شما دخترخانم جوان! برای ازدواجتان چه معیارهایی دارید؟ آیا ویژگیهای ظاهری خواستگارتان برایتان اهمیت زیادی دارد؟ اگر جوابتان به این سؤال مثبت است و فکر میکنید حتما باید با مردی زیبا و خوشتیپ ازدواج کنید توصیه میکنیم حتما این مطلب را بخوانید.
روانشناسان با تحقیق روی روابط زوجهای
جوان به این نتیجه رسیدهاند مردانی که چهرهای زیباتر از همسرشان دارند
بیشتر احتمال دارد طی زندگی احساس نارضایتی کنند و نسبت به زندگی
زناشوییشان چندان احساس خوبی نداشته باشند و حتی در مواردی احساس منفی هم
داشتهباشند.راستش وقتی ما هم با این عبارت مواجه
شدیم، کمی تردید کردیم و گمان بردیم که احتمالا نتیجه این تحقیق تنها ناشی
از باورهای عامیانه است، اما با کمی جستوجو به این نتیجه رسیدیم که موضوع
علمی است تا حدی که مقالههایی با این مضمون در مجلات علمی معتبر به چاپ
رسیدهاست. ما هم سراغ همین مقالات رفتیم و با استفاده از آنها این مطلب را
برای شما تدوین کردیم.
در واقع در همه آنها دانشمندان
متفقالقول بودند که در یک ازدواج موفق یا باید زن زیباتر باشد یا مرد و زن
از نظر زیبایی در یک حد باشند اما بیگمان دلایل آنها خواندنی است.
تاریخ شهادت میدهد
در
زوجهایی که خانم زیباتر است، معمولا هر دو طرف از زندگیشان خرسندتر
هستند. این نتیجه پژوهشی است که در ژورنال روانشناسی خانواده انگلستان در
امسال منتشر شده و در آن آمده است که طی تاریخ و فرایند تکاملی بشر نیز
خانمها هنگام انتخاب همسر کمتر به ظاهر او توجه میکردند و در عوض قدرت
باروری همسرشان برایشان در اولویت بود اما مردها اینگونه نبودند آنها
بهدنبال همسری میگشتند که بتوانند در او جوانی، سلامت و زیبایی را بیابند
تا فرزندانشان سالمتر و زیباتر شوند.
البته یکبار دیگر در سال 1979 روانشناسی
به نام دکتر هوک نیز ضمن تحقیقاتش متوجه شد در ازدواجهایی که خانم زیباتر
از مرد است احتمال شکست کمتر است البته این به این معنا نیست که اگر مرد
خوشتیپ و زیباتر از زن باشد حتما رابطه ناموفق خواهد بود اما در سالهای
اخیر بار دیگر دانشمندان این تحقیقات را تکرار کردهاند.
زیبایی سلیقهای هم استاندارد دارد
شاید
در مرحله اول بگویید زیبا دیدن تنها یک امر سلیقهای است و هر فردی بنا
به سلیقه خودش یک نفر را زیبا میبیند یا زشت اما به هر صورت نمیتوان منکر
وجود برخی از استانداردهای رایج شد، استاندارهایی که در همه دنیا بهعنوان
معیارهای زیبایی تعریف میشوند مثل چشمان درشت، صورت معصوم و بچگانه،
صورت متناسب که همه اجزا در هماهنگی با هم باشند و...
ازدواج با زنان بسیار زیبا یعنی...
گروهی
از دانشمندان در دانشگاه لیورپول 100عکس از زنان را بررسی کردهاند؛ بعضی
از این زوجها تنها چند ماه با هم زندگی کرده بودند و بعضی دیگر چند سال.
محققان ویژگیهای ظاهری هرکدام از این زنها و مردها را به ترتیب فهرست
کردند تا بتوانند بهتر آنها را با هم مقایسه کنند. نتیجه به دست
آمده از تحقیقات در ژورنال علمی روانشناسی اجتماعی و شخصیتی منتشر شد که در
آن آمدهاست اگر مرد خیلی خوشتیپ باشد عاملی برای ناپایداری ازدواج نیست
ولی اگر زن خیلی زیبا باشد تا حدی که زیبایی او بیش از اندازه به چشم آید،
احتمالا ازدواج با دوامی نخواهد داشت.
زنهای خیلی زیبا گاهی این جسارت را دارند که به راحتی ازدواجها را ترک کنند.
