته تعریف های تان هم نباید خیلی بی ربط باشد. مثلا وقتی کسی دارد درباره یک موضوع فلسفی با شما صحبت می کند، خیلی بی ربط است اگر بگویید: پیراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهید و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنید.

7- نقش آفرینی کنید.

نقش آفرینی، یک اسلحه مخفی است که حتی مطمئن ترین و با اعتماد به نفس ترین آدم هایی هم که شما سراغ دارید، از آن بهره می گیرند. شما دل تان می خواهد وقتی به یک جمع وارد می شوید، چگونه رفتار کنید؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صمیمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟ خب، همه ی این ها را می توانید در خلوت خودتان و در مقابل آینه تمرین کنید. کم کم شما همانی خواهید شد که دل تان می خواهد

8- هیچ وقت هیچ کس را تحقیر نکنید و خصوصا در حضور جمع از چنین کارهایی پرهیز کنید.

همه ما آدم ها، به آرامش و کمک دیگران احتیاج داریم. مطمئنا وقتی شما کسی را تحقیر یا مسخره کنید، او هم به دنبال بهانه ای خواهد گشت تا این لطف شما را جبران کند! انرژی منفی برای این و آن نفرستید تا انرژی منفی برای تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از این و آن هم، یادتان باشد که نباید از هیچ کس در حضور جمع انتقاد کرد.

9- خیلی هم ایده آل گرا نباشید.

قرار نیست با هر حرفی که می زنید، همه را متحول کنید. برای هیچ کس دیگری هم قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. مطمئن باشید که دیگران هم استانداردهای شان را این قدر دست بالا تعریف نمی کنند. وقتی در یک جمع حضور دارید، کسی از شما انتظار ندارد که فوق العاده باشید. برای جمع، این مهم است که شما با آن ها همراه باشید. این را هم یادتان باشد که خیلی از خانم ها و آقایان اصلا با آدم های پُرحرف و شوخ و مجلس آرا میانه ی خوبی ندارند و یک خبر خوب دیگر اینکه سکوت و کم حرفی شما را معمولا به پای فروتنی، حجب و حیا و بزرگ منشی تان می گذارند و چه صفتی بهتر از این چند صفت؟ راستی یادتان باشد که، در ملاقات اول تان با هیچ کس زیاد حرف نزنید و اطلاعات شخصی تان را رو نکنید. چه لزومی دارد؟ این کار را متاسفانه بعضی ها برای پنهان کردن آن حس خجالت درونی شان انجام می دهند، غافل از این که دیگران، این کار را غالبا این طور تفسیر و تعبیر می کنند که فاعلان این فعل، آدم های کم ظرفیت و سرخورده یا آدم های گوشه گیر و تنهایی هستند

10- ارتباط چشمی در برقراری یک ارتباط موثر، خیلی مهم است.

حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنید. چه وقتی دارید صحبت می کنید، چه وقتی که دارند با شما صحبت می کنند. این ارتباط چشمی را ترجیحا با یک لبخند ملایم و حالت دوستانه همراه کنید. اگر به هر دلیلی از برقراری یک ارتباط چشمی مناسب ناتوان هستید، سعی کنید به پیشانی طرف مقابل تان نگاه کنید. از معجزه ی نفس های عمیق هم غافل نشوید؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنید که با نفس های عمیق، آرامش را به وجودتان برگردانید. این تمرین را می توانید خیلی راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهید. مطمئن باشید که هیچ کس نمی فهمد این کار شما چه معنایی دارد. باور کنید که اصلا کسی حواس اش به شما نیست. راحت باشید.

11- اگر خجالتی باشید، احتمالا تنهایی را به فعالیت های جمعی ترجیح می دهید.

می توانید، از این فرصت مغتنم استفاده کنید و چیزی یاد بگیرید. آدم هایی که تنهایی را دوست دارند، معمولا روحیه شان با هنرآموزی جور است. روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد. تا می توانید کتاب بخوانید و اطلاعات کسب کنید. روزنامه، مجله، برنامه های آموزشی، اینترنت و… به زودی، روزی می آید که باید حرفی برای گفتن داشته باشید. خودتان را برای آن روز آماده کنید.

12- شکست های تان را تدبیر کنید( فورا" مایوس نشوید)

وقتی دارید برای کسب مهارت های ضد خجالت تلاش می کنید، یادتان باشد که مثل هر تلاش دیگری، ممکن است شکست هایی هم در سر راه تان باشد. ولی قرار نیست شما از میدان فرار کنید. تا رسیدن به پیروزی نباید دست از تلاش بردارید

فراموش نکنید که نوابغ هم بارها و بارها در مسیر تلاش های شان شکست خورده اند؛ اما دست از کار نکشیده اند. این را هم یادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشی از شرایط باشد، نه ناشی از اشتباه شما. مثلا ممکن است شما نتوانید در میان بحث دو نفر دیگر وارد شوید و آن ها را همراهی کنید تنها به این علت که بحث آن ها خصوصی بوده و یا ممکن است سر صحبت را با کسی باز کرده باشید که او در آن لحظه به گرفتاری ها و مشکلات دیگر زندگی اش فکر می کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعی کنید از هر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه ای بگیرید و آن درس تازه را در تمرین های بعدی به کار ببندید.