ازدواج موفق یعنی همسانگزینی
گروهی
از دانشمندان انگلیسی تحقیقات خود را روی انتخاب زوج توسط افراد مختلف
متمرکز کردهاند، سؤال اصلی آنها در این تحقیق این بودهاست که آیا افراد
هنگام انتخاب زوج بیشتر بهدنبال کسانی هستند که شبیه خودشان باشند؟ آنها
در ضمن تحقیق به جواب مثبت رسیدند و اعلام کردند افراد تمایل دارند با شخصی
مانند خودشان ازدواج کنند .
واقعا زیبایی چقدر مهم است؟
این
تحقیقات نشان میدهد که انسان های با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب
میشوند و وقتی با هم ازدواج میکنند، زندگی خانوادگیشان بسیار عالی
خواهد شد اما از آنجا که این تحقیقات بیشتر روی زوجهای جوان انجام شده
است میتواند نشاندهنده این باشد که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه
اهمیت دارد. اما نقش زیبایی ظاهری در دوام بیشتر ازدواج و در سنین پیری
تقریبا همچنان یک راز است. البته یک تحقیق جدید نشان میدهد ظاهر بعد از آن
جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت.
عمر ازدواج آنها کوتاه است
در
تحقیق ذکر شده زوجهایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف
چندان حمایتکننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق میگوید که زنها
معمولا درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت میکنند را بهخود او منعکس
میکنند. مردی که ظاهر پایینتری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه
انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین دلیل همه تلاشش را میکند تا آن
رابطه را پابرجا نگه دارد. مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود
دارند، ممکن است تعهد کمتری داشته باشند و این ممکن است باعث کمتر بودن عمر
ازدواج آنها شود.
تفاوت معیارهای خانمها و آقایان
از
آنجا که خانمها دنبال مردی برای زندگی هستند، ممکن است کسی را انتخاب
کنند که از نظر ظاهری پایینتر از آنها باشد و حتی تحقیقات جدید نشان
میدهد که ازدواجهایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار
پردوامتر و مثبتتر است.تصور محققان از دلیل آن، این است که مردها
اهمیت زیادی به زیبایی میدهند و به زیبایی زن بسیار سریع واکنش نشان
میدهند در حالی که خانمها بیشتر میخواهند همسری داشته باشند که به خوبی
از آنها حمایت کند، قابل اطمینان باشد و توان تامین خانواده را داشتهباشد.محققان قبول دارند که مسئله زیبایی بسیار
شخصی و نسبی است اما تحقیقات نشان میدهد که استانداردهای عمومی برای
زیبایی وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن و بینی کوچک و...
نتیجه یک تحقیق
بهطور
کلی، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبتتر
رفتار میکردند.نتیجه این تحقیق بسیار منطقی بهنظر میرسد؛ چراکه باورهای
عمومی نشان میدهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانمها دارند و زنها
بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت میدهند.
برای آنها که تصمیمات مهم میگیرند، زندگی میتواند کاملاً متفاوت باشد. معنا و مفهوم زندگی شما همان چیزی است که خودتان هر روز با اعمال و افکارتان میسازید. زندگی از انتخابهای شما تشکیل میشود و تصمیمگیری اهمیت زیادی دارد زیرا هر انتخاب شما هم عواقب و هم فوایدی به دنبال دارد؛ سعی کنید همیشه قبل از هر تصمیم این دو را در نظر بگیرید.
مراحل
1. از زمان حال لذت ببرید. هر
روز را طوری زندگی کنید انگار آخرین روز زندگیتان است. امروز هدیهای به
شماست. زندگی موقعیتها و فرصتهای زیادی را به شما هدیه میدهد اما زمانی
میتوانید از فرصت زندگی کردن خود بیشتری استفاده را ببرید که انتخابهای
درستی داشته باشید. از هر لحظه زندگی لذت ببرید. هر روز میتواند شروعی
تازه با انتخابهایی پیش رویتان باشد، پس منتظر چه هستید؟
2. ماجراجو باشید. کمی
به اکتشاف بپردازید و از چالشهای تازه استقبال کنید. همراه با عزیزانتان
به دیدن مکانهای جدید بروید. راههایی را انتخاب کنید که دیگران انتخاب
نمیکنند. خودتان را اسیر عادتهای همیشگی نکنید. زندگی با ماجراجویی
بسیار هیجانانگیزتر خواهد بود.
3. دفترچه خاطرات داشته باشید.
موفقیتها و شادیهای زندگیتان را ثبت کنید. وقت بگذارید و نوشتههای
قبلیتان را بخوانید. این میتواند منبع الهام خوبی برای خودتان و دیگران
باشد.
4. همه را دوست بدارید.
- خودتان را دوست داشته باشید.
به زیبایی بیرونی و درونی خودتان دقت کنید تا بتوانید همان را در دیگران
ببینید. پذیرش از درون میآید. به چیزهایی از خودتان که دوست ندارید فکر
نکنید. درعوض، چیزهایی را در خودتان پیدا کنید که دوست دارید.
- دیگران را دوست داشته باشید.
کسانیکه با شما خوب رفتار میکنند را دوست بدارید. بدون اینکه انتظار
دوست داشته شدن و محبت دیدن داشته باشید، دوست بدارید و محبت کنید. در
برخورد با دیگران خودخواه نباشید.
5. همه آدمها را بپذیرید. مهربان
و مودب باشید. از همراهی دیگران لذت ببرید. خوبیهای آنها را ببینید نه
تفاوتهایی که با شما دارند. دیگران را قضاوت نکنید و طوری با همه رفتار
کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.
6. هدف زندگی را دریابید.
چیزی را پیدا کنید که به زندگیتان معنا و مفهوم دهد. وقتی چیزی پیدا
کردید که برایش زندگی کنید، مطمئناً بهتر زندگی خواهید کرد. اگر روابطتان
هدف اصلی زندگیتان نباشد، شغلتان یا هر چیز دیگری میتواند باشد. معنای
زندگی شما چیزی است که خودتان تعیین میکنید. برای خودتان هدف تعیین کنید و
برای رسیدن به آن تلاش کنید.
7. کمک کنید. بیدریغ
به دیگران خدمت کنید. از همسایهتان شروع کنید. به افراد نیازمند کمک
کنید. کمک کردن نه تنها باعث میشود انسان بهتری باشید، بلکه به رشد
دیگران نیز کمک میکند.
8. واقع بین باشید. اهدافی متناسب با تواناییها و استعدادهایتان تعیین کنید. هر تلاش را یک دستاورد درنظر بگیرید.
9. به دنبال تعادل باشید. روز و شب، جلو و عقب، خوب و بد را در هر چیزی بشناسید.
10. مثبت باشید. بر
افکار و اتفاقات خوب تمرکز کنید. خیلی به خودتان سخت نگیرید. اذیت کردن و
آزار رساندن به خودتان هیچ فایدهای ندارد. مثبت باشید. مثبت فکر کنید،
مثبت حرف بزنید و مثبت عمل کنید. همیشه نیمه پُر لیوان را ببینید.
11. کنترل خود را حفظ کنید. مسئول رفتارها و اعمال خودتان باشید. با خود صادق باشید. در هر موقعیتی یک رمز شخصی داشته باشید. به دنبال زمینههای مشترک باشید.
12. به قلب و روحتان گوش دهید. به
ندای درونیتان گوش دهید اما برای تصمیمگیری آزاد باشید. از غریزهتان
استفاده کنید. اجازه ندهید دیگران به شما بگویند چه بکنید.
13. ذهنتان را پاک کنید. دعا و راز و نیاز با خدا، تمرینات یوگا، مدیتیشن و تایچی روحتان را جوان و شاداب کرده و باعث میشود بهتر تمرکز کنید.
14. سبکبار باشید.
خواستهها، تمایلات و داراییها نباید مالک شما باشند. خودتان را از
تکانهها آزاد کنید. تصمیم بگیرید فقط به نیازهای ساده و روزمره خود فکر
کنید.
15. بخندید. خنده بهترین دارو است. خندیدن در بدن اندورفین آزاد میکند و طول عمر شما را افزایش میدهد. شادی درونی واقعاً زیبا و لذتبخش است.
16. انعطافپذیر باشید. به تغییر بعنوان چیزی مثبت در زندگی نگاه کنید. گاهی اوقات باید با جریانی که پیش از شماست پیش روید.
17. چند هدف روزانه لیست کنید. یک دوست جدید پیدا کنید، برای شنا یا پیادهروی بروید. برای لذت بردن از هر روزتان برنامه داشته باشید.