13- همیشه آماده و به روز باشید. مطلع و گوش به زنگ.

داشتن اطلاعات به شما کمک می کند که همیشه حرف های شنیدنی در آستین داشته باشید. سوال های حاضر و آماده هم غنیمت هستند. از این قبیل سوال ها همیشه همراه داشته باشید.  

طرح یک سوال صمیمانه و مودبانه معمولا نقطه ی شروع مناسبی برای ورود به بحث دیگران است و هر قدمی هم که برای چنین هم کلامی هایی بردارید، مطمئنا قدم بعدی آسان تر و آسان تر می شود

از سلیقه ها و علاقه های دوروبری های تان هم باید باخبر باشید. این طوری راحت تر می توانید هم صحبت شان شوید

وقتی می خواهید سر صحبت را با یک جماعتی باز کنید یا وقتی که می خواهید در یک بحث گروهی شرکت کنید، باید این را ارزیابی کنید که آیا آن ها هم مایل هستند حرف های شما را بشنوند و اصلا آیا شما خوب به حرف های آن ها گوش داده اید یا نه. بی محابا حرف شان را قطع نکنید. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثی وارد شوید.

14- خودتان را اصلاح کنید.

نمی توانید همه را مجبور کنید همان طوری که شما دل تان می خواهد رفتار کنند. نمی توانید همه را وادار کنید نسبت به حرف ها و رفتارهای شما همان طوری واکنش نشان بدهند که شما دوست دارید. چرا که اولا همه ی آدم ها مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند و ثانیا آن چه مهم است، تلاش و تمرین شما است و توجه به این نکته که آیا شما دارید کارتان را درست انجام می دهید یا نه؟

انتظار نداشته باشید وقتی که در یک مهمانی، کنجی نشسته اید و با هیچ کس حرف نمی زنید، دیگران بیایند و شما را از پوسته ی تنهایی بیرون بیاورند. خودتان هم باید کمک کنید. انجام دادن تمرین هایی که از آن ها حرف می زنیم، به عهده ی خودتان است، نه دیگران. ضمنا حواس تان به این نکته هم باشد که سطح توقع تان را از دیگران تصحیح کنید. در هر مهمانی، ممکن است که بغل دستی شما هم خودش خجالتی باشد؛ نزدیک به 50 درصد آدم ها، کم و بیش، با درجات مختلفی، خجالتی هستند. پنجاه درصد یعنی نصف آدم های هر جمع. کم نیست! شما هیچ وقت در اقلیت نیستید.

معاشرتی شدن، یک مهارت است که با تمرین به دست می آید. به مهارت های ضد خجالت هم باید یکی یکی تسلط پیدا کنید. به دست آوردن یک مهارت ممکن است یک سال طول بکشد، در حالی که به دست آوردن یک مهارت دیگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگیرد. هر چه سخت تر به دست بیاورید، سخت تر از دست می دهید. این یادتان باشد.

تهیه و تنظیم : میناطرویان

آیا از مسائل برداشت های شخصی دارید؟

آیا بیش از اندازه حساس هستید؟
آیا از مسائل برداشت های شخصی دارید؟ بیش از اندازه به تحلیل موقعیت می پردازید؟ احساس می کنید تدافعی هستید؟ در اینصورت می توان گفت شما جزء گروهی از افراد هستید که به آن افراد حساس گفته می شود.
آنچه همه افراد حساس در آن مشترکند این است که به نکات ظریفی توجه می کنند که دیگران توجه نمی کنند – یک نگاه، یک احساس، یک پیام ضمنی... . مثل این که یک عینک اضافه بر چشم داشته باشند.
افراد حساس دارای تفاوت هایی با بقیه افراد هستند. محققان دریافته اند افراد دارای این ویژگی، به زمان بیشتری برای تصمیمگیری نیاز دارند، بیشتر نیاز دارند تنها باشند تا فکر کنند، و معمولا درمورد بعضی چیزها مثل به یادداشتن روز تولد دیگران بیشتر احساس وظیفه می کنند.
به این افراد ممکن است برچسب خجالتی بودن یا حتی عصبی بودن زده شود، اما این برچسب ها نادرستند. درصورتی که خجالتی بودن رفتاری اکتسابی و آموختنی است؛ اما افراد حساس با این حساسیت زاده می شوند.
افراد حساس برای محافظت از خود، اغلب یا کناره گیری کرده یا تهاجمی عمل می کنند. همه راه هایی که این افراد برای محافظت از خود از آن استفاده می کنند ماهیتا تدافعی هستند (مثلا کم اهمیت نشان دادن مساله، سرزنش، تلاش بسیار برای رسیدن به موفقیت، عدم رقابت)- این رفتارها  باعث تشدید این شرایط می شوند، بگونه ای که معمولا باعث آسیب دوبارۀ فرد حساس می شوند – بار اول هنگامی که احساس تحقیر می کنند ( و این احساس باعث واکنش دفاعی می شود)، و بار دوم هنگامی که فرد مقابل به این رفتار به شکلی تهاجمی پاسخ می دهد.
اما نکته ای که باید به افراد حساس یادآور شد این است که "دست از تظاهر کردن به اینکه حساس نیستید بردارید". البته گاهی این لازم است. اما افراد حساس با انتخاب درست محیط، کاهش استرس از طریق کارهایی مثل یوگا و ورزش، و با دقت در انتخاب کسانی که وقت خود را با آنها می گذرانند میتوانند مقاوم تر شوند. همچنین درمان شناختی رفتاری (که طی آن می آموزید با افکار منفی خود بطور منطقی برخورد کنید) و نیز داروهای ضدافسردگی می توانند کمک کنند.  
 