18. چیزهای کوچک را تحسین کنید.
وقتی برای پیادهروی در محل همیشگی میروید، سعی کنید این بار با دفعات
قبل متفاوت بوده و چیزهایی جدید کشف کنید. وانمود کنید که کشوری دیگر هستید
و بار اول است که به آنجا آمدهاید. با خانوادهتان بیرون بروید و خوش
بگذرانید. برای درک زیباییهای اطرافتان وقت بگذارید.
19. خودتان و دیگران را ببخشید.
انرژی منفی که بخاطر شکستهای قبلی احاطهتان کرده و شما را عقب نگه
داشته را آزاد کنید. به استقبال هر چیزی بروید که زندگی برایتان پیش
میآورد.
20. با خودتان و دیگران، مخصوصاً با خودتان، صادق باشید.
اگر با خودتان صادق نباشید، استرسی پنهانی در شما ایجاد میشود که همه
شادی و انرژیتان را میگیرد. پذیرفتن خود خیلی مهم است. صادق بودن
زندگیتان را سادهتر میکند و باعث میشود آنهایی که بخاطر دیدگاههایتان
دوستتان ندارند از شما دور شوند. صداقت داشتن با دیگران اعتماد میسازد و
با خودتان اعتمادبهنفس.
21. در انتظار فردا باشید. هر
روز خاص است. هیچ روزی شبیه روز قبل نیست و هر روزی به نوبه خود زیباست.
اگر همه چیز بر وفق مرادتان پیش نمیرود، به خاطر داشته باشید که همیشه
فردایی وجود دارد. ممکن است فردا زندگیتان بهتر شود.
22. مرگ را بپذیرید. فکر
کردن به مرگ باعث میشود قدر زندگیتان را بدانید. برای درک زیبایی زندگی و
دنیا وقت بگذارید. با مرگ نجنگید یا از آن ترس نداشته باشید.
23. محیط اطرافتان را تحسین کنید.
هر از گاهی وقت بگذارید و به پیادهروی بروید. تصور کنید از سیارهای
دیگر آمدهاید. به همه چیز با دیدی تازه نگاه کنید، حتی به رنگ آبی آسمان و
نور خورشید. به گیاهان، درختان، برگها و گلها و تکان خوردن آنها با وزش
باد دقت کنید؛ به جریان آب و شکل گرفتن آن وقتی درون ظرفی ریخته میشود.
به موجودات مختلف، حشرات، حیوانات، پرندگان و انسانها نگاه کنید. این کار
خاطرات مرده را از ذهنتان پاک میکند و روزمرگی را از زندگیتان بیرون
میکند.
24. افکار منفیتان را پاک کنید. برای پاک
کردن ریشه افکار منفی (عصبانیت، ترس، تردید، تنفر و ...) وارد عمل شوید.
هر فکر منفی را با یک فکر مثبت جایگزین کنید. ممکن است در آن لحظه خیلی حس
خوبی نداشته باشید اما وقتی به چیزهای خوب فکر کنید مطمئناً حالتان بهتر
خواهد شد. به همه نعمتهایی که در زندگی به شما داده شده فکر کنید زیرا
بااینکه ممکن است گاهی همه چیز به هم بریزد و اوضاع چندان مطلوب نباشد،
اما آینده سرشار از امید است. لبخند بزنید و احساسات و افکار منفی را درون
خود نگه ندارید.
25. پایهای محکم برای اعتقاداتتان بسازید. اما،
متواضع باشید و به عقاید دیگران احترام بگذارید. از هر چیزی که به آن
اعتقاد دارید دفاع کنید و اجازه ندهید دیگران باورهایتان را سرکوب کنند.
میتوانید در عین حفظ باورها و ارزشهای خود اما از ایدههای دیگران نیز
استقبال کنید. درگیر جزئیات نشوید. وقتی تعارضات بزرگ برایتان پیش میآید
سعی کنید راههایی خلاقانه برای زندگی با آنها پیدا کنید—کدام مهمتر است،
اینکه یکی از عزیزانتان با شما مخالف است یا اینکه دوستش دارید؟
26. لیست پیش از مرگ تهیه کنید.
لیستی از همه کارهایی که دوست دارید قبل از مردن انجام دهید تهیه کنید،
مثل یاد گرفتن یک مهارت سخت، پیشرفت کردن در یک کار یا ورزش،
بانجیجامپینگ، ... هر بار که کاری از لیستتان را انجام میدهید، جلوی آن
تیک بزنید. این روند پیشرفتتان را نشان میدهد.
27. دوستیابی کنید.
دوستانی واقعی پیدا کنید؛ دوستانی که در حضور آنها بتوانید خودتان باشید.
با آنها به جاهای بیشتری بروید تا بتوانید در لذتهایتان با آنها شریک
شوید.
28. تقدیر و قدرشناسیتان را ابراز کنید.
هر روز چیزهایی که قدردانشان هستید را تشخیص دهید. بگذارید خانواده،
دوستان و عزیزانتان ببینند تا چه اندازه برای داشتن آنها قدردان هستید.
29. الهامبخش خود باشید. کاری انجام دهید که الهام بخشتان باشد: پیدا کردن یک الگوی تازه برای زندگیتان یا خواندن کلامی عبرتآموز از بزرگی.
30. خود را درگیر گذشته نکنید. نگران
اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدید نباشید، سعی کنید از آنها درس بگیرید.
هر اشتباه درسی با خود دارد. نگران گذشته نباشید زیرا گذشته است. نگران
آینده هم نباشید چون هنوز نیامده است. در امروز زندگی کنید.
31. هیچ چیز را نادیده نگیرید. از
همه چیز و همه کس در اطرافتان تقدیر کنید—خانواده، دوستان، خانه،
حیوانات، محیط و دنیا. یک روز که بیدار شوید میبینید که یکی از آنها را
از دست دادهاید. به همین دلیل باید وقتی آنها را دارید قدرشان را بدانید.
32. همه چیز را پیشرو داشته باشید.
به خاطر داشته باشید که بااینکه ممکن است در حال حاضر همه چیز سخت به نظر
برسد اما بدون شک یک نفر هست که اتفاقات و موقعیتی بسیار بدتر از شما
دارد.
33. اجازه ندهید داراییها بر زندگیتان فرمانروایی کنند.
اجازه ندهید وسایل الکترونیکی جدید، لباسها و ماشینتان کنترل زندگی شما
را به دست گیرند. داراییهای مادی فقط وسیلهای برای کمک به بهبودی زندگی
شما هستند. خودتان ارجح هستید.
34. آرزوهایتان را دنبال کنید.
لیستی از همه چیزهایی که روزی دوست داشتید داشته باشید یا انجام دهید تهیه
کنید. با نشستن و نوشتن هیچ آرزویی برآورده نخواهد شد. باید بلند شوید و
دست به تلاش بزنید. سخت کار کنید و سعی کنید آرزوهایتان را به واقعیت
تبدیل کنید. اگر واقعاً چیزی را بخواهید، راهی برای دست یافتن به آن پیدا
خواهید کرد.
35. دلسرد نشوید. شکست را نپذیرید،
حتی اگر به نظر برسد تنها گزینه موجود باشد. به موانعی که دیگران برای
اینکه به آنچه که هستند تبدیل شوند پشت سر گذاشتهاند نگاه کنید. آن را
وارد زندگی خود کرده و از آنها درس بگیرید.
36. خودتان باشید.
شجاعت لازم برای اینکه خودتان باشید را داشته باشید. خجالت نکشید! شما
همانی هستید که هستید. حتی اگر اجتماع دوستتان نداشته باشید، همین هستید،
پس چیزی که دیگران فکر میکنند را فراموش کنید و زندیگتان را بکنید.
کاری را بکنید که دوست دارید چون زندگی شما همان است که خودتان میسازید. زندگی شما متعلق به خود شماست. هیچکس دیگر نمیخواهد زندگی شما را زندگی کند، پس همه چیز به خودتان بستگی دارد.
37. هر روز یک روز تازه است! از گذشته درس بگیرید، برای آینده هدف تعیین کنید اما در حال زندگی کنید.