 
تهیه و تنظیم: میناطراویان

راههای کسب آرامش از نگاه قرآن

آرامش گوهری نایاب و مهم ترین نیاز انسان است که نقش بسیار مهمی در سعادت و سلامت روحی او و جامعه دارد. انسان همواره در جستجوی آرامش است و برای به دست آوردن آن تلاش و کوشش می نماید. احساس امنیت و آرامش از مهم ترین ویژگی های انسان سالم به شمار می رود، زیرا او در سایه این آرامش می تواند به رشد و کمال برسد.

خداوند در قرآن، به صورت زیبایی موضوع آرامش را بیان نموده و عوامل مؤثر بر آرامش روح و روان را به انسان ها معرفی نموده است که در این نوشتار به برخی از آن ها اشاره می شود:

قرآن کریم، کتاب بزرگ انسان سازی و هدایت انسان به سوی خیر و سعادت است که به نحوی مطلوب تغییرات بسیار مفید و مؤثری در شخصیت افراد به وجود می آورد و از آنها افرادی با شخصیت کامل، آرام و مطمئن می سازد. خداوند متعال از قرآن به عنوان نسخه شفابخش برای جان های دردمند مؤمنان، یاد می نماید و می فرماید: «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین و لا یزیدالظالمین انا خساراً؛ و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی افزاید.» (اسراء ۸۲)

حضرت علی(ع) انسان ها را به استمداد از قرآن برای حل مشکلاتشان، فرامی خواند و می فرماید: «از این کتاب بزرگ آسمانی برای بیماری های خود شفا بخواهید و برای حل مشکلاتتان از آن یاری بجویید، چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است.» (نهج البلاغه خ۱۷۶)

۱) ایمان

ایمان یک نوع حالت آرامش و اطمینان است که بسیاری از دردهای روحی را درمان می کند. قرآن، امنیت و آرامشی را که ایمان در وجود مؤمن ایجاد می کند این گونه توصیف می فرماید: «الذین ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آنان که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش می یابد. آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش می یابد.» (رعد ۲۸)

ایمان انسان به خداوند، او را نسبت به کمک، حمایت و لطف خداوند امیدوار می سازد و هرگونه شک و وحشت را از او دور می نماید. قرآن می فرماید: «هوالذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم؛ هم اوست که در دل های مؤمنان آرامش را فرو فرستاد، تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند.» (فتح۴)

میزان آرامش روحی هر کس، بستگی به ایمان او دارد. انسان در پرتو بندگی خداوند از قید بندگی غیر او آزاد می گردد و هرچه فرد ایمانش قوی تر باشد، آرامش روحی او نیز افزایش می یابد. کسانی که ایمان ناپایدار و ضعیفی دارند، احساس آرامش کمتری دارند. به همین دلیل، کافران هیچ بهره ای از آرامش و اطمینان ندارند.

امام باقر(ع) آرامش را همان ایمان می داند و می فرماید: «آرامش، همان ایمان است.»۱

آری ایمان به خدا به انسان امید و توان می دهد و او احساس می کند به پناهگاه مطمئن و قدرتمندی متکی است؛ بنابراین او خود را ناتوان نمی بیند و هرگز ناامید نمی شود.

۲) یاد خدا و نماز

یکی از عبارت هایی که در قرآن کریم آمده است و برای آن حدی مشخص نشده است، «ذکرالله» است: «یا ایهاالذین ءامنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را یاد کنید، یادی بسیار.» (احزاب۴۱)

یاد خدا، تأثیر به سزایی در آرامش دلها دارد. قرآن کریم، ذکر خدا را به عنوان برترین داروی آرام بخش قلب ها معرفی می نماید و قلب مؤمنان را بدلیل ذکر نام خداوند، سرشار از آرامش ملکوتی می داند و می فرماید: «الذین ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب؛ آنان که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش می یابد. آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش می یابد.» (رعد۲۸)

کسی که دلش را محل یاد خدا قرار می دهد، همه اضطرابها و نگرانی هایش از بین می رود، به صفا و آرامشی درونی می رسد و هیچ وحشتی از غیر خدا ندارد.