امیر مومنان در مسجد کوفه بالای منبر خطبه می خواند . مردی برخاست که به او
ذعلب می گفتند، دارای زبانی بلیغ در خطبه و قلبی شجاع بود گفت : ای امیر
مومنان! آیا پروردگارت را دیده ای ؟. وای برتو ای ذعلب ! من خدایی را که
نبینم نمی پرستم، پرسید: ای امیر مومنان ! پس چگونه او را دیده ای : حضرت
فرمود : وای بر توای ذعلب ! دیدگان بامشاهد او را نمی بینند؛ ولی قلب ها با
حقایق ایمان او را می بینند خدای من چنان عظیم است که با عظمت وصف نمی
گردد و چنان بزرگ کبریاست که با بزرگی وصف نمی شود درجلالت چنان جلیل است
که با غلظت وصف نمی شود. قبل از هر چیز ی است بعد از هر چیز است و نمی شود
به او بعد گفت : اشیاء را خواسته ، اما نه با همت؛ درک کرده است اما نه با
خدعه؛ درهمه اشیاست، اما با آن ها مخلوط نیست و از آن ها هم جدا نیست ،
ظاهر است ، نه به شکل مباشرت. متجلی است ، نه بادیدن دور است نه با
مسافت قریب است، نه با نزدیک شدن لطیف است نه با جسم داشتن، موجود است،
نه بعد از عدم، فاعل است، نه به اضطرار، صاحب تقدیر است، نه با حرکت، زیاد
می شود، نه با اضافه. شنواست، نه با آلتی، بیناست، نه با ائداتی. اماکن
حاوی او نمی شوند و اوقات او را شامل نمی گردند، صفات او را محدود نمی کنند
و خواب او را نمی گیرد. هستی او از اوقات سبقت جسته، وجودش ازعدم و ازلش،
از ابتدا پیشی گرفته است. با خلق مشاعر فهمیده می شود که کسی برای اومشاعر
قرار نداده و با تجهیز جواهر فهمیده می شود که جوهر ندارد و با ضد قرار
دادن میان اشیا فهمیده می شود،که او ضد ندارد و با خلق تقارن میان اشیا
فهمیده می شود که او قرینه ندارد. نور را ضد ظلمت قرار نداده است و خشکی را
ضد تری و زبری را ضد نرمی، و سردی را ضد گری ، متباین ها را به هم جمع
کرده و میان چیزهایی نزدیک ، دوری افکنده است که با تفریق ، برمفرق و با
تالیف ، بر مولف دلالت می کند، و این سخن خدای تعالی است« و من کل شی ء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون ».
میان قبل وبعد فاصله انداخت تا معلوم شودکه او قبل وبعدی ندارد وموجودات
با غرایزشان گواه اند که آفریننده غریزه آن ها ، غریزه ندارد و با موقت
بودن شان اعلام می کنند که برای قرار دهنده وقت آن ها وقتی نیست ، میان
موجودات حجاب ومانع قرار داده تا معلوم شود میان او و خلقش حجابی نیست،
پروردگار است، بدون این که خود پروردگاری داشته باشد، واله است بدون این که
خود الهی داشته باشد، عالم است بدون این که معلوم باشد، سمیع است بدون این
که مسموع باشد.
منبع:نشریه زائر
ازدواج یکی از مهم ترین اتفاقاتی است که زندگی افراد را تغییر می دهد. اما متاسفانه، اغلب افراد بدون هیچ برنامه ای و بدون توجه به داشتن یا نداشتن پیش نیازهای لازم روان شناختی برای آن، تصمیم به ازدواج می گیرند و برای آن اقدام می کنند.
اغلب آن ها با این ذهنیت پیش می روند که بعد از ازدواج همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. اما درصد بالای طلاق نشان می دهد که این ذهنیت درست نیست.
5 سوالی که باید پیش از ازدواج از خود بپرسید :
البته
منظور ما در اینجا مسائل اقتصادی و بیرونی نیست. اغلب پیش نیازهایی مورد
توجه قرار نمی گیرد که از جنس روان شناختی و آمادگی درون و ذهنی هستند. ما
در اینجا به این پیش نیازها با عنوان سوالاتی که باید از خودتان بپرسید
اشاره می کنیم.
1 - چرا می خواهید ازدواج کنید؟
به
خودتان زمان بدهید تا به این سوال با دقت پاسخ دهید. شاید شگفت زده شوید
اگر بدانید افراد زیادی در جامعه ما و اغلب جوامع وجود دارند که تنها به
دلیل تحت فشار قرار گرفتن از سوی خانواده، دوستان یا جامعه ازدواج می کنند
اگر شما هم یکی از این افراد هستید، باید پیش از اینکه خیلی دیر شود در
تصمیمتان به ازدواج تجدید نظر کنید.