حضرت علی(ع) در خطبه ۲۲۵ نهج البلاغه می فرماید: «پروردگارا! تو از هر مونسی برای دوستانت مونس تری و از همه آن ها برای کسانی که به تو اعتماد کنند، برای کارگزاری، آماده تری. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده می کنی و در اعماق ضمیرشان بر حال آنان آگاهی و میزان معرفت و بصیرتشان را می دانی، رازهای آنان نزد تو آشکار است و دل های آنان در فراق تو بی تاب. اگر تنهایی سبب وحشت آنان می گردد، یاد تو مونس آنهاست، و اگر سختی ها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه می برند.»

در منطق قرآن یکی از مصادیق کامل یاد خدا، نماز می باشد به ذکر اکبر، تعبیر شده است: «و لذکرالله اکبر؛ و ذکر خدا بزرگ تر است.» (عنکبوت ۴۵) نماز ریشه و مایه اصلی هر خیر و سعادت است و انسان را به یاد خدا می اندازد. اگر نماز باتوجه کامل خوانده شود، آثار و برکات ویژه ای در آرامش روح و روان و در نتیجه، در زندگی فرد خواهد داشت. در پرتو نماز، آلودگی و گناهان از وجود انسان پاک می گردد. و قلبی که در آن گناه نباشد، سرشار از آرامش و اطمینان است.

۳) تقوا

«تقوا» زیباترین صفت انسان مؤمن و عامل سعادت و رستگاری انسان است. خداوند در قرآن بارها انسان را به داشتن تقوا فراخوانده و آن را لباس پاکی روح انسان معرفی می نماید: «و لباس التقوی ذلک خیر؛ و جامه پرهیزگاری از هر جامه ای بهتر است.» (اعراف۲۶)

تقوا موجب کمال انسان و هدایت او در مسیر الی الله است. خداوند سبحان برای اهل تقوا راه خروج از مشکلات و رسیدن به آرامش و طمأنینه را قرار داده است: «من یتق الله یجعل له مخرجاً؛ هر که تقوا بورزد خداوند راه گشایش در سختی ها به او عطا می کند.»(طلاق۲)

فرد متقی در دنیا و آخرت محبوب خداوند سبحان است. در هنگام مصیبت ها و در دشواری های زندگی درمانده نمی گردد: «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون¤ الذین امنوا و کانوا یتقون¤ لهم البشری فی الحیوه الدنیا و فی الاخره لاتبدیل لکلمات الله ذلک هوالفوز العظیم؛ آگاه باشید که بر دوستان خدا بیمی نیست و غمگین نمی شوند¤ کسانی را که ایمان آوردند و پرهیزگاری می کردند¤ بشارت است ایشان را در دنیا و آخرت. سخن خدا دگرگون نمی شود. این است کامیابی بزرگ.» (یونس ۶۴تا ۶۲)

چنین انسانی منشأ همه امور را خداوند متعال می داند و این گونه است که همیشه دارای آرامش و اطمینان روحی است و ترس و دلهره به دلش راه نمی یابد.

امام علی(ع) اهل تقوا را این گونه بشارت می دهد و می فرماید: بدانید که هر کسی تقوای الهی را پیشه کند و از خداوند سبحان بترسد از فتنه ها نجات می یابد. و با نور هدایت از تاریکی ها می گریزد، و بهشت و آنچه را که دوست دارد جاودانه بدست می آورد. خداوند سبحان او را در منزل کرامت خویش مسکن می دهد.

خانه ای که مخصوص خداوند سبحان است سقف آن عرش الهی و نور و روشنایی آن از جمال الهی، و زائرانش فرشتگان الهی و دوستان و همنشینانش پیامبران الهی می باشند.۲

۴) دعا و توسل

دعا وسیله قرب و نزدیکی بنده به پروردگارمنان، تسلی بخش دلهای خسته و روشنی بخش جان انسان در برابر مشکلات و سختی های زندگی است. از این رو، خداوند متعال همواره بندگان را به دعا کردن در پیشگاه خود دعوت می نماید و وعده اجابت آن را می دهد: «واذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون؛ و زمانی که بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم، دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم، پس باید دعوت مرا استجابت کنند و به من ایمان آورند تا شاید هدایت شوند.» (بقره۱۸۶)

انسان پاک ترین حالات را در دعا و توسل به خداوند پیدا می کند. او به وسیله دعا به قدرت لایزال خداوندی متصل می شود و حل مشکلات مادی و معنوی خود را از خدا می خواهد و اجابت دعا را از جانب آن بخشنده بزرگ، باور دارد.

خداوند در قرآن درباره تأثیر دعا و توسل بر آرامش انسان و رهایی از اضطراب و افسردگی می فرماید: «خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلوتک سکن لهم و الله سمیع علیم؛ از دارایی هایشان صدقه بستان تا آنان را پاک و منزه سازی و برایشان دعا کن، زیرا دعای تو مایه آرامش آنهاست، و خدا شنوا و داناست.» (توبه۱۰۳)

دعا باعث تخلیه هیجانات فرد و از بین بردن ناراحتی های او می شود. انسان که با دعا سر و کار دارد هرگز دچار یأس و ناامیدی نمی شود و به آرامش و نشاط می رسد.

۵) انس با قرآن مجید

تلاوت و حفظ قرآن نوعی ذکر خداوند است. انسان در پرتو نور قرآن از بسیاری از نگرانی ها و اضطرابات مصون می ماند و احساس اطمینان و آرامش بیشتری می کند.

خداوند در قرآن خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «و قال الذین کفروا لولا نزل علیه القرءان جمله واحده کذاک لنثبت به فوادک و رتلناه ترتیلا؛ کافران گفتند: چرا این قرآن به یکباره بر او نازل نمی شود؟ برای آن است که دل تو را بدان نیرو دهیم آن را به آهستگی وترتیب فرو می خوانیم. (فرقان۲۳)

خواندن قرآن و مداومت بر آن به تدریج موجب استحکام قلب و روح می شود. وقتی که قلب انسان ثابت و محکم شد، هیچ غم و ناراحتی نمی تواند آرامش آن را بر هم بزند. کسانی که توفیق انس با قرآن را پیدا می کنند، جز به قرآن دل نمی بندند و به وسیله آن به آرامش می رسند. پیامبر(ص) در این باره می فرماید: «مثل قرآن مثل کیسه سربسته پر از مشک است. اگر آن را باز کنی، بوی مشک فضا را معطر می سازد و اگر به حال خود رها سازی، سود نمی بخشد. قرآن نیز، چنانچه به تلاوتش روی آوری، فضا را از عطر خود آکنده می سازد و روان را نشاط می بخشد؛ و اگر تلاوت نکنی، در سینه ات پنهان می ماند.»۳

قرآن با الگودهی به انسان از جهات مختلف، راهنمای گرانبها و بهترین پشتوانه برای او می باشد. عمل به دستورات قرآن، انسان را در جهت کسب معرفت کمال و نیل به سعادت و ایجاد آرامش هدایت می کند.

۶) صبر

یکی از فضایل انسانی و از مهم ترین ارکان ایمان، صبر است که نقش مهمی در زندگی انسان و ایجاد آرامش روح و روان او دارد. صبر راه حل بسیاری از مشکلات است.

صدهزاران کیمیا حق آفرید

کیمیایی همچون صبر آدم ندید

خدا در قرآن با مژده به صابران، اجر و پاداش آنان را نامحدود می داند و می فرماید: «انما یوفی الصبرون اجرهم بغیر حساب؛ صابران اجر و پاداش خود را بی حساب دریافت می دارند.»(زمر۰۱)

انسان مؤمن در برابر مشکلات مقاومت می کند و از حوادث و سختی های زندگی شکوه نمی کند. او درپناه صبر، وجود خود را آرامش می بخشد. هرگونه بی صبری باعث به وجودآمدن اضطراب و استرس در او خواهد شد.

امام صادق(ع) می فرمایند: بسیار اتفاق افتاده که یک ساعت صبر و شکیبای سبب شادی طولای شده است و چه بسیار لذت کوتاهی در یک ساعت غم و اندوه طولانی به بار آورده است.»۴

۷) همسر مناسب

ازدواج پیمانی مقدس است که در اسلام به آن اهمیت فراوانی داده شده است. پیامبر گرامی اسلام، ازدواج را عامل مهمی در دور نگه داشتن دین و جامعه، از انحرافات می داند و می فرماید: هر کس که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.»۵

در نظام الهی و آموزه های دینی، یکی از اهداف اصلی ازدواج، رسیدن به آرامش و رضایت است. قرآن کریم درباره فلسفه ازدواج می فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها؛ از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن ها آرامش بیابید.»(روم ۱۲)

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می گوید: «هر یک از زن و مرد در حد خود و فی نفسه، ناقص و محتاج به طرف دیگر است و از مجموع آن دو، واحدی تام و تمام درست می شود و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوی دیگری حرکت می کند و چون بدان رسید، آرامش و سکونت می یابد؛ چون هر ناقصی مشتاق به کمال است و هر محتاجی مایل به زوال حاجت و فقر خویش است.»۶

زن و مرد دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایی و پرورش هم هستند، با ازدواج مشکلاتشان کمتر می گردد و دامن آنها از آلودگی و فساد سالم می ماند. و در کنار یکدیگر به سکون و آرامش جسمی، روحی، فردی و اجتماعی می رساند.