2 - چرا می خواهید با این فرد ازدواج کنید؟
«
من او را دوست دارم » یک پاسخ کافی برای این سوال نیست، زیرا عشق برای
موفقیت در زندگی مشترک تان کافی نیست. بنابراین چند لحظه عمیق تر فکر کنید،
به ویژگی ها و صفات مشخص او فکر کنید. برای مثال، گفتن جمله « او خوب است »
اطلاعات سودمندی به شما نمی دهد اما گفتن اینکه « او فردی بخشنده و مهربان
است » اطلاعات خوبی است.
به طور کلی باید به این سوال جواب دقیقی دهید
که این فرد که شما تصمیم به ازدواج با او گرفته اید، چه تفاوت های مشخصی
از افراد دیگری که مورد نظر شما برای ازدواج قرار نگرفته اند دارد؟
3 - چه خصوصیات و ارزش های بنیادینی دارید که می توانید با همسر آینده تان تقسیم کنید؟
قبل
از اینکه به همسر آینده تان قول و تعهد بدهید که چه مواردی را در زندگی
مشترک انجام خواهید داد، باید در مورد آن ها گفت و گو کنید. البته این درست
است که دفعه اول صحبت درباره ارزش های بنیادین لازم نیست.
4 - میان شما و همسر آینده تان چه تفاوت های بنیادینی وجود دارد ؟
شور
و اشتیاق و شادی داشتن یک رابطه عاشقانه می تواند جلوی دید شما را تیره و
کدر کند. نزدیک بینی عشق تا وقتی که تنها به زندگی رویایی با معشوق تان فکر
می کنید، میدان دید شما را محدود می کند.
در این حالت، شما تنها شباهت
هایتان را بر جسته می کنید و می بینید. اما مهم است که دیدتان را دوباره
متمرکز کنید و به تفاوت های خود و فردی که می خواهید با او ازدواج کنید نیز
فکر کنید. با این کار شاید متوجه تفاوتی شوید که شما نمی توانید با آن
زندگی کنید.
5 - درباره زندگی مشترک چه خیالات و رویاهایی در سر دارید؟
شما
و همسر آینده تان درباره ازدواج انتظاراتی دارید موقعی که انتظارات تان
بسیار متفاوت از انتظارات همسر آینده تان باشد احتمالاً زندگی تان دچار
تعارضات جدی می شود.
برای
مثال، او انتظار دارد که هر جمعه هر دویتان به دیدار خانواده اش بروید، در
حالی که تصور شما این است که روزهای تعطیل تنها باشید بسیاری از همسران
چنین تصوراتی را دارند که به دلیل مشخص نکردن آن پیش از ازدواج تنها بعد از
ازدواج و مواجه شدن با تغییراتی که بخش طبیعی یک زندگی مشترک است، از خواب
بیدار می شوند
همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان
آدمهایی متعادل، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که
متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی
تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیباییها و نعمتهایش شکر
میکنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به
زیر میآورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در کنار چنین اشخاصی
منفی خواهید شد. از بدترین نوع شخصیتها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد
که باید از آنها دوری کرد:
● خودشیفته ها
این
افراد شدیدا حس خودبزرگ بینی دارند و چنین میپندارند که دنیا گرد آنها
میچرخد. این افراد مانند کنترل گرها موذی و حیله گر نیستند و تا حدی
آشکار خواستههای خود را بیان میکنند. گاهی به نظر میرسد باید به آنها
گفت: "فقط خودت مهم نیستی که!" این افراد فقط خواستههای خود را در نظر
میگیرند و نیازهای شما به باد فراموشی گرفته میشود. در این رابطه شما
احساس یاس و سرخوردگی پیدا میکنید. آنها چنان انرژی شما را صرف خواستهها
و امیال خود میکنند که دیگر چیزی برای خودتان باقی نمیماند.
● منفی گراها
این
دسته قادر به درک خوبیها و شادیها نیستند. اگر به آنها بگویید که امروز
روز بسیار قشنگی است حتما از اتفاق ناگوار قریب الوقوعی خبر میدهند؛ اگر
از موفقیت امتحان میان ترم خود خبر دهید، در مقابل از سختی امتحانات
نهایی به شما هشدار میدهند. آنها شادی را نابود میکنند. دید مثبت شما به
زندگی جای خود را به بدبینی و منفی بافی میدهد. قبل از آنکه متوجه شوید،
منفی گرایی در ذهن و روح شما جایگزین شده و همه شادیها پشت شیشههای
خاکستری پنهان میشود
● افرادی که همیشه در مورد دیگران قضاوت میکنند
مواردی
که شما زیبا و دلفریب میبینید، به نظر این افراد عجیب و غیرجذاب است.