۸) همنشینی با مؤمنین

همنشینی با انسان های مؤمن و صالح در رشد و ترقی اخلاق و کمالات انسانی تأثیر به سزایی دارد. از وظایف همنشین نیک و مؤمن آن است که عشق به خدا را در دل ها زنده کند و دیگران را به مسیر حق دعوت نماید. این کار به اندازه ای اهمیت دارد که به تعبیر قرآن ترک آن موجب ضرر و خسارت برای انسان می شود و بزرگ ترین خسارت همین خسارت جان است: «ان الخاسرین الذین خسرو انفسهم» (شوری ۵۴)

انسان با همنشینی با پاکان به یاد خدا می افتد و در راه رسیدن به رستگاری هدایت شده، روح او تعالی می یابد و به آرامش می رسد. کسی که انسان را به یاد خدا می اندازد، علاوه بر اینکه خود موجب تسکین نفس انسان هستند، با تذکر یاد الهی نیز موجب آرامش دل می گردند.

امام صادق(ع) آرامش مؤمن را در همنشینی با پاکان و پرهیزگاران می داند و می فرماید: «همانا مؤمن با برادر مؤمنش آرامش می یابد، چنان که دل تشنه کام، با آب خنک تسکین می یابد.»۷

در قرآن دوستی بین مؤمنین و پرهیزگاران ابدی است و در قیامت هم از بین نمی رود و باقی می ماند: «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین؛ در آن روز دوستان- غیر از پرهیزگاران- دشمن یکدیگرند.» زخرف ۷۶

در قیامت تنها پرهیزکارانند که پیوند دوستی آنها جاودانی است، چرا که بر محور ارزشهای جاودانی دور می زند.

۹) توکل

توکل از نشانه های اهل ایمان و کلید رهایی از مشکلات است. خداوند بهترین تکیه گاه برای انسان است که انسان با توکل به او به آرامشی وصف ناپذیر دست می یابد.

قرآن کریم بارها به صراحت انسان ها را به توکل به خداوند فرا خوانده است و در برابر آن، وعده خداوند مبنی بر کفایت امور آنان را اعلام می دارد: «و من یتوکل علی الله فهو حسبه؛ و هر که به خدا توکل کند، خدا او را کافی است.»(طلاق۳)

انسان متوکل با احساس بی نیازی از ماسوی الله ایمان خود را به خدا محکم و استوار می نماید، کار خود را به خدا واگذار می کند و گشایش آن را از خدا می خواهد و از شک و تردید نسبت به وعده های الهی دوری می گزیند. او اطمینان دارد که پروردگار بزرگ لحظه ای او را تنها نمی گذارد و به حال خود رها نمی کند.

پیامبر(ص) در توکل به خداوند متعال، چنان حالتی یافته بود که وقتی ابوبکر در غار دچار ترس شده بود و فکر می کرد که کافران آنان را پیدا خواهند کرد با آرامش به ابوبکر فرمود: «لا تحزن ان الله معنا؛ نگران نباش خداوند با ماست.»(توبه۰۴)

فرد متوکل همواره امیدوار است، خستگی راه بر او چیره نمی شود و در تمام حالات و رفتار خویش حضور پروردگار را درنظر می گیرد و در برابر مخالفت ها و سختی ها مقاومت می کند.

حضرت علی(ع) در بیان خصوصیت انسان متوکل اینچنین می فرماید: «کسی که توکل بر خدا دارد رنج و خستگی ندارد»۸

۱۰) توبه

توبه یکی از نعمت های بزرگ الهی ا ست که انسان ها را به اصلاح و خودسازی وامی دارد و آنها را از مرتکب شدن مجدد به گناه بازمی دارد. خداوند متعال برای نجات انسان از تباهی، «باب توبه و استغفار» را به روی بندگان خویش گشوده وآنها را به پشیمانی و طلب بخشش دعوت می کند: «یایها الذین امنوا توبوا الی الله توبه نصوحا عسی ربکم ان یکفر عنکم سیاتکم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، به درگاه خدا توبه کنید توبه ای از روی اخلاص. باشد که پروردگارتان گناهانتان را محو کند.»(تحریم۸)

توبه و استغفار نقش به سزایی در شستشوی روح و آرامش درونی انسان دارد. رحمت بیکران الهی همواره شامل حال بندگان وبه خصوص مؤمنان می باشد و راه بازگشت توأم با امیدواری به روی آنها بازاست. قرآن کریم دراین باره می فرماید: «قل یاعبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمعیعا انه هوالغفور الرحیم؛ بگو: این بندگان من که بر زیان خویش اسراف کرده اید، از رحمت خدامأیوس مشوید. زیرا خدا همه گناهان را می آمرزد. اوست آمرزنده و مهربان.»(زمر۳۵)

زمانی که انسان خالصانه توبه کند نفسش آرام می گیرد و درنتیجه، احساس گناهی که سبب نگرانی و اضطراب او شده است، ازبین می رود و با امیدواری به رحمت واسعه الهی باردیگر برای تعالی روح خویش تلاش می کند.

۱۱) عفت و پاکدامنی

پاکدامنی ازبرجسته ترین کمالات انسان و از برترین ارزش هایی است که آموزه های دینی ما به ویژه در قرآن کریم بر آن تأکید فراوان شده است.

قرآن اساس رابطه زن و مرد و یکی از صفات و خصلت های برجسته مؤمنان را پاکدامنی و عفت می داند و می فرماید: والذین هم لفروجهم حافظون¤ الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین¤ فمن ابتغی وراء ذالک فاولئک هم العادون؛ وآنان که شرمگاه خود را نگه می دارند، جز بر همسران یا کنیزان خویش، که در نزدیکی با آنان مورد ملامت قرار نمی گیرند و کسانی که غیر از این دو بجویند از حد خویش تجاوز کرده اند.» (مؤمنون ۷-۵)

کسی که پاکدامنی را پیشه خود سازد، احساس گناه و تنفر ازخود را ندارد و روح او از آشفتگی و اضطراب به دور می ماند و در آرامش و اطمینان به سر می برد.

امام علی(ع) یکی از آثار عفت را دوری از پستی ها می داند و می فرماید: «عفت انسان را حفظ می کند و او را از پستی ها نگه می دارد.»۹

خداوند سبحان، در سوره نور با دعوت عمومی مردان وزنان به حیا، عفت و پاکدامنی در همه زمینه ها، آنها را به بازگشت به سوی خویش دعوت می کند: «و توبوا الی لله جمیعاً ایهاالمؤمنون لعلکم تفلحون؛ و همگی به سوی خدا بازگردید ای مؤمنان! تا رستگار شوید.»(نور۱۳)

خدا در این آیه از انسان ها می خواهد که اگر در گذشته کارهای خلافی در این زمینه انجام داده اند توبه کنند وبرای نجات و فلاح به سوی خدا آیند که رستگاری تنها بر در خانه اوست.

۱۲) رضایت به قضا و قدر الهی

راضی بودن به قضا و قدر الهی از درجات بالای ایمان و یکی از راه های رسیدن به آرامش است.کسی که به قضا و قدر الهی اعتقاد داشته باشد، هر تقدیری راکه خدا برای او درنظر گرفته باشد را خیر و نیکی می داند و بر چیزهایی که در دنیا ازدست می دهد، غمگین و ناراحت می گردد. امام صادق(ع) می فرماید: «نشاط و شادی، در پرتو راضی بودن به رضای خدا و یقین به دست می آید و اندوه وغم، درشک و ناخشنودی از مقدرات الهی حاصل می شود.۰۱

خداوند در قرآن در رابطه با قضا و قدر در مصیبت ها و سختی ها این گونه می فرماید: «ما اصاب من مصیبه فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان تبراها ان ذالک علی الله یسیر؛ هیچ مصیبتی به مال یا به جانتان نرسد مگر پیش ا زآنکه بیافرینیمش، در کتابی نوشته شده است. و این بر خدا آسان است.» (حدید۲۴)

در این آیه، خداوند متعال از مردم می خواهد که مصیبت و سختی ها را قضا وقدر حتمی از جانب خدا بدانند که می بایست انجام شود و انسان باید در برابر آن صبر و شکیبایی داشته باشد. کسانی که به قضا و قدر الهی اعتقاد داشته باشند، می دانند که سنت و قوانین الهی قابل تغییر نیستند: «فلن تجد لسئت الله تبدیلا و لن تجد لسئت الله تحویلا؛ در سنت خدا هیچ تبدیلی نمی یابی و در سنت خدا هیچ تغییری نمی یابی.»(فاطر ۳۴)

بنابراین در مقابل اراده الهی سر تسلیم فرود می آورند و اینگونه به آرامش خواهند رسید.



تهیه و تنظیم : مینا طراویان

روشهای کنترل فشار روانی


مقدمه


فشار روانی جزء لاینفک زندگی روزمره است . به عنوان دانشجویان دانشگاه ، شما در مواجهه با الزامات تحصیلی، سازگاری با محیط جدید زندگی یا ایجاد روابط دوستانه، فشار روانی که شما تجربه می کنید لزوما آسیب زا نیست . اشکال خفیف فشار روانی به عنوان یک عامل برانگیزاننده و نیرو دهنده عمل می‌کند. بهر حال، اگر سطح فشار روانی شما بسیار بالا باشد، ممکن است برای شما مشکلات طبی و اجتماعی ایجاد شود.

فشار روانی ( استرس) چیست ؟


گرچه ما اغلب فشار روانی را دارای منشأ خارجی می‌دانیم. اما خود حوادث، فشارزا نیستند، بلکه، شیوة نگرش و تعبیر و تفسیر و واکنش ما آنها را فشارزا می‌کند.مردم در نوع حوادثی که برای خود فشارزا تلقی می‌کنند و نوع پاسخشان به آنها به شدت متفاوت هستند. به عنوان مثال، صحبت در مجامع گروهی برای یک عده فشارزا و برای عده‌ای دیگر آرامش آور است .