اگر شما نظر جدیدی را جالب بدانید، این افراد آن را به کل اشتباه
میشمارند. اگر شما سلیقه دوستی را ستایش کنید، آنها آن را بد یا مایه
نگرانی قلمداد میکنند. افراد همیشه قاضی تقریبا مانند منفی گراها هستند.
اگر قسمت اعظم وقت خود را با اینگونه افراد بگذرانید، طولی نمیکشد که شما
هم یکی از آنها خواهید شد.
● خود رایها
تخصص
این عده کنترل دیگران به نفع خودشان است؛ و ممکن است چنان مهارتی هم
داشته باشند که شما اصلا متوجه کنترل آنها نشوید تا زمانی که دیگر دیر شده
است. این افراد نقطه ضعفهای شما را پیدا میکنند و از این طریق به
خواستههای خود میرسند. این افراد باورها و اعتماد به نفس شما را هدف
قرار میدهند. این افراد راهی برای اجبار شما به انجام کاری پیدا میکنند
که لزوما انجام نمیدهید و به این ترتیب شما احساس هویت، اولویتهای شخصی و
توانایی درک واقعیت مساله را ازدست میدهید و به ناگاه دنیا حول محور
خواستهها و اولویتهای آنها قرار میگیرد.
● همیشه ناامیدها
اگر
طرح جدید و بکری داشته باشید، همیشه ناامیدها به شما اطمینان میدهند که
با شکست روبه رو خواهید شد؛ و زمانی که موفق میشوید، شما را دلتنگ و
افسرده میکنند. اگر رویایی در سر داشته باشید، هشدار میدهند که دستیابی
به آرزویتان غیرممکن است.
این افراد "آنچه هست" را باور دارند و
نسبت به "آنچه خواهد شد" مشکوک و ناامید هستند. معاشرت با این افراد موجب
میشود خودباوری و اعتماد به نفس خود را به راحتی از دست بدهید. در حالیکه
پیشرفت و تغییر فقط نتیجه نوآوری و بدعت گذاری است، رویای ناممکنها و
تلاش برای دستیابی به دوردستها.
● آنهایی که نمیتوانند صممیمی شوند
در
کنار این افراد هیچگاه حس صمیمیت و راحتی نخواهید کرد؛ داستانی خنده دار
تعریف میکنید اما آنها فقط لبخندی مودبانه تحویل میدهند. در پی بی توجهی
آنها، شما غمگین و افسرده میشوید. یکی از مهیج ترین اتفاقاتی را که
برایتان پیش آمده تعریف میکنید اما آنها فقط سرسری سر خود را تکان
میدهند. روابط این دسته افراد مبتنی بر معیارهای سطحی و بی معنی است.
زمانی که شما واقعا به یک دوست نیاز دارید، آنها نیستند. زمانی که نیازمند
انتقادی سازنده هستید، از همانی که هستید تعریف میکنند و اگر حمایت
بخواهید، شما را محکوم به شکست میدانند.
● حرمت شکنها
این
افراد در بدترین زمان و به بدترین شکل ممکن حرفی میزنند یا کاری انجام
میدهند؛ در یک کلمه حرمت نگاه نمیدارند. شاید این فرد کسی باشد که به او
اعتماد کرده بودید اما او از این اعتماد سوءاستفاده کرده و رازتان را
برملا میکند. شاید یکی از نزدیکان تان باشد که در کارهایی که به او
ارتباط ندارد دخالت میکند، یا شاید همکاری باشد که رفتاری تحقیرآمیز پیشه
کرده است.
● آنهایی که همیشه متوقع هستند
هیچ
وقت نمیتوان این افراد را راضی و خوشحال نگه داشت. آنها قدر شما را
نمیدانند و خواستههایشان غیرواقعی و نامعمول است؛ همیشه دنبال مقصر جلوه
دادن شما هستند و هرگز مسوولیت چیزی را خود قبول نمیکنند.