نشانه های فشار روانی


نشانه‌هایی وجود دارندکه لازم است به هنگام تحت فشار قرارگرفتن به آنها توجه کنید. این نشانه‌ها در چهار طبقه می‌گنجند: احساسات، افکار، رفتار و نشانه‌های جسمانی. به هنگام تحت فشار قرار گرفتن، یکی یا چند تا از نشانه‌های زیر را تجربه می‌کنید:

احساسات


· احساس اضطراب
· تحریک پذیر شدن
· احساس هراس
· نوسان خلقی


افکار


· احساس ارزشمندی پائین
· ناتوانی در تمرکز
· نگرانی در مورد آینده
· فراموش کاری
· ترس از شکست
· خجالت‌زدگی
· اشتغال ذهنی با افکار و تکالیف


رفتار


· لکنت وسایر مشکلات گفتاری
· خندین باصدای بلند و حالت عصبی صدا
· افزایش مصرف سیگار
· افزایش شانس ( استعداد )تصادف
· گریه بدونه دلیل آشکار
· از جا پریدن
· سائیدن دندان به روی هم
· افزایش مصرف الکل و سایر داروها
· از دست دادن اشتها یا پرخوری کردن


جسمانی


· تعریق، دستهای مرطوب
· لرز
· خشکی گلو و دهان
· تکرر ادرار
· تکرر ادرار ، عدم هضم غذا ، استفراغ
· سردردها
· دردگردن یا پشت
· آسیب‌پذیری به بیماری
· افزایش ضربان قلب
· تیک‌های عصبی
· مشکلات خواب
· احساس پروانه در شکم
· تنش پیش از قاعدگی
· فقدان اشتهای یا پرخوری افراطی


علل فشار روانی


هم حوادث مثبت و هم منفی زندگی می‌تواند فشارزا باشد. بهرحال، برای اغلب مردم، تغییرات عمدة زندگی، عامل اصلی فشار است. این حوادث الزام بیشتری را بر منابع مقابله‌ای فرد تحمیل می‌کنند.


تغییرات اصلی زندگی که می‌تواند فشارزا باشد :


· نقل مکان جغرافیایی
· انتقال به دانشگاهی جدید
· بارداری
· سبک جدید زندگی
· مرگ شخص مورد علاقه
· ورود به دانشگاه
· ازدواج
· اشتغال(جدید)
· طلاق
· اخراج از شغل


حوادث محیطی فشارزا


· فشارزمان( کمبود وقت )
· مشکلات مالی
· ناکامی‌ها
· رقابت
· سروصدا


چگونه فشار روانی را می‌توان کاهش داد


بسیاری از فشارهای روانی را می‌توان تغییر، خاموش و یا به حداقل رساند. در زیر بعضی از روشهای که می‌توانید برای کاهش فشار مورد استفاده قراردهید، ذکر می شوند:


· از واکنشهای خود نسبت به فشار آگاهی کسب کنید.
· خودگویی‌های مثبت خود را افزایش دهید.
· برتوانایی‌ها و تکالیف کامل شدة خود تمرکز کنید.
· از رقابت غیر ضروری بپرهیزید.
· رفتارهای جرأت‌مندانه خود را افزایش دهید.
· محدودیتهای خود را شناخته و بپذیرید. بخاطر داشته باشید که هرکسی منحصر به فرد و با دیگران متفاوت است.
· سرگرمی‌هایی برای خودتان در نظر بگیرید، حالت آرامش خود را حفظ کرده و شوخ طبع باشید.
· بطور منظم ورزش کنید.
· از غذاهای متعادل به صورت روزانه استفاده کنید.
· دربارة نگرانی‌ها و مشکلات خود با دوستانی که مورد اعتمادتان هستند، صحبت کنید.
· وقت خود را بصورت خردمندانه مورد استفاده قراردهید.
· چگونگی برنامه ریزی وقت خود را ارزیابی کنید.
· برای آینده طرح داشته باشید و از طفره‌روی و به تعویق انداختن آن خودداری کنید.
· برنامة کاری هفتگی داشته و سعی کنید به آن عمل کنید.
· اهداف واقع گرایانه انتخاب کنید.
· اولویت های (کاری ) خود را بشناسید.
· به هنگام مطالعه برای یک امتحان، مطالعه را با دور‌ه‌های کوتاه شروع کنیدو سپس زمان مطالعه را به تدریج افزایش دهید.
· فراغت های کوتاه و مکرر برای خود در نظربگیرید.
· از روشهای آرامش بخشی استفاده کنید. به عنوان مثال به هنگام احساس تنش برای چند دقیقه دم و بازدم آرام (و عمیق ) را تمرین کنید.